هلن اعتماد
هلن اعتماد
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

خودایمنی ذهنی


داشتم میگفتم:

قبلتر وقتی توی خودم می‌جوریدم راحت‌تر میتونستم به نتیجه برسم و خودم رو تحلیل کنم؛ یه تصویر تمام‌نما از خودم توی ذهنم داشتم که طی سالها از خودم و هویتم ساخته بودم و هر مساله‌ی جدیدی توی همون فریم قرار میگرفت و الگوریتم خودش رو طی میکرد و به جواب می‌رسید. اما الان هر قدر که عمیقتر میشم بیشتر متوجه میشم نتیجه‌گیریم ممکنه کاملا اشتباه باشه. انگار دارم روی مرز خودآگاهی راه میرم و با دیدن دو سوی قضاوت کردن و قضاوت شدن درک می‌کنم چقدر جهان‌بینیم بی‌حاصله؛ این غرورم رو جریحه‌دار میکنه و غمگین میشم. در عین حال این آگاهی باعث شده با باقی آدم‌ها بهتر کنار بیام و چون متوجه هستم قضاوتم چقدر میتونه نادرست و غیرعادلانه باشه تلاش میکنم قضاوت نکنم و فقط احساساتم رو در جهت همدلی بیان کنم و در باقی موارد سکوت پیشه می‌کنم.

حس میکنم دارم تبدیل میشم به دشمن خودم و چیزی که ماجرا رو عجیب میکنه اینه که هر قدر جلوتر میرم و درکم از این دشمن بیشتر میشه، بیشتر دوستش دارم و صلح پایدارتری رو در میانه تجربه میکنم.

صلح درونیدروغ
در خط مقدم زندگی.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید