تفکر شی گرا یک رویکرد مهم در برنامهنویسی و طراحی نرمافزار است که بر اساس آن، برنامهها و سیستمها به صورت مجموعهای از اشیاء (Objects) مدلسازی میشوند. در این رویکرد، هر شیء دارای خصوصیات (Properties) و رفتارهای (Behaviors) خود است و این خصوصیات و رفتارها از طریق متدها (Methods) دسترسی پیدا میکنند.
تفکر شی گرا به عنوان یک ابزار قدرتمند در توسعه نرمافزارهای بزرگ و پیچیده شناخته شده است. با استفاده از تفکر شی گرا، برنامهنویسان میتوانند کدهای قابل استفاده، توسعه و نگهداری بسیاری را ایجاد کنند.
در این مقاله، به بررسی مفاهیم و اصول تفکر شی گرا پرداخته، مزایا و معایب این رویکرد را بررسی کرده و روشهای پیادهسازی آن را بررسی خواهیم کرد. همچنین، نحوه استفاده از تفکر شی گرا در زبانهای برنامهنویسی پردازشی را نیز بررسی خواهیم کرد.
زبانهای برنامه نویسی شیگرا متشکل از کلاس ها و اشیا هستند. کلاس ها ساختار و ویژگی های اشیا را مشخص می کنند. در واقع اشیا از روی کلاس ها ساخته می شوند و کلاس ها را می توان یک blueprint برای اشیا دانست. کلاس ها شامل خصوصیاتی هستند، مانند صفات، رفتار ها. هر کدام از این خصوصیات دارای سطح مشاهده پذیری مشخصی هستند مانند public, private.
یک شیوه استاندارد برای نمایش کلاس ها، رفتار ها، ویژگی ها و روابطشان استفاده از نمودار (UML (Unified Modeling Language می باشد که در تصویر زیر قسمت های مختلف نمایش یک کلاس را مشاهده می کنید:
در برنامه نویسی شی گرا ما سلسله مراتب کلاس ها را داریم بدین معنا که کلاس هایی وجود دارند که ویژگی ها و رفتار های کلاس های پدر خود را به ارث می برند. کلاس های پدر را زبرکلاس (superclass) و کلاس های فرزند را زیرکلاس (subclass) می نامیم.
برنامه نویسی شی گرا بر چهار پایه اصلی بنا نهاده شده. انتزاع، کپسوله کردن، وراثت، چندریختی:
در اکثر اوقات، اشیا و کلاس هایی که در برنامه خود تعریف می کنیم، مدلی از دنیای واقعی است. اما این مدل 100% همانند شی در دنیای واقعی نیس و در واقع انتزاعی از آن است. بر اساس نوع کاربرد و نیازمندی های برنامه این انتزاع می تواند متفاوت باشد. برای مثال یک کلاس هواپیما را در نظر بگیرید که برای یک برنامه فروش بلیط تنها شامل صفت تعداد صندلی است ولی همین هواپیما در برنامه تست پرواز شامل صفات بیشتری مانند سرعت، زاویه پرواز و .. خواهد بود.
وقتی می خواهید ماشین خود را روشن کنید تنها کافیست سوئیچ را در محل مربوطه وارد کرده و بچرخانید و سپس ماشین روشن می شود دیگر لازم نیست دو تا سیم را به هم نزدیک کرده تا جرقه بزنند و ماشین روشن شود و یا نیازی به بالا و پایین کردن دستی سیلندر ها برای حرکت خودرو نیست. در واقع این جزئیات از دید ببرونی ماشین مخقی بوده و برای روشن کردن ماشین تنها یک رابط (واسط) مشخص در دسترس عمومی قرار داده شده است. کپسوله کردن ویژگی مخفی سازی حالات و رفتار های شی از سایر اشیا و بخش های برنامه و تنها راه دسترسی به درون شی، واسط های محدود تعریف شده برای آن شی می باشد
در برنامه نویسی شی گرا وراثت، توانایی تعریف کلاس های فرزند برای کلاس های موجود و به ارث بردن صفات و رفتار های کلاس پدر توسط کلاس فرزندان می باشد. این ویژگی باعث می شود reusability (توانایی استفاده مجدد از کد های یکسان برای مقاصد متفاوت) بالا برود.
نکته1: در اکثر زبان های برنامه نویسی کلاس ها تنها می توانند از یک کلاس ارث بری کنند اما می توانند چندین واسط (interface) را پیاده سازی کنند.
نکته2: اگر زبرکلاس، واسطی را پیاده سازی کرده باشد تمام زیرکلاس های آن نیز بایستی آن واسط ها را پیاده سازی کنند.
تصور کنید دو کلاس سگ و گربه را داریم که هر یک از کلاس حیوان ارث بری می کنند. در کلاس حیوان یک متد abstract «تولید صدا» وجود دارد که زیرکلاس های سگ و گربه آن را override کرده اند و هر یک صدای مخصوص به خود را پس از صدا زده شدن این متد تولید می کنند. برای نگهداری اشیای حیوان و صدا زدن متد تولید صدا نیازی به دانستن دقیق نوع شی و کلاس آن نیست. این قابلیت به علت وجود پیاده سازی چندریختی در برنامه نویسی شی گرا است.
