حال که جام جهانی به مراحل حساس خود رسیده است بد نیست از فیلمی صحبت کنیم که برای فوتبال ساخته شد. فیلمی که جان هیوستون آن را به عشاق فوتبال تقدیم کرد و حالا پس از گذشت سالها از آن باز هم شاهد اتفاقات آن فیلم در مستطیل سبز فوتبال هستیم.
اگر سالهای شصت و اوایل دهه هفتاد را به خاطر میآورید حتما فیلم «فرار به سوی پیروزی» را یک روز جمعه بعدازظهر در کنار خانواده دیدهاید. داستان فیلم به سال ۱۹۴۰ میلادی مربوط میشود. پس از اشغال فرانسه توسط آلمان نازی که خیلی از فرانسویهای نظامی دستگیر شده و به زندان برده میشوند. یک افسر نیروی هوایی آلمان که فرمانده اردوگاه اسیران است و خودش قبل از جنگ بازیکن فوتبال بوده، تصمیم میگیرد یک بازی نمایشی میان تیم سربازان آلمانی و تیم اسرای فرانسوی برگزار کند. زندانیان فرانسوی هم از این بازی استقبال میکنند. این بازی آرامآرام به یک نمایش تبلیغاتی آلمانِ نازی بدل میشود و اتفاقات زیادی در حاشیه آن شکل میگیرد. بالاخره روز مسابقه فرا میرسد...
جان هیوستون- سازنده ی شاهین مالت(1941) و جنگل آسفالت (1950) از بهترین فیلم نوآرهای تاریخ سینما- توانست ستارههای بزرگ فوتبال در دهه 70 از جمله بابی مور و پله را در کنار بزرگان سینما، مایکل کین و سیلوستر استالونه قرار دهد و یکی از بهترین فیلمهای ورزشی سینما را تا به امروز خلق کند. این فیلم عنوان بهترین فیلم ورزشی با محوریت فوتبال را به خود اختصاص داده و صحنه گلِ برگردان پله در دقایق پایانی بازی و مهار پنالتی توسط استالونه از صحنههای ماندگار این فیلم هستند. البته فرار از کف استخر هم در نوع خود بی نظیر بود. پله برعکس دیگر ستاره ی زمان خودش ، مارادونا ، یکی از پرکار ترین فوتبالیستهای تاریخ است. اما شاید فیلم «فرار به سوی پیروزی»، مشهورترین فعالیت غیرورزشی پله باشد و از آنجایی که فیلمنامه «فرار به سوی پیروزی» بر اساس حوادث واقعی نوشته شده بود، پله راضی شد تا در آن نقش آفرینی کند. حوادثی همچون «مسابقه ی مرگ» -یکی از مشهورترین و جنجالیترین بازیهای فوتبال جهان- که باعث شد آلمانیها 4 تن از بازیکنان تیم دیناموکیف اوکراین را به قتل برسانند. بله؛ این یک داستان واقعی است.
ارتش نازی در ۱۹ سپتامبر ۱۹۴۱ کیف را اشغال کرد و در پی این اشغال، مسابقات فوتبال این کشور تعطیل شد اما در ژوئن ۱۹۴۲ بود که مجدداً مسابقات فوتبال با حضور دو تیم اوکراین و تیم های پادگانی آلمان، مجارستان و رومانی از سر گرفته شد. بهترین تیم این مسابقات، اف سی استارت بود که هیچ شکستی نداشت، تیمی متشکل از کارگران یک کارخانه ی تولید نان اوکراین که سابقه ی بازی در تیم قدرتمند دیناموکیف را هم داشتند.
در طول مسابقات تیم اف سی استارت در ۶ آگوست ۱۹۴۲ تیم آلمانی فلاکالف را با نتیجه ۵ بر ۱ در هم کوبید. «فلاک» مخفف واژه آلمانی به معنی تفنگ ضدهوایی و «اِلف» به زبان آلمانی به معنی عدد ۱۱ است. تیم از توپچیهای لوفتوافه (نیروی هوایی آلمان)، خلبانان و مهندسین مکانیک فرودگاه کیف تشکیل شده بود. فلاکالف تحت نظارت هرمان گورینگ قرار داشت، کسی که مانع فرستادن این بازیکنان به خط مقدم شده بود چون آنها از فوتبالیستهای آلمانی بسیار بااستعدادی بودند. نازیها که نمیتوانستند شکست از تیم سطح پایینتر از خود را قبول کنند، درخواست بازی برگشت کردند و افرادی را برای تقویت تیم خود برگزیدند. بازی دوم سه روز بعد از بازی اول انجام شد.
حدود ۲ هزار نفر که بلیتهای پنج روبلی خریده بودند در استادیوم استارت گرد آمده بودند تا این مسابقه را تماشا کنند. در سال ۱۹۸۵، ماکار گونچارنکو، یکی از ستارگان معروف تیم استارت در برنامه تاریخ شفاهی بدون آنکه از کسی نام ببرد گفته بود که افرادی هشدار داده بودند که شکست دادن آلمانیها تبعات خطرناکی دارد. گونچارنکو در آن برنامه که توسط کارکنان موزه جنگ جهانی دوم ضبط شده، گفته بود: «همه به ما هشدار میدادند. میگفتند چه کار دارید میکنید؟ خیلی خطرناک است.» اندی دوگان، استاد دانشگاه رویال کنسرواتوار اسکاتلند در شهر گلاسکو و نویسنده کتابی به نام «دینامو: پیروزی و غم در کیيف تحت اشغال نازیها» راجع به این مسابقه میگوید: "چنین هشداری باورپذیر مینماید. آلمانیها از مسابقه ی مجدد پشیمان شده بودند. این مسابقه برایشان مانند یک کابوس بود زیرا سبب شده بود تا اوکراینیها بهانهای برای تجمع پیدا کنند. شک ندارم که به هشدار متوسل شده بودند."
بازیکنان تیم استارت هشدارها را شنیدند اما...
برای خواندن ادامه مطلب به اینجا مراجعه نمایید: