گرانتهام به پیشبینی دقیق سه حباب عمده بازار شهرت دارد: حباب قیمت دارایی ژاپن در سال 1989، حباب داتکام در سال 2000، و بحران وام مسکن ایالات متحده در سال 2008.
جرمی گرانتهام، سرمایهگذار مشهور ارزشی، میگوید بهترین بازده سرمایهگذاریها از پذیرش بزرگترین ریسکها به دست نمیآید، بلکه از خرید ارزانترین داراییها به دست میآید.
او میگوید هر چه سرمایهگذار پول کمتری برای جریان درآمد بپردازد(P/E پایین تر)، شانس بازگشت او در طول زمان بیشتر خواهد بود. شما برای ریسک کردن پاداشی دریافت نمی کنید. شما برای خرید دارایی های ارزان پاداش دریافت می کنید. اگر داراییهایی که خریداری کردهاید صرفاً به این دلیل که مخاطرهآمیز بودهاند، قیمتشان بالا رفته است، برای ریسک کردن پاداشی دریافت نمیکنید. در نهایت شما به خاطر آن مجازات خواهید شد و ضرر می کنید."
جرمی گرنتهام یک سرمایه گذار بریتانیایی و یکی از بنیانگذاران و مدیر استراتژی سرمایه گذاری Grantham Mayo Van Otterloo (GMO)، یک شرکت مدیریت دارایی مستقر در بوستون آمریکا است. جرمی گرنتهام میگوید، خطرناکتر کردن این سفر این است که سهام در سراسر جهان یا قیمت مناسبی دارند یا تقریباً چنین است. سرمایهگذارانی که اکنون خرید میکنند میتوانند انتظار بازدهی ناچیزی را طی هفت سال آینده داشته باشند. به گفته GMO، بهترین بخش بازار ایالات متحده، سهام باکیفیت خواهد بود که حدود 25 درصد از S&P 500 را منعکس می کند، با افزایش انتظاری سالانه 5 درصد. گرانتام خاطرنشان می کند که در این صورت، 75 درصد باقیمانده از شاخص بازدهی کمتر یا منفی خواهند داشت.
شرکت او پیش بینی می کند که بازده مورد انتظار در خارج از ایالات متحده جالب تر است. سود سالانه از سهام بین المللی با سرمایه بزرگ می تواند 5.2٪ و 5.6٪ از بازارهای نوظهور باشد. شرکتهای کوچک در خارج از کشور نیز با بازدهی پیشبینی شده 3.8 درصد عقب هستند. شرکت GMO پیش بینی می کند که همه اوراق به نوبه خود پس از تورم در هفت سال آینده بازنده پول هستند، به استثنای اوراق قرضه بازارهای نوظهور.
استراتژی سرمایه گذاری گرانتهام
استراتژی سرمایه گذاری بر اساس ایده بازگشت میانگین ساخته شده است. او انتخاب های سرمایه گذاری خود را با جستجوی سهام هایی با قیمت های غیر منطقی انجام می دهد.
او میگوید داراییهای مالی میتوانند در هر لحظه خیلی گران یا خیلی ارزان باشند، اما همیشه به حالت میانگین برمیگردند. او میگوید بدترین کاری که سرمایهگذاران میتوانند انجام دهند این است که به دلیل ترس ساده از عقب ماندن از همتایان خود خرید و فروش کند.
چرا سرمایه گذاران حقیقی در مزیت هستند؟
گرانتهام می گوید: حقیقت اساسی سرمایه گذاری این است که رفتار سرمایه گذار توسط ریسک شغلی هدایت می شود. او احساس میکند که بیشتر مدیران سرمایهگذاری از کارهای جسورانه میترسند و ترجیح میدهند با جریان و کاری که همتایان خود انجام میدهند، ادامه دهند، زیرا این امنترین گزینه برای بقا در صنعت سرمایهگذاری است.گرانتهام میگوید که سرمایهگذاران فردی میتوانند از این رویه مدیران سرمایهگذاری استفاده کنند، زیرا باعث ایجاد گله میشود و بنابراین قیمتها را بسیار بالاتر یا پایینتر از ارزش منصفانهشان هدایت میکند.
«دستورالعمل اصلی اولین و آخرین این است که شغل خود را حفظ کنید. برای انجام این کار، هرگز و هرگز نباید به تنهایی اشتباه کنید. برای جلوگیری از این فاجعه، سرمایه گذاران حرفه ای به کارهایی که سرمایه گذاران دیگر به طور کلی انجام می دهند توجه بی رحمانه ای دارند. اکثریت بزرگ «با جریان پیش می روند»، یا به طور کامل یا جزئی. او میگوید: این باعث ایجاد حرکات گله ای میشود که قیمتها را بسیار بالاتر یا بسیار پایینتر از قیمت منصفانه میبرد.
او با ذکر مثالی از حباب اینترنت، میگوید شرکتهایی که زیانهای بزرگی متحمل میشدند و آینده نداشتند، ارزشهای میلیارد دلاری دریافت میکردند و مدیران صندوقها آنها را با قیمتهای گزاف میخریدند، فقط به این دلیل که انحراف از عملکرد همتایان خود میترسیدند.
10 توصیه سرمایه گذاری
گرانتهام 10 درس سرمایه گذاری بی انتها را برای سرمایه گذاران فردی که در سفرهای خطرناک سرمایه گذاری قرار می گیرند، فهرست می کند.
«همه حباب ها می شکنند. همه دیوانگی های سرمایه گذاری از بین می روند. "بازار به طرز باشکوهی ناکارآمد است و از قیمت منصفانه دور است، اما در نهایت، پس از شکستن قلب و صبر شما ... به ارزش منصفانه باز خواهد گشت. وظیفه شما این است که تا زمانی که این اتفاق بیفتد؛ زنده بمانید.»
هرگز برای سرمایه گذاری وام نگیرید. تمام.
گرانتهام می گوید: «اهرم؛ دارایی حیاتی سرمایه گذار یعنی "صبر" را کاهش می دهد. اما بدهی بیش از حد موذیانه است. "بدهی؛ پرخاشگری مالی، بی پروایی و طمع را تشویق می کند." بدهی؛ کشورها، جوامع، شرکت ها و مصرف کنندگان را ویران کرده است. او می نویسد: ثابت شده است که آن قدر اغوا کننده است که افراد به طور دسته جمعی خود را در مقاومت در برابر آن ناتوان نشان می دهند، گویی یک ماده مخدر است.
واضح است، بله، اما ارزش تکرار دارد. در نهایت، تنوع در مورد بازده نیست. گرانتهام میگوید این در مورد انعطافپذیری است. هرچه سرمایهگذاریهای بیشتری داشته باشید و متفاوتتر باشند، احتمال زنده ماندن از آن دورههای بحرانی که شرطهای بزرگ شما علیه شما هستند، بیشتر میشود.
او می گوید: «منتظر کارت های خوب باشید. وقتی چیزی برای خرید پیدا می کنید، لازم نیست فورا اقدام کنید. صبر کنید تا به محدوده قیمت شما برسد. همانطور که گرانتهام توضیح می دهد، "این حاشیه امنیت شما خواهد بود." اکنون بخش سخت فرا می رسد: مدیریت درد ناشی از ضرر سرمایه گذاری. اما اغلب این رنج ارزش آن را دارد. همانطور که گرانتام خاطرنشان می کند، «سهام های فردی معمولا بهبود می یابند، اما کل بازارها همیشه بهبود می یابند. ... در زمان بمباران اخبار بد دوام بیاورید.»
صبر یکی از مزایای کلیدی افراد نسبت به معامله گران و مدیران پول است. با این حال، بسیاری از مردم این مزیت را هدر می دهند و به رویدادهای روزمره واکنش نشان می دهند و به دنبال آخرین سهام یا بخش داغ هستند. سرمایه گذار خرد در موقعیت بسیار بهتری قرار دارد تا صبورانه منتظر زمین مناسب باشد و در عین حال به کاری که دیگران انجام می دهند توجهی نکند. گرانتهام می گوید که چنین تجملی برای حرفه ای ها "تقریبا غیرممکن" است. او اضافه میکند که وال استریت نگران مشاغل، پاداشها و مواردی از این دست است و برای به دست آوردن مزد خود، باید مشغول به نظر برسد (بخوانید: تجارت پرهزینه، مکرر).
گرانتهام خاطرنشان می کند که هیچ کس دبی داونر را دوست ندارد، اما در وال استریت برای تجارت بد است. بسیاری از حرفه ای ها به دلیل رفتار بیش از حد نزولی اخراج شده اند. (به امنیت شغلی بالا مراجعه کنید.)
خوش بینی می تواند دوستانی را برای شما به دست آورد و بر مردم تأثیر بگذارد، اما یک استراتژی سرمایه گذاری بد است. گرانتهام می گوید، باید مایل باشید اخبار بد و نزولی در مورد خطراتی که با پول خود متحمل شده اید بشنوید - و تصمیمات آگاهانه ای در مورد آن بگیرید. این در مواقعی که خریداران و دلالان پر رونق هستند، دو برابر صادق است.
سرمایه گذاران حرفه ای اغلب به معامله ها توجه می کنند، اما (و این مهم است) آنها نمی توانند و همیشه به آن عمل نمی کنند. به این دلیل است که به گفته گرانتهام، قیمت اشتباه، حتی برای چند ماه، بسیار بالاست. مدیری که چند فصل از همتایان خود عقب می ماند، شروع به دریافت سؤالات کاوشگر از مشتریان ناراضی می کند. اگر آن مشتریان پول خود را بکشند، روسای مدیر ناراحت خواهند شد. اگر ناراحت شوند، ممکن است تصمیم بگیرند که شخص دیگری برای این کار بهتر است. افراد حقیقی این نگرانی را ندارند. بنابراین اگر سرمایهگذاری را پیدا کردید که ارزان به نظر میرسد، حتی اگر ممکن است برای مدتی نامطلوب باشد، به تحقیقات خود اعتماد کنید. گرانتهام میگوید: «اگر اعداد به شما میگویند که این یک بازار نادرست است، دندانهایتان را به هم فشار دهید و آن را دنبال کنید.»
حباب های بازار و جنون خرید افراد هیجان انگیز هستند (البته تا زمانی که برای ما نباشند.) گرانتهام توصیه میکند که هر چند سخت است، به دلیل اینکه دیگران خرید کرده اند، شما وارد بازار نشوید. به ویژه اخبار کوتاه مدت را نادیده بگیرید. جزر و مد اخبار کوتاه اقتصادی و سیاسی بی ربط است.» چه چیزی مرتبط است؟ اعداد و محاسبات شما. گرانتهام می گوید: "اندازه گیری های ساده خود را از ارزش شرکت ها انجام دهید یا یک منبع قابل اعتماد پیدا کنید."
سهام، بر اساس انتظارات برای ارزش آتی سود سهام و سود یک شرکت خرید و فروش می شود. بنابراین اگر سهامی با کاهش چند برابری سود بلندمدت معامله میشود، سرمایهگذاران میتوانند فرض کنند که با گذشت زمان این شکاف کاهش مییابد و قیمت افزایش مییابد. برعکس، اگر قیمت سهام بالاتر از حد متوسط باشد، احتمالاً قیمت در طول زمان کاهش مییابد و به میانگین باز میگردد. گرانتهام میگوید برآوردها و پیشبینیهایی مانند آنچه GMO برای هفت سال آینده انجام میدهد، پیچیده نیست. "این تخمین ها در مورد تفاوت های ظریف یا مدارک دکترا نیستند. آنها در مورد نادیده گرفتن جمعیت، ایجاد نسبت های ساده مالی و صبور بودن هستند."
ویلیام شکسپیر احتمالاً با دانش عمیق خود از طبیعت و ناتوانی های انسان، سرمایه گذار بزرگی بود. جرمی پیشنهاد میکند که یک صفحه کاغذ سفید بگیرید و در سرمایهگذاری از پول و اشتباهات خود صرفهجویی کنید. او میگوید: «این کاملاً ضروری است که محدودیتها و همچنین نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید». "شما باید آستانه درد و صبر خود را دقیقاً بشناسید و بالاتر از حد خود بازی نکنید. اگر نمی توانید در برابر وسوسه مقاومت کنید، مطلقاً نباید پول خود را مدیریت کنید.» گرانتهام خاطرنشان می کند که در این صورت، یک مدیر ماهر استخدام کنید یا یک صندوق شاخصی بورس بخرید و تا زمانی که بازنشسته نشده اید به آن نگاه نکنید. از سوی دیگر، اگر صبر، آستانه درد مناسب، توانایی مقاومت در برابر ذهنیت گلهای، شاید ریاضی در سطح دبیرستان و عقل سلیم دارید، آن را دنبال کنید.
"به نظر من، شما به اندازه کافی فرصت دارید و بیشتر حرفه ای ها را شکست خواهید داد (که متأسفانه، اما در واقع، یک مانع نسبتاً متوسط است) و ممکن است واقعاً عملکرد خوبی داشته باشید."
برای تحلیل های بیشتر من را در اینستاگرام PeymanMedia دنبال کنید.