چند روز قبل با پدر در مورد گذشتهها صحبت میکردیم و حرف به چند کسب و کار کوچک رسید که سالهای دور شروع کرده بود. در یکی از این کارها من هم سهیم بودم که میشه گفت اولین ایدهای بود که راه انداخته بودیم.
داستان به سالهای ۷۸ ۷۹ برمیگرده. زمانی که برند آیوا یکی از غولهای لوازم الکترونیکی و پدر به عنوان نمایندگی مجاز تعمیر دستگاههاش همیشه با این وسایل درگیر بود. اون زمان شروع ورود MP3 به دستگاهها بود با اینکه سونی تا سالها بعد این موضوع را نمیپذیرفت و تنها استاندارد Audio را قبول داشت، MP3 کم کم به سیستم غالب بازار تبدیل میشد.
مشکل این بود که با ورود تکنولوژی جدید نیاز به آموزش آن بیشتر میشد. مشتریان به مغازه پدر مراجعه میکردند و سوالات خودشون رو میپرسیدن چون هیچ دفترچهی راهنمای فارسی وجود نداشت و این موضوع برای مشتریان تبدیل به کابوس شده بود. مخصوصا که دستگاههای پخش در آن زمان هم کاست را پشتیبانی میکردند، هم CD و هم Radio و با اضافه شدن MP3 که باید جستجو بین فولدرها و صدها آهنگ انجام میشد کار را سختتر کرده بود.
پدرم در اینجا به فکر ترجمه دفترچههای راهنما افتاد و شروع کرد به ترجمه دفترچه دستگاهها. اول از مشتریانی که مراجعه میکردن خواست دفترچهها رو به همراه دستگاه تحویل بدهند و بدین صورت مجموعهی کاملی از دفترچهها را داشتیم. پدر بعد از تعطیل کردن مغازه دفترچهها را ترجمه میکرد و من هم مطالب را تایپ میکردم، در یک سیستم AMD 800 و با استفاده از ورد.
مشکل اصلی ما تصاویر بودن که در دفترچه اصلی موجود بود. با خرید یک اسکنر Genius شروع به اسکن تصاویر کردیم و در Paint متن انگلیسی و اعداد را از صفحات پاک کردیم. بعد متنهای ترجمه و تایپ شده را با اسکرینشات کپی و کنار تصاویر اصلی گذاشتیم. در نهایت هم با یک پرینتر HP Laserjet 6L چاپ و منگنه میکردیم. طرح جلد سادهای داشت اما کاملا کار راهانداز بود.
یکی از نکاتی که خیلی به دردمان خورد یکسان سازی ترجمهها بود. خیلی از قسمتهای دفترچهها یکسان بود و ما با کمی گشتن توانستیم سرعت تولید برای مدلهای مختلف را با کپی صفحات یکسان بالا ببریم.
اگر اشتباه نکنم قیمت هر دفترچه ۱۵۰۰ تومان بود و مشتری فراوانی هم داشت. سایز دفترچهها دقیقا مانند دفترچههای اصلی A5 افقی بودند و به دلیل شباهت به دفترچهی اصلی خیلی مورد استقبال قرار گرفتند و گاهی جوابگوی نیاز نبودیم.
اولین تجربهی کسب و کار خیلی خوب بود و با اینکه تجارت بزرگی نبود اما سعی میکردیم نکات مهم در تجربه کاربری (چیزی که این روزها میفهمیم معنایش چیست) را رعایت کنیم و تنها به محصول تولید شده رضایت ندهیم. محصول خوب تلاش میخواهد و توجه، اما میشود به آن رسید.