در اینجا به بررسی الگوهای طراحی در تفکر شیءگرا خواهیم پرداخت. الگوهای طراحی به عنوان روشهایی برای حل مشکلات معمول در برنامهنویسی شیءگرا شناخته میشوند. این الگوها برای حل مسائلی که به طور متداول در برنامهنویسی شیءگرا وجود دارد، به کار میروند. این الگوها به عنوان راهکارهایی برای مشکلات معمول در طراحی نرمافزار مورد استفاده قرار میگیرند.
الگوهای طراحی به سه دسته کلی تقسیم میشوند: الگوهای ساختاری، الگوهای رفتاری , الگوهای ایجادی.
استفاده از الگوهای طراحی برای طراحی نرمافزار دارای مزایا و معایبی است:
به عنوان یک برنامهنویس، باید با استفاده از مهارتهای فکری شیءگرا قادر باشید به طور مستمر به طراحی و پیادهسازی الگوهای طراحی در نرمافزار خود بپردازید. برای این کار، باید با منطق و رویکرد شیءگرایی آشنا شده و به خوبی درک کنید که چگونه میتوانید از الگوهای طراحی برای حل مشکلاتی که در برنامهنویسی شیءگرا معمول استفاده شود، استفاده کنید.
استفاده از الگوهای طراحی در طراحی نرمافزار به دو دلیل مهم است:
با استفاده از الگوهای طراحی، میتوانید کدی را طراحی کنید که به اندازه کافی مستقل است که در صورت نیاز به تغییر، تغییرات را در کد به راحتی انجام دهید.
استفاده از الگوهای طراحی در طراحی نرمافزار به طور خاص در برنامهنویسی شیءگرا حائز اهمیت است. با استفاده از الگوهای طراحی، میتوانید کدی با کیفیت بالا و قابلیت توسعه بیشتری طراحی کنید. اما باید به یاد داشته باشید که استفاده از الگوهای طراحی خود به تنهایی کافی نیست و باید با توجه به مسئله مورد نظر، الگوی مناسبی انتخاب کنید.
به طور کلی، تفکر شی گرا در برنامه نویسی، یک مدل فرآیندی است که برای ساخت برنامههای کامپیوتری استفاده میشود. در این مدل، دادهها و عملیات مربوط به آن دادهها را در قالب شیء یا اشیاء مجزا مدیریت میکنیم. این شیها میتوانند دارای ویژگیها و رفتارهای خاص خود باشند و با هم در تعامل باشند.
با وجود اینکه تفکر شی گرا در برنامه نویسی بسیار مفید است، اما همچنان چالشهایی وجود دارد که میتواند برای برنامهنویسان مشکل ساز باشد. به عنوان مثال، با افزایش تعداد شیها، پیچیدگی برنامههای شی گرا افزایش مییابد و مدیریت آنها سخت میشود. همچنین، تغییرات در یک شی ممکن است باعث تغییرات در سایر شیها شود و این باعث سختی در مدیریت تغییرات میشود.
به طور خلاصه، تفکر شی گرا یک روش مفید برای برنامه نویسی است که برای ساخت برنامههای بزرگ و پیچیده استفاده میشود. با این حال، برای دستیابی به بهترین نتیجه در برنامهنویسی شی گرا، باید با چالشها و محدودیتهای آن آشنا بود و الگوهای مناسب را برای طراحی برنامههای شی گرا به کار برد. در ادامه، به برخی از این چالش ها اشاره خواهیم داشت:
یکی از چالشهای تفکر شی گرا، پیچیدگی بالای برنامههای شی گرا است. در تفکر شی گرا، برای طراحی برنامهها، از شیها به عنوان واحدهای اصلی استفاده میشود که دارای ویژگیها و رفتارهای خاص خود هستند و با هم در تعامل هستند. با افزایش تعداد شیها و پیچیدگی برنامهها، مدیریت آنها سخت و پیچیده میشود.
در برنامهنویسی شی گرا، ممکن است برای ایجاد یک شی بزرگ و پیچیده، باید از چندین شی کوچکتر استفاده کرد. به عنوان مثال، یک شی خودرو ممکن است شامل چندین شی مانند موتور، گیربکس، ترمز و ... باشد. همچنین، در برخی موارد، برای پیادهسازی یک ویژگی خاص، نیاز به ایجاد چندین شی مرتبط با هم داریم. به عنوان مثال، برای پیادهسازی یک سیستم بیمه، باید اطلاعات مربوط به بیمهگذار، بیمه شده، خودرو و... را مدیریت کنیم که میتواند موجب پیچیدگی برنامه شود.
با افزایش تعداد شیها، مدیریت آنها و تعامل بین آنها پیچیدهتر میشود. همچنین، افزایش پیچیدگی برنامهها ممکن است باعث افزایش حجم کد و کاهش خوانایی و قابلیت توسعه آنها شود. برای رفع این مشکل، میتوان از الگوهای طراحی مناسبی مانند الگوی ترکیب و الگوی تکرار استفاده کرد که به کاهش پیچیدگی و مدیریت بهتر شیها کمک میکنند.
به طور کلی، مدیریت پیچیدگی در تفکر شی گرا یکی از چالشهای مهم در برنامه نویسی است که با استفاده از الگوهای طراحی مناسب، میتوان به کاهش آن پرداخت.
یکی دیگر از چالشهای تفکر شی گرا، مشکلات در تست و اشکالزدایی برنامههای شی گرا است. در برنامهنویسی شی گرا، برای تست و اشکالزدایی برنامهها، نیاز به ساختاری برای تست کردن و اشکالزدایی کد شی گرا وجود دارد.
یکی از مشکلات مهم در تست برنامههای شی گرا، پیچیدگی ساختار آنها است. در برنامههای شی گرا، شیها با یکدیگر در تعامل هستند و وابستگیهایی با یکدیگر دارند که باعث میشود تست کردن یک شی به تنهایی، مشکل و پیچیده باشد. همچنین، طراحی نامناسب شیها و عدم رعایت اصول SOLID ممکن است باعث کاهش خوانایی کد و افزایش مشکلات در تست و اشکالزدایی شود.
در برنامههای شی گرا، شیها میتوانند حالت داشته باشند که باعث میشود تست کردن وضعیت و رفتار آنها مشکل باشد. همچنین، به دلیل وجود وابستگیهای بین شیها، تست کردن یک شی ممکن است به تست کردن شیهای دیگر نیز نیاز داشته باشد که باعث افزایش پیچیدگی و زمان تست میشود.
همچنین، مشکلات در اشکالزدایی برنامههای شی گرا نیز وجود دارد. در واقع، با توجه به پیچیدگی بالای برنامههای شی گرا، پیدا کردن خطاها و اشکالات در آنها ممکن است سخت و زمانبر باشد. همچنین، در برنامههای بزرگ شی گرا، خطاها ممکن است در قسمتهای مختلفی از برنامه وجود داشته باشند که پیدا کردن و رفع آنها نیازمند تست و اشکالزدایی جزئیتر است.
برای رفع این مشکلات، میتوان از روشهای تست و اشکالزدایی مناسب استفاده کرد. به عنوان مثال، میتوان از تست واحد، تست تکمیلی، تست عملکردی و... استفاده کرد. همچنین، میتوان از ابزارهای تست و اشکالزدایی مانند JUnit، Mockito و... استفاده کرد. همچنین، رعایت اصول SOLID در طراحی شیها و کد، بهبود قابلیت تست و اشکالزدایی برنامهها را فراهم میکند. همچنین، میتوان با استفاده از الگوهای طراحی مناسبی مانند الگوی تزریق وابستگی ، الگوی کارخانه و...، ساختار برنامهها را بهبود بخشید و تست و اشکالزدایی آنها را سادهتر کرد.
یکی دیگر از چالشهای تفکر شی گرا، سختی در پیادهسازی برنامههای شی گرا است. در برنامهنویسی شی گرا، پیادهسازی برخی از ویژگیها و رفتارهای مرتبط با شیها ممکن است سخت و پیچیده باشد.
در برنامهنویسی شی گرا، برای پیادهسازی یک ویژگی خاص ممکن است نیاز به تعریف چندین شی و رابطه بین آنها باشد. این مسئله ممکن است باعث پیچیدگی و سختی پیادهسازی شود. همچنین، در برخی موارد، برای پیادهسازی یک ویژگی خاص، نیاز به تغییر ساختار کلی برنامه و یا ایجاد شیهای جدید باشد که باعث میشود پیادهسازی آن مشکل باشد.
همچنین، در برنامهنویسی شی گرا، ارثبری و پلیمورفیسم ممکن است باعث پیچیدگی در پیادهسازی شود. ارثبری ممکن است باعث شود که تعداد زیادی از ویژگیها و رفتارهای یک شی به شیهای دیگر ارث برده شود که باعث پیچیدگی در پیادهسازی و تعامل با آنها میشود. همچنین، پلیمورفیسم ممکن است باعث شود که برای پیادهسازی یک رفتار خاص، نیاز به تعریف چندین شی باشد که باعث میشود پیادهسازی آن سخت و پیچیده باشد.
در برنامههای شی گرا، تغییر ساختار برنامه در طول زمان نیز ممکن است سختی در پیادهسازی را افزایش دهد. با تغییر در یک شی و یا رابطه بین شیها، ممکن است نیاز به تغییر در دیگر شیها و رابطه بین آنها باشد که باعث سختی و پیچیدگی در پیادهسازی میشود.
برای رفع این مشکلات، میتوان از اصول طراحی شی گرا و الگوهای طراحی مناسب استفاده کرد. همچنین، بهتر است در طراحی شیها و رابطه بین آنها، از اصول SOLID و اصول DRY پیروی کرد تا باعث بهبود قابلیت خوانایی و قابلیت توسعه برنامه شویم. همچنین، میتوان با استفاده از الگوهای طراحی مناسبمانند الگوی تزریق وابستگی، الگوی کارخانه، الگوی تکرار کننده و...، ساختار برنامهها را بهبود بخشید و پیادهسازی آنها را سادهتر کرد. همچنین، استفاده از ابزارهایی مانند ابزارهای خودکارسازی و ابزارهای تحلیل کد، میتواند در پیادهسازی و توسعه برنامههای شی گرا کمک کند. همچنین، اهمیت تست و اشکالزدایی در پیادهسازی برنامههای شی گرا نیز بسیار بالاست و باید از روشهای تست و اشکالزدایی مناسب استفاده کرد.
تداخلات وابستگی یا Dependency Inversion، یکی از اصول SOLID در برنامهنویسی شی گرا است که به معنای وابستگی بالا به خاطر تداخلات بین کلاسها و ماژولها است. برای فهم بهتر این اصل، باید ابتدا درمورد وابستگیهای بین کلاسها صحبت کنیم.
