بسم الله الرحمن الرحیم
–کاش همیشه سیل بیاد که شما بیاین کمکمون!
دوستم با تعجب جملهی پیرزن رو برای ما بازگو میکرد و میگفت که وقتی وسایلشو براش تا دم خونهش برده این جمله رو ازش شنیده بوده و حالا نمیدونه دعاش کرده یا گلهگذاری بوده!
بعد از یه روز بیل زدن گل و لای خونه سیل زدهها، داخل مسجد دمرود از توابع معمولان لرستان دور هم نشسته بودیم و داشتیم نهار میخوردیم، بعد جملات دوستم همه شروع کردن به نظر دادن.
– فکر کنم بهت تیکه انداخته
– از رو سادگیش یچیزی گفته بنده خدا!
– اینا رو تو ماهواره پُر می کنن
– ما چکار داریم که اون چی گفته؟ ما وظیفهمون رو انجام میدیم
اما من نظرم این بود که اون پیرزن در ظاهر ساده، حرف حکمتآمیزی به ما زده، حرف اون در عین تشکر گلهگیای بوده برای بیدار کردن ما! شاید معنی جملهش این بوده که دستتون درد نکنه که کمک میکنین اما ما قبل از سیل هم به این کمکها نیاز داشتیم.
مائی که مدعی پیروی و حتی گاهی مواقع جانشینی شهدا رو میکنیم، چرا فقط با یک اتفاق بزرگ باید از خواب بیدار بشیم و به وظیفهمون بپردازیم؟ پیشوایان ما همیشه و در هرجایی بدنبال خدمت عملی به مردم میرفتن و فکر و عملشون برای برداشتن مشکلی از سر راه زندگی مردم بوده، بدون چشمداشتی، بدون اما و اگر و شرطی.
امثال شهید باکری قبل از اینکه فرمانده لشگر دفاع مقدس باشه، شهرداری مردمی بود که توی سیل ارومیه شخصاً بیل بدست میگرفت و حیاط خونه مردم رو از گل و لای خالی میکرد، یعنی شهدا و رزمندگان ما ذاتاً جهادگر و یاریرسان مردم بودن چه در شرایط معمول و چه در شرایط اضطراری.
مدتهاست که هر روز جملهی پیرزن رو به یاد میارم تا فراموش نکنم هرگاه و هرجا که هستم باید دنبال گرهگشایی و ملاطفت با مردم باشم و خیرم رو همیشه به اونها برسونم وگرنه نه از پیروان شهدا هستم و نه از بندگان متقی خدا.
به امید آنکه همهی ما در عمل به این باور کوشا باشیم.
پیروز و موفق باشید.