
تجربهنویسی یا «UX writing» چه تفاوتی با طراحی تجربهٔ کاربری یا «UX design» دارد؟ آیا میتوانیم این اصطلاحات را به جای هم استفاده کنیم؟ آیا یکی از این دو به دیگری برتری دارد؟ آیا تجربهنویسی و طراحی تجربهٔ کاربری دو حوزهٔ کاملاً مجزا هستند؟ چطور بفهمیم کدام مسیر را باید انتخاب کنیم؟
واقعیت این است که تجربهنویسی و طراحی تجربهٔ کاربری حوزههای متفاوتیاند، ولی کاملاً مجزا نیستند و نباید هم جدا از یکدیگر در نظر گرفته شوند. در عمل هم تجربهنویسان و طراحان تجربهٔ کاربری همکاری نزدیکی با همدیگر دارند تا تجربهٔ دیجیتال روان و منسجمی را برای کاربران به وجود بیاورند.
در ادامه، مهمترین تفاوتهای تجربهنویسی با طراحی تجربهٔ کاربری را مرور خواهم کرد تا بتوانیم بفهمیم چه چیزی اینها را از هم جدا میکند و با توجه به تجربههایی که داریم و مسیری که تاکنون آمدهایم، بهتر است کدام یک را انتخاب کنیم.
تجربهنویسی یا UX Writing
تجربهنویسی فرآیند خلق متن در رابط کاربری محصولات دیجیتال، مانند وبسایت یا اپلیکیشن، است.
عبارتهایی مانند «مشاهده و خرید» و «ثبت سفارش» که در اپلیکیشنهایی مانند طاقچه و اسنپ میبینید، نمونهای از تجربهنویسی است. متنی که تجربهنویسان مینویسند معمولاً «میکروکپی» نامیده میشود، چون متنهای بسیار مختصری هستند. البته بسته به نیازهای تیم، شرکت و محصول، دامنهٔ تجربهنویسی و حجم متنهای آن متغیر است. صفحههای راهنمای محصول، اعلانهای سریع، محتوای ایمیلی و حتی راهنمای بازی نمونههایی از تجربهنویسی به شمار میآیند.
اما آیا تجربهنویسی همان کپیرایتینگ نیست که شیکتر و اداییتر شده؟
درست است که کپیرایترها و تجربهنویسها در نهایت متن تولید میکنند و کارشان هم حتماً همپوشانیهایی دارد، ولی تجربهنویسهای مدرن با کپیرایترهای معمولی فرق دارند. کپیرایترها برای جلب علاقه مردم به محصول یا محصولات یک برند، محتوای تبلیغاتی تولید میکنند، ولی تجربهنویسها محتوایی را میسازند که کاربر را ــ پس از اینکه تصمیم میگیرد از یک محصول دیجیتال استفاده کند و شروع به تعامل با آن میکند ــ در فرآیندها یا اقدامهایی مشخص هدایت میکند.
کپیرایتینگ بر بهینهسازی نرخ تبدیل (Conversion Rate) تمرکز دارد، ولی تجربهنویسی به مواردی مانند آموزش محصول و راهنمایی کاربر مربوط میشود و هدفش کاهش خروج کاربران (Churn) و افزایش زمان حضور آنان (Retention) است.
تجربهنویسی بسیار فراتر از خلق ریزمتنهای کوتاه و جذاب است. تجربهنویسی بخشی جداییناپذیر از تیم طراحی به شمار میآید و مسئولیت ایجاد سیستمهای طراحی محتوا (Content Design Systems)، تعیین صدا و لحن (Voice and Tone) محصولات دیجیتال و طراحی مسیر کاربر(User Flows) را بر عهده دارد. اغلب اوقات هم همهٔ این کارها از صفر انجام میشود.
طراحی رابط کاربری یا UX design
تجربهنویسان محتوای متنی یک رابط کاربری را مینویسند، ولی طراحان تجربهٔ کاربری مسئولیت طراحی بصریِ خود رابط کاربری را بر عده دارند.
طراحان تجربهٔ کاربری ظاهر محصول، حسوحال آن و مسیرهای کاربری آن را خلق میکنند. هدف طراحان تجربهٔ کاربری این است که رابط کاربریای را پدید بیاورند که بهترین کارایی را برای کاربران داشته باشد و مأموریت محصول را به سرانجام برساند.
در نگاه اول، ممکن است به نظر برسد که طراحی تجربهٔ کاربری فرقی با طراحی گرافیک نداشته باشد، ولی این حرف چندان دقیق نیست. طراحان رابط کاربری مسئول ظاهر اپلیکیشنها و وبسایتها هستند، ولی علاوه بر این، باید مشخص کنند که کاربر چطور را از نقطهٔ الف به نقطهٔ ب برسند. به عبارت سادهتر، طراحان رابط کاربری علاوه بر اینکه به سلیقهٔ زیباییشناختی کاربران توجه میکنند، نیازها، اهداف، علایق و تواناییهای آنها را هم در نظر میگیرند.