در طول سالهای زیادی که گرفتار افکار وسواسی بودم ، بسیار میکوشیدم تا خودم را از چنگال تیز آنها رهایی دهم ؛ اما هر چه بیشتر میکوشیدم، کمتر موفق میشدم.
این افکار به گونهای هوشمندانه و موذیانه عمل میکردند که انگار از من باهوشتر و آگاه تر بودند و مدام استراتژی عوض میکردند و از من سبقت میگرفتند!
این احساس کم کم به من دست داد که گویا موجودی زنده و جنی در من لانه کرده است!
امروز متوجه چیز عجیبی شدم؛
شیطان معمولاً از چه راهی به ما حمله میکند؟!
طبیعتاً او آسانترین و به صرفه ترین راه را برمیگزیند.
راهی که با صرف کمترین نیرو بتواند به ما بیشترین آسیب را برساند.
او در جایی از وجود ما مینشیند که در آن ضعف داریم ، و ذهن یک آدم وسواسی و حساس، بهترین مکان برای نشستنگاه شیطان است! ?
شیطان در درون شما نشسته است!
آنچه شما را میآزارد ، القائات شیطانیست!
این است راز آن افکار به ظاهر منطقی و هوشیارانه!
او را از خود برانید.
با عمل نکردن به القائات او.
با انجام ندادن هر چه که میگوید،
و عمل کردن به هر چه که نمیگوید؛
او را از خود برانید.او بسیار ترسو و سست عنصر است.
« قل اعوذ برب الناس، ملک الناس ، اله الناس ، من شر الوسواس الخناس ، الذی یوسوس فی صدور الناس ،من الجنة و الناس.»