بانک های مرکزی با چاپ پول؛ مسئول بسیاری از اتفاقات بد در این دنیا هستند؛ بسیار بیشتر از آن چیزی که بتوانید تصور کنید.
قطعا اقدامات بانک های مرکزی نتایج مثبتی نیز داشته است اما در اینجا میخواهیم مقداری درباره نتایج منفی این اقدامات صبحت کنیم و مورد بررسی ما به دلیل اینکه آمار و نمودارهای دقیقی در دسترس عمومی قرار دارد؛ فدرال رزرو آمریکا است. البته نتایج عموما در کشورهای دیگر به ویژه ایران نیز تقریبا مشابه است. در مورد ایران دسترسی به امار مشابه تقریبا وجود ندارد؛ اما به نظر من اکثر این موارد حتی با شدت بیشتر در ایران نیز در حال وقوع است. بهتر است که با حقایق دردناک جامعه روبرو شویم تا بتوانیم برای حل آن چاره ای بیندیشیم.
در چند دهه اخیر، بی خانمانی تقریباً در تمام شهرهای بزرگ آمریکا (و ایران) رو به افزایش بوده است. اعتیاد به مواد مخدر و مسائل مربوط به سلامت روان البته عوامل محرک هستند - در زیر نموداری از میزان بی خانمان هایی که از پناهگاه ها در نیویورک استفاده می کنند آورده شده است. ( حداقل 1.5 میلیون بی خانمان در تهران --- سایه بی خانمانی بر سر طبقه متوسط )
در اواخر دهه 1980 به دلیل اپیدمی کراک شاهد افزایش چشمگیر این موضوع در آمریکا بودیم. (اعتیاد در ایران) البته این نرخ تا پس از بحران مالی 2008 تثبیت شد. به دلیل نیروهای کاهنده تورم که در اقتصاد آمریکا وجود دارد، اخراج های دسته جمعی از کار و تخلیه خانه ها، میلیون ها نفر در سراسر ایالات متحده مسکن خود را از دست دادند و مستاصل شدند. (در ایران: آمار تکاندهنده از «کاهش تعداد صاحبخانهها» و «سیل اجارهنشینها» در پی «جهش قیمت مسکن»)
فدرال رزرو با هجوم گسترده پول نقد به اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن MBS به رکود مسکن پاسخ داد. در مجموع، از سال 2008، فدرال رزرو بیش از 2.6 تریلیون دلار MBS در اختیار دارد. این امر باعث تورم گسترده قیمت دارایی در بازار مسکن شد و منجر به افزایش ثروت عظیم برای کسانی شد که دارای املاک و مستغلات بودند- اما آنهایی که نداشتند، یا خانه های خود را در رکود از دست دادند، اکنون شاهد افزایش سرسام آور ارزش خانه بودند اما هیچ راهی برای جبران عقب ماندگی نداشتند. درآمد برای جبران این امر چیزی را به وجود آورد که «ناامیدی اقتصادی» نامیده میشود، شبیه به بحران مواد مخدر که شهرهای «کمربند زنگزده» غرب میانه آمریکا را گرفتار کرده است. ( آمار جمعیت مبتلا به افسردگی در ایران )
میانگین سن خریدار خانه جدید از سال 2008 به طور پیوسته افزایش یافته است - به دلیل قیمت های بالاتر خانه ها، بسیاری از آنها از بازار خارج شدند. فقط افراد میانسال ثروت لازم برای پرداخت این خانه های گران قیمت را داشتند که بی خانمانی را در سراسر طیف، به ویژه در جوانان افزایش می دهد.
با یک اقتصاد در حال فروپاشی و به آرامی افزایش قیمت اجاره بها و مسکن، ده ها هزار نفر هر هفته به خیابان ها رانده می شدند و راهی برای بازگشت به مسکن نداشتند. آنها برای مقابله با درد و اضطراب به مواد مخدر، جنایت و غیره روی آوردند.
