در ادامه خلاصه یک اپیزود از پادکست Huberman Lab
نکات کلیدی
آری والاک (@ariw)، استاد مدعو در دانشکده امور بینالملل و عمومی دانشگاه کلمبیا و مجری سریال تلویزیونی جدیدی به نام “تاریخ مختصر آینده” در شبکه PBS است.
در این قسمت از پادکست لابراتور هوبرمن، اندرو هوبرمن و آری والاک به بررسی اهمیت یادگیری و تأثیرات آن بر خود و نسلهای آینده، فناوری و تأثیر آن بر درک زمان، و ابزارهای عملی برای ادغام تفکر کوتاهمدت و بلندمدت به منظور ایجاد محیطی مثبت برای خود و جامعه میپردازند.
امروزه ما بر اساس برنامههای پاداش با زمان کوتاه عمل میکنیم – اگر چیزی بخواهیم، میتوانیم آن را سریعتر از نسلهای گذشته به دست آوریم.
انسانها در سفر در زمان مهارت دارند: ما میتوانیم به آینده فکر کنیم و آنچه را که میخواهیم با در نظر گرفتن گذشته پیشبینی کنیم تا سناریوهایی را ایجاد کنیم.
حال گرایی (Presentism): مشکل این است که امروز میتوانیم به سرعت به خواستههای خود برسیم، اما این به قیمت عدم تفکر در مورد بلندمدت است.
افق ما تنگتر شده است، اما ما در حال حاضر در حالت پاسخ به محرک قفل شدهایم.
نکته: هر روز ۵ تا ۱۰ دقیقه وقت بگذارید و از حالت پاسخ به محرک خارج شوید و درباره چگونگی پیوند حال و گذشته فکر کنید.
شما باید به مدیریت روزمره بپردازید؛ غرق شدن در تفکر درباره آینده میتواند اضطراب ایجاد کند.
همدلی بین نسلی: برای خود، کسانی که پیش از شما آمدهاند و نسلهای آینده همدلی و شفقت داشته باشید.
همدلی برای خود به معنای این است که شما میدانید بهترین تلاش خود را با آنچه که دارید انجام میدهید؛ آسان است که خود را سرزنش کنید، اما شناختن این که دیروز چه کسی بودید ممکن است با آنچه امروز هستید متفاوت باشد.
هدف: امروز در حال حاضر باشید بدون اینکه به معیارهای خارجی پاسخ دهید.
همدلی برای دیگران: با دیگران ارتباط برقرار کنید و احساسات آنها را بدون اینکه حالت وجودی آنها را به خود بگیرید، احساس کنید.
چگونه؟ حاضر باشید، فشارها و احساسات شخصی خود را کنار بگذارید تا به مسائل موجود رسیدگی کنید.
“در کل، این بهترین زمان برای زندگی است.” – آری والاک
مشکل این است که ما در یک نقطه عطف قرار داریم که سطحی از اضطراب را به صورت فردی و اجتماعی ایجاد میکند: ما با اطلاعاتی بمباران میشویم که عمدتاً دارای تعصب منفی هستند.
ما باید به عنوان یک جامعه با این واقعیت روبرو شویم که بخشهایی از ما دارای میراثی به طول صدها هزار سال هستند.
برای اینکه به اجداد مورد نیاز آینده تبدیل شویم، باید راهی پیدا کنیم تا احساسات خود را تجسم کرده و به آنها متصل شویم تا اقداماتی را آغاز کنیم؛ ما فقط نمیخواهیم به نسلهای آینده فکر کنیم، بلکه میخواهیم به حالت احساسی خود متصل شویم.
با تمرکز بر حالت احساسی ابتدا، مراحل عملی را به یاد خواهید آورد.
“احساسات برای کمک به ما در اتخاذ تصمیمات بهتر برای آینده وجود دارند.” – آری والاک
احساسات به طور جسمی به شما میگویند که در آینده باید چه مسیری را انتخاب کنید.