وابستگی بین کلاسها به این معنی است که یک کلاس برای انجام کار خود نیاز به همکاری با یک یا چند کلاس دیگر دارد. این وابستگی میتواند به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم باشد. در وابستگی مستقیم، یک کلاس به طور مستقیم از ویژگیها و روشهای دیگر کلاسها استفاده میکند. در وابستگی غیرمستقیم، یک کلاس از ویژگیها و روشهای یک کلاس دیگر از طریق یک سری کلاسهای واسط استفاده میکند.
تداخلات وابستگی به این معنی است که یک ماژول برای انجام کار خود وابستگی به یک ماژول دیگر دارد، اما به جای این که به طور مستقیم به آن وابستگی داشته باشد، از طریق یک واسط با آن تعامل داشته باشد. به این ترتیب، وابستگی به ماژول دیگر به صورت غیرمستقیم و از طریق یک واسط انجام میگیرد.
با استفاده از تداخلات وابستگی، ما میتوانیم وابستگیهای بین کلاسها را کاهش دهیم و به جای آن از واسطها استفاده کنیم. با این کار، تغییرات در یک کلاس، تاثیری بر سایر کلاسها نخواهد داشت و امکان توسعه و تغییرات سریعتر و آسانتر خواهد شد.
برای پیادهسازی تداخلات وابستگی، میتوانیم از الگوی تزریق وابستگی (Dependency Injection) استفاده کنیم. در این الگو، وابستگیهای یک کلاس از طریق یک واسط در زمان اجرا به آن تزریق میشود. این روش باعث میشود کد شی گرا قابلیت توسعه بیشتری داشته باشد و در زمان تست و اشکالزدایی نیز بهبود قابل توجهی داشته باشیم.
مشکلات انتقال یا Object Relational Mapping (ORM)، یکی از چالشهای مهم در برنامهنویسی شی گرا است. در برنامهنویسی شی گرا، شیها برای نگهداری و پردازش دادهها استفاده میشوند. اما در برخی موارد، نیاز است که این دادهها در پایگاه دادهها نیز نگهداری شوند. به منظور اینکه این دادهها به صورت شیها در برنامهنویسی شی گرا استفاده شوند، از مفهوم مشکلات انتقال استفاده میشود.
مشکلات انتقال به این معنی است که برای نگهداری دادهها در پایگاه داده، باید این دادهها به صورت شیها در برنامهنویسی شی گرا استفاده شوند. این کار ممکن است با چالشهایی همراه باشد که به عنوان مشکلات انتقال شناخته میشوند. برخی از این مشکلات عبارتند از:
۱. عدم تطابق مدل دادههای شی گرا با مدل دادههای پایگاه داده: در برنامهنویسی شی گرا، دادهها به صورت شیها نگهداری میشوند. اما در پایگاه دادهها، دادهها به صورت رابطهای ذخیره میشوند. برای اینکه بتوانیم از دادهها در برنامهنویسی شی گرا استفاده کنیم، باید مدل دادههای شی گرا را به مدل دادههای پایگاه داده تطبیق دهیم.
۲. کارایی پایین: استفاده از شیها به صورت مستقیم در برنامهنویسی شی گرا ممکن است باعث کاهش کارایی شود. این امر به دلیل این است که برای بارگذاری دادهها از پایگاه داده به صورت شیها، باید هر بار یک کوئری به پایگاه داده فرستاده شود.
۳. پیچیدگی: پیچیدگی در پیادهسازی مدل دادههای شی گرا و تطبیق آنها با مدل دادههای پایگاه داده ممکن است باعث سختی پیادهسازی شود.
برای حل این مشکلات، از ابزارهای ORM مانند Hibernate و Entity Framework استفاده میشود که به صورت خودکار تبدیل دادههای پایگاه داده به شیهای مدل و برعکس را انجام میدهند. همچنین، استفاده از الگوی Repository و DAO میتواننیز به بهبود تطابق مدل دادههای شی گرا با مدل دادههای پایگاه داده کمک کرد. در این الگوها، مسئولیت دسترسی به دادهها به یک ماژول جداگانه منتقل میشود که مسئولیت ارتباط با پایگاه داده را بر عهده دارد و به این ترتیب، مدل دادههای شی گرا از مدل دادههای پایگاه داده جدا شده و از هم جدا میشوند. همچنین، استفاده از شیوههای بهبود کارایی مانند استفاده از کش برای حافظه نهان کردن دادهها میتواند به بهبود کارایی کمک کند.
در کل، مشکلات انتقال در برنامهنویسی شی گرا میتواند یک چالش بزرگ باشد، اما با استفاده از ابزارهای ORM و الگوهای بهینهسازی، میتوان این مشکلات را به حداقل رساند و به راحتی با آنها برخورد کرد.
مشکلات مصرف حافظه در برنامه نویسی شی گرا ممکن است به دلیل تعداد زیاد شیها و تعداد بالای رابطههای بین آنها باشد. در اینجا به برخی از مشکلات مصرف حافظه در برنامه نویسی شی گرا اشاره میکنیم:
۱. تولید زباله (Garbage): وقتی یک شی ایجاد میشود، حافظه برای ذخیره آن اختصاص داده میشود. در زمانی که شی دیگری ایجاد میشود و شی قبلی دیگر در دسترس قرار ندارد، آن شی به عنوان زباله شناخته میشود. برنامههای شی گرا ممکن است به طور نامحدود شی ایجاد کنند که این موضوع میتواند باعث تولید زباله بیش از اندازه و در نتیجه افزایش مصرف حافظه شود.
۲. تعداد زیاد شیها: استفاده از تعداد زیادی شی ممکن است باعث افزایش مصرف حافظه شود. به عنوان مثال، اگر یک برنامه با تعداد زیادی شیهای کوچک روبرو باشد، ممکن است مصرف حافظه بیش از حدی را ایجاد کند.
۳. تعداد بالای رابطههای بین شیها: اگر شیها در برنامهنویسی شی گرا با تعداد بالای رابطههای مرتبط باشند، میتواند باعث افزایش مصرف حافظه شود.
۴. توابع بازگشتی: توابع بازگشتی میتوانند باعث افزایش مصرف حافظه در برنامهنویسی شی گرا شوند. در برنامهنویسی شی گرا، توابع بازگشتی معمولاً برای پیمایش درخت شیها استفاده میشوند.
۵. استفاده از دادهساختارهای نامتعادل: استفاده از دادهساختارهای نامتعادل ممکن است باعث افزایش مصرف حافظه شود. به عنوان مثال، استفاده از لیست پیوندی به جای آرایه میتواند باعث افزایش مصرف حافظه در برنامهنویسی شی گرا شود.
برای حل مشکلات مصرف حافظه در برنامهنویسی شی گرا، میتوان از روشهایی مانند استفاده از طراحی الگوی Singleton، استفاده از دادهساختارهای متوازن، بهینهسازی استفاده از توابع بازگشتی و حذف شیهایی که دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرند، استفاده کرد. همچنین، میتوان از تکنیکهایی مانند دیباگ کردن کد و استفاده از ابزارهای پیشرفته برای مانیتورینگ مصرف حافظه استفاده کرد. در کل، برای حل مشکلات مصرف حافظه در برنامهنویسی شی گرا، باید به طور هوشمندانه با طراحی کد و استفاده از روشهای بهینه مصرف حافظه، به مشکلات مصرف حافظه پیش از آنکه ایجاد شود، پیشگیری کرد.
مدیریت تغییرات در برنامه نویسی شی گرا میتواند چالشهایی داشته باشد. یکی از این چالشها، سختی در مدیریت تغییرات است. در برنامهنویسی شی گرا، تغییر در یک شی میتواند تأثیرات بسیاری بر شیهای دیگر داشته باشد و این میتواند به ایجاد مشکلات و خطاهای بیشتر در برنامه منجر شود.
برای مدیریت تغییرات در برنامه نویسی شی گرا، میتوان از روشهایی مانند Encapsulation و Polymorphism استفاده کرد. Encapsulation به معنی محافظت از دادهها است و این روش به کاهش تأثیر تغییرات در یک شی بر شیهای دیگر کمک میکند. با استفاده از Encapsulation، دادههای یک شی در اختیار قابل دسترس نیستند و تنها با استفاده از توابعی که در شی تعریف شدهاند، میتوان به این دادهها دسترسی پیدا کرد.
همچنین، استفاده از Polymorphism در برنامهنویسی شی گرا میتواند به کاهش تأثیر تغییرات بر شیهای دیگر کمک کند. Polymorphism به معنی توانایی یک شی در انجام چندین عملیات مختلف است. با استفاده از Polymorphism، میتوان تغییر در عملکرد یک شی را از تغییرات در برنامه جدا کرد و در شی دیگری پیاده کرد.
علاوه بر این، استفاده از Test-Driven Development (TDD) و Continuous Integration (CI) میتواند کمک کند تا به سادگی تغییرات در برنامه اعمال شوند. با استفاده از TDD، میتوان به عنوان بخشی از فرآیند توسعه، تستهایی را برای کد نوشته شده ایجاد کرد. با اعمال تغییرات در کد، میتوان برای تأیید صحت کد، تستهای ایجاد شده را اجرا کرد. همچنین، با استفاده از CI، از تغییرات کد بر روی بستری که برای اجرای تستها و ارزیابی کد استفاده میشود، استفاده میشود، تا از صحت عملکرد کد اطمینان حاصل شود.
در کل، برای مدیریت تغییرات در برنامه نویسی شی گرا، باید از روشهایی مانند Encapsulation و Polymorphism استفاده کرد و از TDD و CI به عنوان بخشی از فرآیند توسعه استفاده کرد تا به سادگی تغییرات در برنامامهای که صورت گرفته است، اعمال شوند و به اشکالات در کد و برنامه جلوگیری شود. همچنین، برای کاهش تأثیر تغییرات در برنامه، باید از طراحی خوب و استفاده از الگوهای طراحی مانند Design Patterns و SOLID principles استفاده کرد.