خوداتکایی اقتصادی- به ویژه برای مردان، ارتباط نزدیکی با میزان افسردگی و خودکشی دارد. وقتی مشاغل در شهر از بین می روند، خانهها برای مالک آن گرانتر میشوند و شهریه مدارس سر به فلک میکشد. بسیاری احساس ناامیدی می کنند و برای کنار آمدن با درد به عادت های خود ویرانگر روی می آورند.
به طور معمول در یک رکود، خزانه داری برای کاهش ضربه به کارگران، هزینه ها را افزایش می دهد - و در سال 2009 آنها چند مزایای بیکاری را افزایش دادند. اما، به طور کلی، کنگره برنامههای مزایای کمی را برای کارگران مجاز کرد و میانگین زمان دریافت مزایا پس از یک جهش جزئی در سال 2009 کاهش یافت.
در همان زمان، فدرالرزرو مقادیر زیادی پول نقد را به سیستم بانکی پمپاژ میکرد و ارزش سهام و حقوق صاحبان سهام و قیمت اوراق قرضه را برای مقابله با پیامدهای سال 2008 افزایش میداد.
این امر باعث شروع یک بازار صعودی عظیم شد - 70٪ از سودهای 30 سال گذشته از زمانی که فدرال رزرو برنامه عظیم QE خود را آغاز کرد رخ داده است. آنها ادعا کردند که این امر به نفع اقتصاد واقعی خواهد بود - چیزی را ایجاد می کند که "اثر ثروت" نامیده می شود، نظریه اقتصادی رفتاری نشان می دهد که مردم با افزایش ارزش دارایی هایشان بیشتر خرج می کنند. ایده این است که مصرف کنندگان زمانی که ارزش خانه ها یا سبد سرمایه گذاری آنها افزایش می یابد، احساس امنیت مالی و اطمینان بیشتری نسبت به ثروت خود داشته باشند. آنها احساس ثروتمندتری می کنند، حتی اگر درآمد و هزینه های ثابت آنها مانند قبل باشد.
در این حال؛ این شرایط واقعاً به نفع چه کسانی است؟ بررسیها نشان میدهد که اکثر سهام از متعلق به 10 درصد برتر جامعه هستند - در واقع، این افراد ثروتمند مالک 89 درصد از کل سهام ایالات متحده هستند!
The wealthiest 10% of Americans own a record 89% of all U.S. stocks (cnbc.com)
کارگر طبقه متوسط آمریکایی شاهد بود که روسایش بدون کار یا تلاش اضافی به شدت ثروتمند شدند، در حالی که دستمزد او اساساً در تمام دهه تقریبا ثابت بود. این امر بیشتر به ناامیدی اقتصادی کمک کرد و به مردم احساس یک "سیستم جعلی" داد و مردم به این نتیجه رسیدند که رویای آمریکایی که توسط بیبی بومرها و کسانی که قبل از آنها تبلیغ می کردند؛ اکنون مرده است.
حرکت طبقه اجتماعی رو به بالا به دلیل افزایش قیمت خانه و دارایی؛ بدون افزایش متناظر در دستمزدهای متوسط دشوارتر شد.
از سال 2008 چیزی تغییر کرده بود. اگرچه NBER (دفتر ملی تحقیقات اقتصادی) ادعا کرد که ما فقط یک کسادی recession را تجربه کردهایم، اگر از اصطلاحات اصلی آنها استفاده کنیم، در واقع دچار رکود depression شدهایم. رکود در ابتدا به عنوان دوره های طولانی عملکرد ضعیف اقتصادی تعریف می شد که طبق همه نشانه ها ما در حال تجربه آن بودیم. تولید ناخالص داخلی اسماً در حال افزایش بود، اما بیشتر آن را میتوان به افزایش مخارج دولت (جزء تولید ناخالص داخلی) و اثرات پایه بهبود پس از یک اقتصاد ضعیف نسبت داد. NBER تخمین می زند که آمریکا از سال 2008 تا کنون حدود 8.2 تریلیون دلار در رشد واقعی کمتر از پتانسیل تولید ناخالص داخلی عمل کرده است که بیشتر باعث فشار به کارگران طبقه متوسط و کارگر به شکل دستمزد کمتر شده است.
