عرصه کنونی نظام بینالملل نیازمند پیادهسازی استراتژی جدیدی میباشد تا افزایش نفوذ و بیشینهسازی بازیگری تهران را فراهم کند. تکمله دیپلماسی اقتصادی با چین، بهکارگیری نگاه راهبردی بر مبنای دیپلماسی انرژی و امنیتی - سیاسی میباشد چنانکه تعلل بیش از حد ایران در مسئله برجام و سیاست خارجی منفعل در بازیگری منطقهای، موجبات خلع سلاح دیپلماسی و اهرمهای فشار در ارتباط با غرب را فراهم کرده است. لذا شاید بتوان گفت همگرایی با روسیه در نقاط متعارض واشنگتن - کرملین یکی از مهمترین ابزارهای چانهزنی را در درازمدت برای تهران فراهم میکند ازاینحیث اتحاد راهبردی با روسیه را از سه منظر میتوان بررسی کرد؛
نگاه ایدئولوژیک
اول آنکه نوع نگاه آمریکا به تنها بازمانده اتحادیه جماهیر شوروی ناشی از اختلاف عمیق ایدئولوژی میباشد. چنانکه بر سر مسائل حقوق بشر (قضایای اعتراضات بلاروس، ماجراهای اوکراین، الکس ناوالنی و...) اتحادیه اروپا و امریکا تا تحریم روسیه پیش رفتهاند. البته که نگاه ایدئولوژی گرایانه امریکا تفاوتی مابین بایدن و ترامپ را به وجود نمیآورد هرچند که دموکراتها به دلیل وجهه مسائل حقوق بشر، نگاه ایدئولوژی گرایانه را صدر ستیز خود با روسیه قرار میدهند ولی از طرف دیگر روسیه خواستار چندجانبهگرایی در عرصه جهانی است و مصرانه به دنبال تضعیف هژمون امریکا حداقل در منطقه آسیا میباشد. چنانکه لاوروف در اسفند ۹۹ در مصاحبهای با شبکه آر بی سی بیان داشت: (آنها در دنیا به دنبال برابری نیستند مشکلشان ریاست بر جهان است) از این منظر روسیه به داشتن یک متحدی که خواستار اضمحلال هژمونی آمریکا و جدال ایدئولوژی با غرب در منطقه غرب آسیا را یکی از اولویتهای اصلی خود میداند.
در دست داشتن منابع انرژی
دوم آنکه منابع انرژی و توسعه هستهای در منطقه، تعارض را به حدی رسانده که بایدن به مخالفت با پروژه گازی نورد استریم ۲ پرداخته و با تحریک همسایگان روسیه در پی ایجاد اتحادی میباشد تا روسیه را در انزوا نگه دارد. همچنین رقابت بر توسعه هستهای در کشورهای حاشیه خلیجفارس نزاع را به سر حد ممکن تعمیق داده است بهگونهای که شرکت روس اتم با مزایای شگفتانگیز در پی توسعه هستهای متحدین آمریکا در منطقه میباشد تا حضور آمریکا را بتواند کمرنگتر کند. آنچه اهمیت دارد فهم دیپلماسی انرژی روسیه میباشد که در پیشنهاد استفاده ایران از بندر شبهجزیره کریمه برای فروش نفت در دوران تحریم تجلی یافت. چون اتحاد راهبردی ایران و روسیه در حوزه منابع انرژی (روسیه و ایران ۴۰٪ منابع گازی و ۲۰٪ منابع نفتی جهان را در اختیار دارند) و همسویی منافع این دو بازیگر اثرات جهانی را در پی دارد.
نگاه امنیتی
سوم نگرش امنیتی نظامی میباشد، برخلاف چین که نگاه اقتصادی را مدنظر دارد. کرملین به دنبال پررنگ شدن حضور ناتو تا مرزهای روسیه، گسترش نفوذ اسرائیل در منطقه، وجود بالغبر ۳۰ پایگاه امریکا در منطقه و حجم عظیم خرید سلاح از سوی متحدین امریکا و... روسیه را بر آن داشت تا به دنبال راهبرد امنیتی با کشورهای قفقاز و افریقای جنوبی برآید چنانکه به دنبال تأسیس پایگاه نظامی در دریایی سرخ و انعقاد تفاهمهای بلندمدت با کشورهای افریقای جنوبی، سودان و... برآید. تنها موقعی پازل امنیتی روسیه در مقابل با امریکا کامل میشود که حضور متحدی (امنیتی - سیاسی) بهمثابه ایران را در کنار خود داشته باشد در غیر این صورت قافیه را در منطقه غرب آسیا باخته است
آنچه حائز اهمیت است ایران به دنبال وابستگی به یک طرف و تقابل با طرف دیگر نیست. بلکه عرصه سیاست خارجه عرصه تداخل و تعارض منافع کشورها است و ایران دررابطهبا روسیه به دنبال همسویی منافع میباشد لذا بازخوانی اندیشه امام دررابطهبا عدم وابستگی به کاخ کرملین توسط وزیر جوان، حاکی از عدم درک درست نسبت به منافع ملی و مقتضیات زمانه است آنچه دولت تدبیر امید فاقد آن بوده عدم راهبرد سازی و برنامههای مشترک در زمینه انرژی و مسائل امنیتی - سیاسی است که رویکرد شرق محوری را میتوان برحسب این پازل کامل کرد.