بسم الله الرحمن الرحیم
چند کلام کوتاه با شاگردانی که دوستشان دارم:
دخترانم، امروز روز شهادت زنی است که سوای اینکه برترین زنان عالم است، آقازاده بود. دختر فرمانروای حکومت آن دوران بود. پدرش قدرت داشت، نفوذ داشت. قبیله و عشیره داشت. قدرت عزل و نصب داشت.
اما همه می دانیم دنیا، فاطمه و زندگی اش را به سادگی و بی آلایشی می شناسد. عروسی ساده، زندگی ساده، خانه ساده. می دانید چرا؟ چون دختر حاکم باید این طور زندگی می کرد. این نسخه فرمانروا برای دخترش بود. اما عزیزان من! کجای زندگی دختران مسولین امروز کشور ما، یا حتی شهر ما، شبیه به زندگی فاطمه است؟ دختران دولتمردان امروز جمهوری اسلامی در کدام مدارس و دانشگاه ها درس می خوانند؟ چه می کنند؟ خانه های شان چه شکلی است؟ در کدام مناطق شهر زندگی می کنند؟ چقدر از امکانات دولتی یا قدرت نفوذ پدرانشان استفاده می کنند؟ اصلاً چطور بچه تربیت می کنند؟ غصه های زندگی شان چیست؟
دختران خوبم! شماری از آنها تنها دغدغه ای که ندارند، درد همسایه است و کجای فکر و عمل آنها شبیه فاطمه ایست که می گوید: «اول همسایه، بعد خانه» ؟
دختران من، حساب این ها را از دین جدا کنید.