تفکر شی گرا یکی از مهمترین روشهای برنامهنویسی است که در سالهای اخیر بسیار پرکاربرد شده است. با این حال، برخی تصورات نادرست و مشکلات رایج نیز میتواند در تفکر شی گرا وجود داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
ارث بری یکی از اصول اصلی تفکر شی گرا است که به ارث بردن ویژگیهای یک کلاس توسط کلاس دیگر مربوط میشود. استفاده از این اصل میتواند به کاهش تکرار کد و افزایش بازدهی در کد برنامه کمک کند. با این حال، استفاده زیاد از Inheritance میتواند منجر به ایجاد کد پیچیده و سخت تر برای مدیریت شود. این اتفاق به خاطر این است که در صورتی که یک کلاس جدید با تغییرات از یک کلاس موجود ایجاد شود، تمامی ویژگیهای کلاس اصلی به همراه تغییرات به کلاس جدید ارثبری میشود. این موضوع میتواند منجر به ایجاد کلاسهای بیمعنی و پیچیده شود که باعث کاهش قابلیت استفاده دوباره و توسعه بعدی شده و کد را سخت تر میکند.
کپسوله سازی از اصول اساسی تفکر شی گرا است که به معنی محافظت از داده ها است. در کپسوله سازی، داده های یک شی در اختیار قابل دسترس نیستند و تنها با استفاده از توابعی که در شی تعریف شده اند، می توان به این داده ها دسترسی پیدا کرد. این اصل به کاهش تاثیر تغییرات در یک شی بر شی های دیگر کمک می کند. با این حال، استفاده نادرست از کپسوله سازی می تواند منجر به افشای داده ها و از دست رفتن کنترل بر روی آنها شود. به طور مثال، اگر شی های دیگر به صورت مستقیم به داده های یک شی دسترسی داشته باشند، می تواند باعث ایجاد مشکلات امنیتی و بازدهی در کد شود.
پلی مورفیسم یکی از اصول اساسی تفکر شی گرا است که به معنی توانایی یک شی در انجام چندین عملیات مختلف است. استفاده از این اصل میتواند به کاهش تأثیر تغییرات بر شیهای دیگر کمک کند. با این حال، استفاده زیاد از این اصل میتواند باعث ایجاد پیچیدگی و تعارضهای بیشتر در کد شود. برای مثال، اگر یک شی قابلیت انجام چندین عملیات مختلف را داشته باشد، ممکن است برای تغییر در یکی از این عملیاتها، تغییراتیدر سایر عملیاتها نیز نیاز باشد که میتواند باعث ایجاد مشکلات بیشتر در کد شود.
عدم طراحی مناسب
عدم طراحی مناسب یکی از مشکلات رایج در تفکر شی گرا است که میتواند منجر به ایجاد کد پیچیده و دشوار برای مدیریت شود. برای رفع این مشکل، باید از الگوهای طراحی مانند Design Patterns و SOLID principles استفاده کرد. برای مثال، استفاده از الگوهای طراحی مانند Factory و Singleton میتواند به کاهش پیچیدگی کد و افزایش قابلیت استفاده دوباره کد کمک کند.
مشکلات تست کردن
تست کردن کد یکی از موارد مهم در توسعه نرمافزار است. با این حال، تست کردن کد شی گرا میتواند دشوار باشد به دلیل پیچیدگی بالای کد. برای رفع این مشکل، باید از روشهای تست شی گرا مانند Unit Testing و Integration Testing استفاده کرد. همچنین، باید در زمان طراحی کد، از اصول مانند SOLID principles استفاده کرد تا کد قابل تست باشد. بهعنوان مثال، باید از Dependency Injection استفاده کرد تا بتوان کدها را بهصورت مستقل از یکدیگر تست کرد.
در کل، برای استفاده بهتر و موفقیتآمیز از تفکر شی گرا، باید به این مشکلات و تصورات نادرست توجه کرد و از اصول و الگوهای طراحی مناسب استفاده کرد.
تفکر شی گرا یکی از روشهای مهم برای طراحی و توسعه نرمافزارهاست. با این روش، برنامهنویسان میتوانند با بهرهگیری از اصولی مانند Inheritance، Encapsulation، Polymorphism و SOLID، ساختار کد را بهبود داده و کدهای قابل توسعه و بازدهی بالا بسازند. در ادامه به توضیحاتی درباره پیشنهاد استراتژیهایی برای غلبه بر چالشهای تفکر شی گرا و به حداکثر رساندن مزایای آن میپردازیم:
استفاده صحیح از ارث بری
بهترین روش برای ارثبری، استفاده از Composition یا Aggregation است، به این صورت که به جای ارثبری، یک شی دیگر را به شی مورد نظر اضافه کنیم. همچنین، برای کاهش پیچیدگی کد و افزایش بازدهی، میتوان از الگوهای طراحی مانند Template Method و Strategy Pattern استفاده کرد.
رعایت کپسوله سازی
کپسوله سازی به ما این امکان را میدهد که دادههای یک شی را محافظت کنیم و تنها از طریق توابعی که در شی تعریف شدهاند، به آن دسترسی داشته باشیم. این اصل به ما کمک میکند که از اطلاعات شی درخواستی برای داشته باشیم و کد را قابل خواندن تر کنیم. همچنین، برای مدیریت دادهها، میتوان از الگوهای طراحی مانند Data Access Object (DAO) و Repository Pattern استفاده کرد.
بهرهگیری از چندریختی
پلی مورفیسم به ما این امکان را میدهد که توابع با نام یکسان را در شیهای مختلف با پارامترهای متفاوت، ایجاد کنیم. این اصل به ما کمک میکند که کد را به صورت خوانا و قابل فهم برای برنامهنویسان دیگری نوشته شود. برای بهرهگیری بهینه از این اصل، باید از طراحی صحیح ساختار کلاسها و توابع استفاده کرد. همچنین، برای تعامل بین شیها، میتوان از الگوهای طراحی مانند Strategy Pattern و State Pattern استفاده کرد.
رعایت اصول SOLID
SOLID شامل مجموعه اصول طراحی است که به کاهش پیچیدگی کد، افزایش بازدهی و قابلیت توسعه بعدی کدها کمک میکنند. برای استفاده بهینه از تفکر شی گرا، باید از این اصول استفاده کرد. SOLID شامل اصول Single Responsibility، Open-Closed، Liskov Substitution، Interface Segregation و Dependency Inversion است. این اصول به ما کمک میکنند که ساختار کد را به صورت قابل توسعه و بازدهی بالا طراحی کنیم و کدهایی بسازیم که قابلیت توسعه بعدی داشته باشند.
استفاده از روشهای تست شئ گرا
تست شی گرا یکی از روشهای مهم برای اطمینان از صحت و قابلیت اطمینان کد است. برای تست کردن کد شی گرا، باید از روشهای تست شی گرا مانند Unit Testing و Integration Testing استفاده کرد. همچنین، باید در زمان طراحی کد، از اصول SOLID principles استفاده کرد تا کد قابل تست باشد.
طراحی مناسب ساختار کد
برای طراحی مناسب ساختار کد، باید از الگوهای طراحی مانند Design Patterns استفاده کرد. این الگوهای طراحی به ما کمک میکنند تا ساختار کد را به صورت یکپارچه و بهینه طراحی کنیم. همچنین، باید از اصول Object-Oriented Design استفاده کرد تا کد قابل توسعه و قابل استفاده دوباره باشد.
در کل، برای به حداکثر رساندن مزایای تفکر شی گرا و غلبه بر چالشهای آن، باید با رعایت اصول و الگوهای طراحیمناسب، ساختار کد بهینهای را طراحی کرد و از روشهای تست شی گرا برای تست کردن کد استفاده کرد. همچنین، باید از اصول SOLID و Design Patterns استفاده کرد و ساختار کد را بهصورت مداوم بهبود داد تا بهترین نتیجه را بهدست آورد.
زبانهای برنامهنویسی شیگرا، زبانهایی هستند که برای پیادهسازی تفکر شیگرا بهکار میروند. در تفکر شیگرا، برنامهنویسی بهصورت مفهومی و انتزاعی انجام میشود و اشیاء بهعنوان واحدهای اصلی در نظر گرفته میشوند. در این روش، هر شیء دارای ویژگیهایی است که بهعنوان ویژگیهای عضو معرفی میشوند و همچنین میتواند رفتارهای خودش را با استفاده از روشهای عملیاتی مانند متدها پیادهسازی کند. برخی از محبوبترین زبانهای برنامهنویسی شیگرا عبارتند از:
جاوا
جاوا یکی از محبوبترین زبانهای برنامهنویسی شیگرا است. این زبان دارای اصولی مانند Inheritance، Encapsulation و Polymorphism است که برای تفکر شیگرا اساسی هستند. همچنین، Java دارای کتابخانههایی است که برای پیادهسازی الگوهای طراحی مختلف مانند Singleton و Factory Method استفاده میشوند. Java همچنین دارای ابزارهایی برای تست شیگرا مانند JUnit است.
سی پلاس پلاس (++C)
سی پلاس پلاس یک زبان برنامهنویسی شیگرا و پایهای است که برای توسعه نرمافزارهای مختلف استفاده میشود. این زبان اصولی مانند Inheritance، Encapsulation و Polymorphism را پشتیبانی میکند و دارای ابزارهایی برای پیادهسازی الگوهای طراحی مختلف مانند Observer و Decorator است. C++ همچنین دارای ابزارهایی برای تست شیگرا مانند Google Test است.
پایتون
پایتون یک زبان برنامهنویسی شیگرا و سطح بالا است که برای توسعه نرمافزارهای مختلف استفاده میشود. این زبان اصولی مانند Inheritance، Encapsulation و Polymorphism را پشتیبانی میکند و دارای کتابخانههایی برای پیادهسازی الگوهای طراحی مختلف مانند Singleton و Factory Method است. Python همچنین دارای ابزارهایی برای تست شیگرا مانند unittest است.
رابی (Ruby)
رابی یک زبان برنامهنویسی شیگرا و سطح بالا است که برای توسعه نرمافزارهای مختلف استفاده میشود. این زبان اصولی مانند Inheritance، Encapsulation و Polymorphism را پشتیبانی میکند و دارای کتابخانههایی برای پیادهسازی الگوهای طراحی مختلف مانند Observer و Strategy Pattern است. Ruby همچنین دارای ابزارهایی برای تست شیگرا مانند RSpec است.
سی شارپ (#C)
سی شارپ یک زبان برنامهنویسی شیگرا و سطح بالا است که توسط شرکت Microsoft توسعه داده شده است. این زبان اصولی مانند Inheritance، Encapsulation و Polymorphism را پشتیبانی میکند و دارای کتابخانههایی برای پیادهسازی الگوهای طراحی مختلف مانند Observer و Decorator است. C# همچنین دارای ابزارهایی برای تست شیگرا مانند NUnit و xUnit.net است.
سوئیفت (Swift)
سوئیفت یک زبان برنامهنویسی شیگرا و سطح بالا است که توسط شرکت Apple توسعه داده شده است. این زبان اصولی مانند Inheritance، Encapsulation و Polymorphism را پشتیبانی میکند و دارای کتابخانههایی برای پیادهسازی الگوهای طراحی مختلف مانند Singleton و Factory Method است. Swift همچنین دارای ابزارهایی برای تست شیگرا مانند XCTest است.
کاتلین (Kotiln)
کاتلین یک زبان برنامهنویسی شیگرا و سطح بالا است که توسط شرکت JetBrains توسعه داده شده است. این زبان اصولی مانند Inheritance Encapsulation و Polymorphism را پشتیبانی میکند و دارای کتابخانههایی برای پیادهسازی الگوهای طراحی مختلف مانند Observer و Decorator است. Kotlin همچنین دارای ابزارهایی برای تست شیگرا مانند JUnit و Spek است.
بهطور کلی، زبانهای برنامهنویسی شیگرا در پیادهسازی برنامههای قابل گسترش و قابل نگهداری بسیار موثر هستند و پشتیبانی از اصول شیگرایی، الگوهای طراحی و ابزارهای تست شیگرا، به برنامهنویسان کمک میکند تا کدی قابل نگهداری و توسعهپذیر بسازند.
همانطور که در بخش های قبل نیز به آن اشاره کردیم، برنامهنویسی شیگرا در عمل با استفاده از مفاهیمی مانند انتزاع، ارثبری، چندشکلی، مجزا سازی و... پیادهسازی میشود. در زیر، چند مثال از این مفاهیم در عمل آورده شده است:
انتزاع: در برنامهنویسی شیگرا، انتزاع بهعنوان یکی از مفاهیم اصلی به کار میرود که به کاربر اجازه میدهد تا با استفاده از یک شیء، فقط با خصوصیات مهم و با اهمیت آن شیء در ارتباط باشد و از جزئیات پیادهسازی آن خبر نداشته باشد. بهعنوان مثال، فرض کنید برنامهنویسی میخواهد یک سرویس مشتری برای یک بانک برنامهریزی کند. سرویس مشتری نباید به جزئیات پیادهسازی و دیتابیس بانک دسترسی داشته باشد. به جای آن، این سرویس باید از یک شیء مشتری با استفاده از متدهایی مانند "واریز" و "برداشت" استفاده کند. در اینجا، شیء مشتری یک نماینده از کلیت مفهوم مشتری بوده و از جزئیات پیادهسازی آن مستقل است.
ارثبری: ارثبری به یک کلاس (یا شیء) اجازه میدهد که ویژگیها و رفتارهای یک کلاس دیگر را به ارث ببرد. بهعنوان مثال، میتوانیم یک کلاس پایه به نام "شخص" تعریف کنیم که شامل ویژگیهایی مانند نام، نام خانوادگی و سن است. سپس میتوانیم یک کلاس دیگر به نام "کارمند" تعریف کنیم که از کلاس "شخص" ارثبری میکند و بعلاوه ویژگیهایی دیگری مانند شماره پرسنلی و حقوق دارد. بهاین ترتیب، کلاس "کارمند" تمام ویژگیهای کلاس "شخص" را به ارث میبرد و در عین حال ویژگیهای خود را دارد.
چندشکلی: چندشکلی به اشیاء اجازه میدهد تا در شرایط مختلف، رفتارهای مختلفی را اجرا کنند. بهعنوان مثال، فرض کنید برنامهنویسی یک بازی کامپیوتری در حال توسعه است. در بازی، چند نوع شخصیت وجود دارد، مانند شخصیت اصلی، دشمنان و غیره. هر شخصیت ممکن است رفتارهای مختلفی در شرایط مختلف داشته باشد. بهعنوان مثال، شخصیت اصلی ممکن است در حالت دویدن، پرش کردن و حمله کردن با سلاح باشد، درحالی که دشمنان ممکن است در حالت حمله، دویدن و تلافی باشند. با استفاده از چندشکلی، برنامهنویسان میتوانند برای هر شخصیت یک کلاس جداگانه تعریف کنند که شامل رفتارهای مختلف در شرایط مختلف است. در اینجا، هر شخصیت یک شیء است که از کلاس خود به عنوان نماینده استفاده میکند.
مجزا سازی: مجزا سازی به اشیاء اجازه میدهد که در محدوده محدودی از کد قابل دسترسی باشند. بهعنوان مثال، فرض کنید برنامهنویسی یک سیستم مدیریت پروندهها را برنامهریزی میکند. در این سیستم، اشیاء مختلفی مانند پرونده، کارمندان و غیره وجود دارند. برای اطمینان از اینکه هر شیء فقط به بخش مجاز خود دسترسی دارد، برنامهنویسان میتوانند از مجزا سازی استفاده کنند. بهعنوان مثال، اشیاء کارمندان فقط به اطلاعات مربوط به کارمندان دسترسی دارند و نمیتوانند به اطلاعات پروندهها دسترسی پیدا کنند. بهاین ترتیب، مجزا سازی به برنامهنویسان امکان میدهد که برای هر شیء محدوده دسترسی را مشخص کنند و برای اطمینان از امنیت برنامه از آن استفاده کنند.