داشتم از سوپر چیز میز میخریدم امروز که همزمان بازی پرسپولیس سپاهان یا همچی چیزی از تلویزیون بالای یخچال پخش میشد. دوربین که قلعه نوئی رو نشون داد صاحب مغازه که اکبرآقاست و از اذری های دو آتیشه اه کشیده ای کشید به نشونه ی انزجار. رفیقشون که اغلب اوقات اونجاست پرسید چرا؟ اکبر آقا گفت که از قلعه نوئی بخاطر بحث قدیمیی که با علی دایی(که خوب میدونیم ایشون هم آذری ان) داشت خوشش نمیاد ازش. من فوتبالی نیستم و هیچوقت جزء چیزایی که سرگرمم کنه نبود اما یه لحظه فکر کردم چرا ورزشی مثل فوتبال باید ورزش محبوب باشه. ورزش همه گیر. به نظرم میرسه ذات فوتبال قابلیت تقسیم بندی های صفر و یکی رو داره: خوب بد، حرفه ای غیر حرفه ای، اکثریت اقلیت. ورزشی که برای اجراش به محوطه ی بازی وسیعی نیاز داره که این خودش میتونه پتانسیل جذب خیل عظیمی از تماشاچی هارو جلب کنه. اصولا ورزش هایی که به لحاظ مکانی امکان جمع آوری تعداد زیادی ادم دارن معمولا ورزش های محبوب تری ان. اما واقعا چرا فوتبال ما، عرصه ی قشر بندی های قومی، جزم اندیشی های قوم مدارانه و گروه مرجعیه که خیلی از آدم ها ارزش ها و سوگیری هاشون رو بر اساس طراز های اون،که خیلی هم حساب کتاب دار نیست، تنظیم میکنن؟ جایی که میشه چن هزار نفر رو دور هم جمع کرد و بردشون تو یه تقسیم بندی ساده: دوست و دشمن. البته که قرار نبوده رقابت و فضای رقابتی مسابقه های اینچنینی درگیر افراط شه اما چی شده که فوتبال یکی از قطبای فرهنگی ذهن آدم هارو بخودش مشغول کرده؟ مراجع قدرت و تاثیرگذاری فرهنگی چه سهمی تو این بازی دارن و خلاصه چقدر میشه گفت فوتبال فقط یک سرگرمیه؟