درود به همه و امیدوارم حال و احوالاتتون خوب باشه، چندی پیش تصمیم گرفتم یه تجربه خوبی رو در نوشتن برا خودم و چند تن از دوستانم (که تنها پیشنهادش رو بهشون دادم) رقم بزنم و کمی در زندگیم اجتماعیتر رفتار کنم که یه چند تا ایده براش یادداشت کردم. یکی از این ایدهها شرکت توی یک مسابقه بود که به نظرم جالبترینش هم همین بود… به همین رو برای اولین بار در یک مسابقه نویسندگی شرکت کردم و برای اینکه بتونم این تجربهی بار اولی رو با شما هم در اشترک بزارم، این صفحه ایجاد شد!
شاید یا ای کاش
گاهی وقتها که یک خرید خوب میکنم، به این فکر میکنم که «شاید» این تجربه بتونه به یکی دیگه کمک کنه. بعد که میبینم واقعاً میتونه کمککننده باشه، میگم «ای کاش» به کسی میگفتم. ولی ایندفعه دیگه تصمیم گرفتم این رو عملی هم بکنم. البته گاهی ممکنه برعکس این هم اتفاق بیوفته و ما تجربه بدی داشته باشیم که گفتن اون هم به نحوی دیگه کمککننده است.
از این قرار هست که
بعد از جستجو توی گوگل، به فراخوان نویسندگی ۱۴۰۲ برخورد کردم که ماجرای جالبی به نظر میاومد. یه تیم که شناختهایی ازشون داشتم و تا حالا خرید هم در حوزه نوشتن ازشون کرده بودم. اینجوری شد که تونستم بالاخره اعتماد کنم.
داستان این هست که؛ هم داستان رو چاپ میکنن و هم رقابتی دارند که بسته به سلیقه میشه تو اون هم شرکت کرد، از اونجایی که من خیلی رقابتیم? و از چاپ هم بدم نمیاد، جفتشون رو انتخاب کردم.
به گفته عزیزان نتیجه در برج ۱۲ اعلام میشه و کتاب هم در برج ۱ سال بعد برامون فرستاده میشه، اینطوری شد که دیشب تصمیم گرفتم اینجا یک مطلب ایجاد کنم تا هم تصویری از اون کتاب رو (موقع تحویل گرفتنش در آینده) بزارم، و هم اگر تجربه خوبی شد برای مسابقات بعدی یک تجربه کمک کننده برای بقیه ایجاد کنم و در انتها این که خواستم پیشنهادش رو به شما هم بدم: «مسابقه داستان نویسی» اینجاست.
ناگفته نمونه، مایل بودم اگر برنده شدم، بهتون بگم که اینجا پیشبینیش کرده بودم. چون فکر میکنم اول که نه ولی سوم یا چهارم بشم….
این مطلب در آینده آپدیت میشه….