در این سلسله مقالات قصد دارم به معرفی و بررسی تک تک اساتید دانشگاه دامغان (که دوره کارشناسی را در همانجا گذرانده ام)، بپردازم.
در قسمت اول به معرفی یکی از اساتید اصلی رشته مهندسی صنایع، جناب آقای رسول جمشیدی را خواهم پرداخت. یک جمله معروفی بین دانشجویان مهندسی صنایع دانشگاه دامغان رایج هست که ذکرش خالی از لطف نخواهد بود:
حتی اگر ایوب و لقمان هم در کلاس های استاد جمشیدی شرکت کنند، بعد از یک یا دو جلسه ایوب صبرش و لقمان ادبش رو از دست خواهد داد.
از جلسه اول شروع می کنم؛ در برخورد اول، ایشان علاقه بسیاری خاصی به ترساندن، آزار و تهدید دانشجویان (تا سر حدی که نصف شرکت کنندگان درس را حذف کنند) هست. تا همین لحظه ای که مشغول نگارش این نوشته هستم هنوز دلیلش رو نفهمیدم که چرا ایشان علاقه خاصی به آزار و اذیت دانشجویان، تخریب شخصیتی و تهدید و تعرض دارند (البته شاید ابتلا به Sadism پاسخ این مسئله و مشکل باشد ولی در جایگاه قضاوت فقط متخصص هست نه بنده).
تدریسشان که نگم براتون، صرفا روخوانی ساده ای از یک سری اسلاید های قدیمی و منسوخ شده هست ولی امان از تمرینات و امتحانات؛ میتوان گفت که 180 درجه خلاف آنچه در کلاس تدریس شده و یا حتی اشاره ریزی شده، هست بطوریکه بیش از 90 درصد مطالب امتحان و پروژه متفاوت از مطالب در کلاس هست.
بریم سراغ نمره دهی، ارزشیابی به این صورت هست که همه درس را رد هستند مگر اینکه غیرش ثابت شود. بیشتر نمره بر اساس تمرینات و حضور و امتحان نیست بلکه بر اساس چاپلوسی و ارضای غرایز ایشان می باشد.
در نهایت اگر قصد محک زدن نهایت آستانه روانی خود را دارید، توصیه اکید می کنم از درس های ایشان بی بهره نمانید چرا که حتما با چشمان خود شاهد رسیدن به آستانه تحملتان خواهید بود.