“احساسات ساعت یا تقویم را نمیشناسند.” – اندرو هوبرد
ترتیب عملیات: احساسات، مراحل عملی که از احساسات ناشی میشوند، حالت آینده.
نکته: تمرین “روز کامل” مارثا بک را از قسمت قبلی لابراتور هوبرمن امتحان کنید.
تمرین روز کامل: نشسته و به این فکر کنید که یک روز کامل چگونه به نظر میرسد، بدون هیچ محدودیتی یا مرزی در مورد اجزای آن—شما متوجه خواهید شد که گاهی اوقات این رویا به حقیقت میپیوندد!
مراحل انجام تمرین روز کامل (با آرامش و بدون عجله، ممکن است یک ساعت طول بکشد):
چرا این کار میکند؟ بخشی از آن توجه هدایتشده است و بخشی دیگر شانس.
مراقبت از نسلهای آینده نیازمند “تفکر کاتدرالیCathedral Thinking” است؛ انجام کارهایی که میوههای آن را نخواهید دید یا از آن بهرهمند نخواهید شد (برای مثال، ساختن یک کلیسا یا کاشتن یک درخت).
وقتی نسلهای آینده به گذشته نگاه میکنند، ما میخواهیم آنها احساس شگفتی کنند.
چگونه؟ نیاز به اعتبار و شناسایی را رها کنید؛ بیشتر افراد در درازمدت با کشف خود مرتبط نخواهند بود (اگرچه در کوتاهمدت این ارتباط وجود خواهد داشت).
ما آموزش دیدهایم که بر روی موارد کوتاهمدت کار کنیم که در آنها اعتبار، جوایز و غیره را دریافت میکنیم.
میراث: اگر میخواهید بر آینده تأثیر بگذارید، در پایان روز، این اصل “میمون میبیند، میمون انجام میدهد” است – مدلسازی رفتارها تأثیر بیشتری بر آینده دارد نسبت به زمانی که درباره میراث فکر میکنیم و خودخواهی ما دخیل است.
رفتار خوب، رفتار خوب را به وجود میآورد.
حتی پستهایی که در رسانههای اجتماعی به وضعیت ویروسی میرسند، نیمهعمر کوتاهی دارند.
در رسانههای اجتماعی، ما سعی میکنیم به جهان بگوییم که چه کسی هستیم و چه چیزی را نمایندگی میکنیم.
“تمام داستانسراییها راهی برای انتقال فرهنگی ایدهها و روشهای بودن است تا بتوانیم به عنوان یک گونه پیشرفت کنیم و به جلو حرکت کنیم.” – آری والاک
نسل ما اگر نتواند داستانها را در رسانههای اجتماعی قرار دهد، کجا میتواند آنها را بگذارد؟
سوال اساسی زمان ما: هدف گونه ما از بودن در زمین چیست؟
به طور تاریخی، این سوال توسط دین پاسخ داده میشد.
“علم داستانهایی که دین درباره هدف ما میگفت را نابود کرد.” – آری والاک
محدودیت: علم به ما میگوید چگونه به این نقطه رسیدهایم، اما نمیتواند به ما بگوید که به کجا باید برویم.
ارکان ذهنیت مسیر طولانی:
الهامبخشی برای تصمیمگیری بهتر: وقتی جهان ترسناک به نظر میرسد، از خود بپرسید آیا چیزی که باعث استرس شما میشود به نسلهای آینده خدمت خواهد کرد.
مهمترین واحد زمان از تولد تا مرگ ما است، اما این هدف گونه/تمدن ما را از دست میدهد.
بدون دین (همانطور که به طور تاریخی بوده)، ما به دنبال معیارهایی هستیم تا بفهمیم چگونه عمل میکنیم.
وقتی استرس داریم، تجربه ما از افق زمانی تنگتر میشود.