اگرچه بیکاری پس از سال 2008 افزایش یافت و سپس شروع به کاهش کرد، بخش بزرگی از دلیل این امر نحوه محاسبه واقعی بیکاری است. آنها شامل افرادی می شوند که شغل ندارند و فعالانه به دنبال کار هستند - اما در مورد کسانی که تسلیم شده اند و دیگر به دنبال کار نیستند چه؟ آنها در این آمار گنجانده نشده اند - به همین دلیل است که ما شاهد کاهش نرخ مشارکت نیروی کار حتی زمانی که ارقام بیکاری در حال کاهش هستند، هستیم. (نرخ بیکاری در ایران)
میلیونها آمریکایی نیروی کار را ترک کردهاند و بسیاری از این افراد بیخانمان، معتاد به مواد مخدر و بدتر از آن شدهاند. طبق گزارش موسسه ملی سوء مصرف مواد مخدر، تقریباً 100 هزار نفر در سال 2020 به دلیل مصرف بیش از حد دارو جان خود را از دست دادند - 5 برابر نسبت به اوایل دهه 2000.
فدرال رزرو همچنین تلاش کرده است تا نرخ های بهره را تا مرز صفر کاهش دهد که باعث تحریک رشد اعتباری می شود و پول را به سمت منحنی ریسک خارج می کند. این امر مبالغ هنگفتی پول نقد را وارد فضای فناوری کرد، جایی که شرکتها چند برابر دیوانهوار را با درآمدهای فوقالعاده پایین دریافت کردند. شاخصهای مرتبط با فناوری، مانند NASDAQ، شاهد افزایش قیمتهای عظیمی بیش از سایر سهام «Blue Chip» در اقتصاد واقعی بودند. فیسبوک، اپل و گوگل به شرکتهای تریلیون دلاری تبدیل شدند و VCها مایل بودند برای هر چیزی که غولهای فناوری میخواستند بودجه نامحدودی سرمایهگذاری کنند.
این پول نقد تقریباً نامحدود به شرکت های فناوری منابعی را داد تا برنامه های خود را به ابزارهای دستکاری روانشناسی انبوه مردم تبدیل کنند - برای معتاد کردن جوانان که باعث اضطراب و افسردگی شد. بدتر از همه این بود که نرخ خودکشی به ویژه در میان دختران جوان؛ را بالا برد، که از مقایسه بی پایان و قضاوت اجتماعی همسالان خود در محیط دیجیتال تغذیه می شدند.
این برنامهها با گذشت زمان همهجانبهتر و جاافتادهتر شدهاند - اگر هر جوانی بخواهد مرتبط باشد و دوستانی داشته باشد، مجبور میشود این برنامههای مضر را نصب کند. (البته آن روی سکه این اپلیکیشن ها رونق کسب و کارهای مجازی است)
البته، برخی ممکن است بگویند که این امر اجتناب ناپذیر بود، زیرا غولهای فناوری در نهایت برای کسب سود و استثمار این کودکان به هر حال تلاش میکردند- اما فدرال رزرو مطمئناً این روند را با کاهش نرخهای بهره و اجازه دادن به شرکتهای فناوری زیانآور برای استقراض آزادانه، سرعت بخشیدن به آن را افزایش داد. ارزیابی ها و اجازه دادن به آنها برای جمع آوری مقادیر شگفت انگیز پول نقد.
پول قدرت است و قدرت می تواند چیزهای زیادی را بخرد، حتی توانایی تأثیرگذاری بر ذهن ها.
امروزه جوانان در بسیاری از جهات در واقع بدتر از والدین خود هستند. آنها نمی توانند خانه بخرند. آنها نمی توانند هزینه مدرسه را بپردازند. آنها نمی توانند شغل خوبی پیدا کنند. و این موضوع پیامدهایی در سطح جامعه ایجاد می کند، مانند کاهش ازدواج و نرخ زاد و ولد. (کاهش ۴۰ درصدی ازدواج در ایران)
زوجها معمولاً تنها زمانی ازدواج میکنند که بتوانند هزینههای خانهشان را بپردازند- اگرچه در فرهنگهای آمریکای لاتین و آسیایی زندگی یک فرزند و همسر متاهل با والدین امری عادی است، اما این امر در آمریکا (و ایران) تابو است، جایی که داشتن ملک به عنوان یک پیش نیاز در نظر گرفته میشود. نرخ عمومی افسردگی در حال افزایش است - انسان ها برای اجتماع و صمیمیت ساخته شده اند.
ما به هم نیاز داریم
و با خروج زوج ها از بازار مسکن، از بین بردن مشاغل و افزایش قیمت دارایی ها، فدرال رزرو (و بانک مرکزی ایران) به توانایی جوانان برای قرار ملاقات (Date) و بچه دار شدن آسیب جدی وارد کرده است. بنابراین نرخ زاد و ولد در ایالات متحده (و ایران) نیز در حال سقوط است که پیامدهای فاجعه باری را در 40 سال آینده به همراه دارد.
نسلهای کوچک، نسلهای کوچکی را به وجود میآورند و ممکن است ما یک مارپیچ مرگ را آغاز کنیم، شبیه به ژاپن که در آن تعداد زیادی از افراد مسن در حال بازنشستگی هستند، بدون اینکه کسی جایگزین آنها شود. این کاهش جمعیت به معنای کارگران کمتر، تولیدات کمتر و اقتصاد کمتر پرتلاش است که در درازمدت باعث رکود و کاهش اقتصادی می شود. علاوه بر این، فشار شدیدی بر سیستم بازنشستگی مانند تامین اجتماعی وارد می کند.
بر اساس گزارش سالانه دولت، صندوق امانی تامین اجتماعی که اکثر آمریکایی ها برای بازنشستگی خود به آن متکی هستند، ظرف 12 سال آینده، یک سال زودتر از حد انتظار، ورشکست می شود. ( بحران ورشکستگی صندوق های بازنشستگی ایران )
چشماندازی که با همهگیری کووید تشدید شده است، همچنین باعث کاهش پرداختهای بازنشستگی و افزایش هزینههای مراقبتهای بهداشتی برای آمریکاییهای مسنتر میشود. زمانی که این برنامه ایجاد شد، بیش از 6 کارگر جوان به ازای هر 1 بازنشسته دریافت کننده مزایا پرداخت می کردند. این رقم اکنون کمتر از 3:1 است و به زودی به 2:1 کاهش می یابد.
از طریق جادوی QE (همان چاپ پول)، فدرال رزرو بدترین بحران بی خانمانی، بهداشت روانی و جمعیتی را که ایالات متحده تاکنون با آن روبرو بوده است تشدید کرده است. این مسائل فوقالعاده پیچیده هستند و درمان آن سخت است و ممکن است چندین دهه طول بکشد تا آسیبها برطرف شود.
سعی کردم با آوردن لینک ها و مثال هایی از اینکه دقیقا با همین مشکلات در ایران نیز مواجه هستیم؛ موضوع را روشن تر کنم. به هر حال شرایط ایران نسبت به آمریکا به نوعی دشوار تر است؛ زیرا:
باید بپذیریم که در آمریکا مشکل بیکاری وجود ندارد و تورم در محدوده ۴٪ است در حالی که در ایران هم تورم و هم بیکاری در سطوح نگران کننده ای قرار دارد.
دوباره تاکید می کنم قصد من از این ترجمه مقاله و اضافه کردن تعدادی از سطور؛ تخریب وضعیت اقتصادی آمریکا یا ایران نیست و صرفا قصد داشتم مقداری با عینک بدبینی به اعمال فدرال رزرو و بانک مرکزی ایران و رویای فراموش شده نسل جوان ایرانی بپردازم.
https://twitter.com/peruvian_bull/status/1623746419118198785
امیدوارم از این نوشته لذت برده باشید و نکات جدیدی یاد گرفته باشید!
لطفاً لایک اشتراک گذاری با دوستان را نیز نظر بگیرید.
برای تحلیل های بیشتر اقتصادی من را در اینستاگرام و توییتر PeymanMedia دنبال کنید.