احتمال تا به حال برای شما هم چندین بار اتفاق افتاده که صحنه ای از یک مکان یا یک موقعیت را در قاب یک اثر سینمایی یا تلویزیون می بینید و شیفته آن مکان یا منطقه یا حتی کشور دیگر می شوید. اما وقتی که در زمانی دیگر به همان مکان سفر می کنید ، این احساس را دارید که محل یاد شده با آنچه که در ذهن از آن داشتید تفاوتی بسیاردارد و آن شکوه و جذابیتی را که از آنجا در ذهن داشتید ، به هیچ روی در آنجا نمی یابید. چه بسا که برای همیشه ذهنیت شما را از آن مکان تغییر دهد.
افکار و تصورات و تجربیات بصری ما درباره جهانِ آنسوی آبها هم میتواند عمدتا حاصل دیدار آن مکان ها در آثار سینمایی و کلا رسانه های تصویری باشد و بسیار محتمل و معقول به نظر می رسد که اگر واقعا در شرایط و فضای آن جا قرار بگیریم ، حقیقت موجود با آنچه که در ذهن از آن داشته ایم تفاوتی آشکار داشته باشد چرا که تصور ما ؛ حاصل تاثیر یک رسانه و یا یک مدیای تصویرساز از آنجاست و این اثر و این تصویر چون اصولا از قواعد رسانه ای ودیداری پیروی می کند ، بسیار با شکوه تر و تاثیرگذار تر از خود واقعی آن مکان ، لوکیشن یا موقعیت خاص میباشد .
بنابراین احتمالا زمانی که به آن جا می رویم کلا تصوراتمان از آن موقعیت و مقوله به هم میریزد و چون موجودیت واقعی اش را با تمام جزئیات می بینیم ، چیزی را که عمری از آن در ذهن می پروراندیم ، ناگهان ناپدید گردیده ، به کلی دگرگون می شود.
به این ترتیب شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که آیا صحیح است که عمری را در آرزوی چیزی به سر برده و معطل کنیم که تنها تصویری از آن را در خاطر پرورانده و بال و پر داده ایم ؟!