نخل و نارنج نوشته وحید یامینپور، پژوهشگر و نویسنده معاصر ایرانی درباره زندگی شیخ مرتضی انصاری، مرجع تقلید بزرگ شیعیان در عصر قاجار است.
شیخ مرتضی انصاری از مراجع بزرگ تقلید و فقهای تاثیرگذار ایرانی بود که در سال ۱۲۱۴ در دزفول متولد شد و در سال ۱۲۸۱ در نجف درگذشت. او شاگردان زیادی تربیت کرد که ادامهدهنده راهش بودند از جمله این شاگردان میتوان به میرزا محمدحسن شیرازی اشاره کرد که فرمان تحریم تنباکو را در عصر ناصری صادر کرد و مردم را به مقاومت علیه قراردادهای ننگین با بیگانه فراخواند. امام خمینی (ره) نیز از شاگردان مکتب شیخ مرتضی انصاری است که توانست با مبارزات و رهبری حکیمانهاش انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند.
یامینپور در این کتاب زندگی و زمانه شیخ مرتضی انصاری را در قالب داستانی روایت کرده است. نویسنده در این رمان، به جز زندگی شیخ انصاری و تاریخ علمای شیعه به موضوعات دیگر از جمله جنگهای ایران و روس، حضور انگلستان در ایران و دوران امپراتوری عثمانی پرداخته است.
علاقهمندان به تاریخ معاصر و سرگذشت بزرگان دینی را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
بازار نجف از هفت شاخه به حرم منتهی میشد و آن راهی که مرتضی میآمد از سمت شرق و در مقابل ایوان طلا به حرم میرسید. چند نفر با لباسهای بلند عربی در حال بازگشت از نماز جماعت ظهر و عصر بودند. از اقامه نماز چیزی نگذشته بود و هنوز خادمان حرم درها را نبسته بودند. مرتضی نعلینش را بیرون حرم از پا درآورد و به سمت درگار چوبی رفت. نعلینی که به زردی میزد فرسودهتر از آن بود که کسی را به طمع بیندازد. درگاه را بوسید و گونه راستش را روی زمین گذاشت که ناگهان موجی از دلتنگی آمیخته با اشتیاق توفید و چشمها را به اشک نشاند. دربرابر ایوان طلا ایستاد تا اذن دخول بخواند، ولی پیش از آن دوست داشت بار دیگر تمام زوایای حرم را با دقت ببیند و به خاطر بسپارد.
حرم با طلاکاریهای جدید شاه قاجار و ضریح نقرهای که چندی پیش نصب کرده بودند، به کلی با گذشتهاش فرق کرده بود. دو گلدسته در اطراف ایوان بهتازگی به دستور فتحعلیشاه طلاکاری شده بودند و شبستان اصلی حرم با زیلوهایی با نقش چهارگوش و لوزی را از جلوی ایوان تا کنار ضریح مفروش شده بود.
حرم خالی از زائر و نمازگزار بود و جز گفتوگوی مبهم خادمان در شبستانهای اطراف صدایی شنیده نمیشد. مرتضی با قدمهای کوتاه خود را به ضریح رساند؛ دستهایش را در پنجرههای نقرهای آن گره کرد و پیشانی را بر آن تکیه داد. آن رؤیای ملکوتی را به یاد آورد و تمام وجودش از خاطره شنیدن صدای امیرالمومنین مشتعل شد.
پنجاه هزارمین نسخه این کتاب با ویراست جدید با تغییراتی اندک و طرح جلد جدید، بزودی از سوی انتشارات جمکران به بازار عرضه میشود.