بیانیهی گام دوم انقلاب، به دلیل تفوق و جامعیت راجع به بیان مسائل حیاتی گذشته، حال و آینده کشور، میتواند و باید سندی همتراز یا حتی برتر از سیاستگذاریهای کلان کشور در نظر گرفته بشود و نهادهای حقوقی از جمله مجلس شورای اسلامی، شورایعالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، شوراهای اسلامی شهر و روستا و ... بایستی با تأسی از آن، برنامهها، اهداف، روشها، مفاهیم و مصادیق روندِ روبهرشدِ جامعه و آیندهنگری خود را در چارچوب آن تنظیم، تصویب و اجرایی نمایند.
مردم سالاری دینی
در جایجای بیانیه، نقش «مقبولیت مردمی» یا «Popular acceptance» و همچنین مشارکت جمعی آنها بسیار پررنگ و اثرگذار دیده شده؛ چه در مقدمات برپایی انقلاب اسلامی، چه در حضور حداکثری مردم پای صندوق آرا و چه در راهپیماییهای ۲۲ بهمن و روز قدس و ۱۳ آبان و ۹ دی؛ این مهم، جزئی از عنصر باورمندی رهبری حکیم انقلاب اسلامی به مردمسالاری دینی است که فرمودند: «من مردمسالاری دینی را صادقانه قبول کردهام، ما واقعاً قبول داریم مردمسالاری دینی را.» [بیانات در دیدار مردم قم؛ 19/10/1396] «[انقلاب] رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر ارادهی ملّی را که جانمایهی پیشرفت همهجانبه و حقیقی است، در کانون مدیریّت کشور وارد کرد»؛ یعنی در واقع با ظهور انقلاب، شاهد دو اتفاق بزرگ در حوزههای اجتماعی - سیاسی و حقوقی بودهایم: 1- تبدیل نوع حکومت از استبدادی و فرمایشی بودن به حکومت مردمی یا مردمسالاری دینی؛ 2- اثرگذاری و بهحسابآوردنِ نقش مردم در ادارهی امور کشور؛ همان مشارکت عمومی که انقلاب اسلامی به نظر و رأی مردم احترام گذاشته و شخصی که حتی کمی بیشتر از نیم درصد از آراء را کسب نموده، بهعنوان منتخب ملت، اعلام و مورد پذیرش نظام دانسته است. انقلابی که بدون الگوی خاصی و تنها با نفوذ کلام خالصانه و حکیمانهی امام خمینی (ره) و اعتماد مردم به راه و روش و هدف والای ایشان شکل گرفت و تأسیس شد، حاوی نشانههایی از جوشش درونی و بیرونی است که در ذیل، تنها به بخشی از مردمسالاری دینی با همان قرائت امام و رهبری در اوایل انقلاب اسلامی اشاره میکنیم:
1-حرکت، جدّیّت، جهد و تلاش مردم برای نابودی و فروپاشی رژیم سلطنتی در ایران؛
2-حضور ملت در پای صندوق آرا برای (5) انتخابات و همهپرسی مهم پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 58؛
3-بیعت با امام (ره) و حمایت از شیوهی حکمرانی ایشان؛
4-حضور در راهپیماییهای سالانه؛ علیالخصوص روز 22 بهمن و روز قدس؛
5-حضور فعالانه در میدان مبارزه حق علیه باطل در طول هشتساله دفاع مقدس؛
6-عمل به فرمانهای رهبری مبنیبر انقلاب فرهنگی در دانشگاهها و ...
سنت قاطعیت انتخابات
در بیانیهی گام دوم، سومین برکت انقلاب اسلامی، «به اوج رسانیدن مشارکت مردمی» بیان شده است. برای درک چنین برکتی، باید نگاهی به تاریخ گذشتهی ایران اسلامی انداخت تا متوجه عمق آن شد. ایرانِ قبل از انقلاب، ایرانی بدون درنظرگرفتن منافع ملت و به تاراج بردن سرمایههای ایران، ایرانی بدون پشتوانهی محکم و بیبدیل مردمی و همچنین بدون نظرخواهی از مردم و نادیدهگرفتن نقش مردم در هدایت و رهبری جامعه بود. اما ایرانِ بعد از انقلاب به رشد و توجه مردم نسبت به مسائل و درک آنها از مباحث پیرامون کشور و به انتخاب آنها در پای صندوق آراء احترام گذاشته و در طول این سالیان، از بدعتهای شومی مانند به تأخیرانداختن زمان انتخابات، تجدید انتخابات و... مخصوصاً در انتخابات ریاستجمهوری سال 1388 ممانعت به عملآورده است. درست است که روش انتخاب مردم در خیلی از کشورها یکسان است، اما در عمل و نتیجه، انقلاب اسلامی نشان داد اگر رئیسجمهور یا نمایندهای یا حتی رهبری جامعه، باتوجهبه اختیارات و وظایفی که به عهده دارد، چنانچه مرتکب خطا و اشتباه محاسباتی بشود، با رصد و گزارشهای مستند و جامع دستگاههای نظارتی، قابل تغییر است و با احدالناسی هم عقد اخوت نبسته است. ادامه دارد...