کپسولهای زمانی فعلی از تجربه انسانی: آموزههای دینی (مثلاً انجیل)، ادبیات، موسیقی، شعر، هنرهای تجسمی.
ایده برای کپسول زمانی فردی: قابهای عکس در اطراف خانه.
یک قاب عکس با نسل(های) گذشته، نسل(های) کنونی و یک قاب خالی به عنوان یادآوری برای نسل آینده نگه دارید.
از خود بپرسید، “آیا من یک نیاکان خوب هستم؟”
در یک مطالعه، افرادی که نسخهای از خود پیر شده خود را دیدند، بیشتر برای حساب بازنشستگی آینده پول کنار گذاشتند نسبت به کسانی که این کار را نکردند.
ما از نسلهای آینده و خود آیندهمان جدا هستیم.
نکته: از یک برنامه یا اینترنت استفاده کنید و تصویری از خود آیندهتان چاپ کنید.
به نظر میرسد افراد به طور شهودی حس میکنند که چقدر عمر خواهند کرد.
برای اینکه واقعاً به آینده دور فکر و احساس کنید، باید زمانی را برای تفکر درباره مرگ خود اختصاص دهید.
ما تنها گونهای هستیم که میدانیم خواهیم مرد، و این واقعیتی است که ما را وحشتزده میکند – ما هر کاری میکنیم تا از یادآوریهای مرگ و فناپذیری خود دوری کنیم.
در فرهنگ غربی، ما هر کاری میکنیم تا مرگ را به تعویق بیندازیم زیرا میخواهیم کمیت بیشتری داشته باشیم، اما همیشه به کیفیت فکر نمیکنیم.
فرهنگهای دیگر عضویت در یک سلسله بزرگتر از نیاکان را درونی میکنند که به پذیرش مرگ کمک میکند.
نکته: یک نامه به خود آیندهتان بنویسید: هر چیزی که میخواهید در یک گفتگوی خصوصی ۱:۱ با خودتان بنویسید؛ به آنچه میخواهید در ۵ تا ۱۰ سال آینده به دست آورید فکر کنید.
تغییر زمانی رخ میدهد که نامه را مینویسید، نه زمانی که ۵ یا ۱۰ سال بعد به آن نگاه میکنید.
ما باید به عنوان یک جامعه تصمیم بگیریم که چه چیزی میخواهیم به دست آوریم و چگونه میخواهیم اثر خود را برای نسلهای آینده به جا بگذاریم.
نکته #۲: زندگینامهها را بخوانید.
در حال حاضر، شکافی در چیزهایی که قبلاً ما را متصل میکردند، مانند گردهماییهای جمعی برای تعطیلات و واحد خانواده، وجود دارد.
دین به عنوان راهحل ارائه میشود، نه مشکل.
ما به طور انتقادی بسیاری از کارهایی که انجام میدهیم را بررسی نمیکنیم.
بسیاری از کتابها و برنامههای تلویزیونی فعلی بر دیستوپیا و آینده دیستوپیایی تمرکز دارند؛ ما باید به سمت “پروتوپیا” حرکت کنیم و تصور کنیم که چیزها چقدر میتوانند شگفتانگیز باشند.
میزان تلاشی که مایل به انجام آن هستیم به پاداشی که فکر میکنیم دریافت خواهیم کرد بستگی دارد.
هدف: به جای اینکه فقط به خودتان فکر کنید، به این فکر کنید که چگونه میتوانیم جامعه و گونه خود را برای نسلهای آینده بهینه کنیم.
به نقش خود فکر کنید و شروع به اقدام کنید – این کار شروع به پژواک میکند.
داستانهایی که به ارث بردهاید چیست؟ چه چیزهایی به شما خدمت میکنند و چه چیزهایی را باید کنار بگذارید؟ یک داستان جدید برای خودتان بسازید.
در زندگی خود حس امید و مسئولیتپذیری را تقویت کنید.