پتریکور: وودی آلن با چهل و هشتمین فیلمِ دوران فیلمسازی اش، باری دیگر به نیویورک شهری که دوستش دارد، بازگشته است. به ساحل شنی جزیره کُنی. دهه ی ۱۹۵۰. جایی که شخصیت اولش در آنی هال هم متعلق به آنجا بود. آلن در این باره می گوید: من نزدیک آنجا بزرگ شدم. جایی که همیشه برایم رنگین و جذاب بوده است. آن وقت (در سال ۵۰) ، پانزده ساله بودم. بهترین سنی که بتوانم همه خاطره هایم را از آن جزیره به یاد بیاورم و خب…این خاطرات همانقدر رنگی هستند که آن سالها برایم بودند.
وودی آلن که در چهل سال گذشته به طور میانگین سالی یک فیلم را خلق کرده، با اینکه سینمایش از ابتدا تا به امروز چندین دوره دگردیسی را پشت سر گذاشته، اما در عمده این دورهها روایتگر آدمهای از خود بیگانه و درماندهای بوده که نمیتوانند حادثههای زندگی را در کنترل خود داشته باشند. قهرمان های درمانده ی آلن در ایجاد رابطه لنگ می زنند چراکه اصلاً ذات رابطه را درک نمی کنند و اینگونه است که تنهایی شان عمیقتر و عمیقتر میشود. حالا آلن در «واندر ویل» بار دیگر به سراغ یکی از آن آدمهای شکستخوردهاش رفته است. فیلم، درباره جِنی (کیت وینسلت) همسر گرداننده ی یک چرخ و فلک (جیم بلوشی) است که دل باخته ی نجات غریقِ خلیج هفتمِ جزیره (جاستین تیمبرلیک) می شود. فیلمی که در کنار فیلم های امتیاز نهایی و جاسمین غمگین می توانست به عنوان یکی از بهترین های وودی آلن در هزاره سوم در فصل جوایز موفق عمل کند اما به دلیل اتهامات جنسی که متوجه آلن شد، اصلاً مورد توجه قرار نگرفت.
اگر هاروی واینستاین را در مقام بدشانسترین و تیرهروزترین چهرهی سینمایی سال ۲۰۱۷ بدانیم در رتبه بعدی باید از کوین اسپیسی و همین وودی آلن نام ببریم که با داغ شدن بحث آزار و اذیت جنسی در هالیوود، پروندهی قدیمی او با دیلن فارو دختر میا فارو؛ پارتنر سابقش دوباره به صدر اخبار بازگشت و این بار بسیار بیشتر از گذشته عرصه را به روی فعالیت های سینمایی آلن تنگ کرد. هر چند که آلن طبق معمول این اتهامات را رد کرد و دیلن را یک بیمار روانی خواند ولی گویا این بار کسی حاضر نبود به واکنش قهرآمیز او توجهی نشان دهد. به واقع بیانیهی چندی از بازیگران پیشین فیلمهای آلن و ابراز پشیمانی آنها از همکاری با او، نشان داد که روشنفکر ۸۲ ساله ی سینمای آمریکا، دیگر فیلمساز محبوب خیلی ها نیست. فیلم در نهایت اکران شد و حتی نتوانست بودجهی ۲۵ میلیون دلاری تولیدش را بازگرداند. همچنین فیلم، بسیار بیرحمانه مورد تاخت و تاز منتقدین قرار گرفت و جز از سوی انجمن منتقدین لسآنجلس ستایش نشد.
اما تمام این ماجراها چقدر روی خودِ «وودی» تاثیر گذاشت؟ او می گوید: «من هرگز چیزی راجع به خودم نخواندهام و نمیخوانم. نه مصاحبههایم را و نه داستانهایی که دربارهام مینویسند. من هرگز نقد هیچکدام از فیلمهایم را هم نمیخوانم. با دقت و وسواس تمام از فکر کردن و خواندن درباره خودم خودداری کردهام. البته وقتی تازهکارم را شروع کرده بودم، اینطوری نبود؛ اما حالا فقط به کارم توجه میکنم و نمیخواهم چیزی درباره اینکه چقدر کارگردان بزرگی هستم یا چه آدم احمقی هستم، بخوانم. لذت واقعی باید کار کردن روی فیلمها و پروژههایم باشد. دوست دارم صبحها از خواب بیدار شوم و فیلمنامه را بگذارم جلویم. با طراح صحنه و فیلمبردارم حرف بزنم. سر صحنه بروم و با بازیگران مرد جذاب و بازیگران زن زیبا کارکنم. به موسیقی کول پورتر گوش بدهم و سرم گرم لباسهای زیبا برای بازیگرانم باشد. وقتی این کارهایم تمام شد، میدانم که بهترین فیلمم را ساختهام و به زندگی ادامه میدهم. میروم سراغ پروژه بعدی. دیگر هرگز به آن فیلم نگاه هم نمیاندازم. هرگز چیزی دربارهاش نمیخوانم. یکجورهایی روزنامهها و مجلههای زرد را دنبال میکنم. سوار ماشین که میشوم، رانندهام از این جور مجلهها دارد و به من هم میدهد.»
معرفی فیلم «واندر ویل» بهانه ای است تا در روزهای آتی در پتریکور از وودی آلن بیشتر بنویسیم و به آثارش طی یک پرونده ی دنباله دار بپردازیم.
برای مشاهده لینک دانلود و همچنین مصاحبه کیت وینسلت درباره این فیلم با زیرنویس فارسی اختصاصی به سایت پتریکور مراجعه نمایید: