تا به حال همه ما این تجربه را داشتهایم که مشغول به کاری شویم و آنقدر آن کار برای ما جذاب باشد که متوجه گذر زمان نشویم. آنقدر در کار خود محو میشویم که از دنیای اطراف جدا میشویم. گاهی مواقع ما در حال کاری هستیم و یک دفعه متوجه میشویم که چقدر از زمان گذشته و ما غرق در آن کار بودهایم. من شخصاً این حالت را زیاد تجربه کردهام. یادم هست روزی در شرکتی که کار میکردم پروژهای داشتیم که انجام آن برایمان خیلی مهم و حیاتی بود. روی یک مدار الکترونیکی کار میکردیم و همهاش مقابل اسیلوسکوپ نشسته بودیم. کم کم شب شد. گفتیم چیزی بخوریم. بعد از خوردن شام دوباره مشغول کار شدیم. بعد از مدتی من احساس گرسنگی کردم و به دوستم گفتم مگه ما شام نخوردیم من گرسنهام. او هم گفت راستش من هم همینطور. ساعت را نگاه کردیم 4 صبح بود. اصلا متوجه نشده بودیم طمان چطور گذشته بود.
اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم حالت غرقگی 5 نشانه دارد:
1- بعد از انجام کار حس میکنید در طول انجام آن کار از حالت خودآگاهانه فاصله گرفته و غرق در یک تجربه شده بودید. وضعیت غرقگی چیزی نیست که ما وقتی در آن وضعیت هستیم، متوجه بشویم. چون آن موقع همه چیز غایب است و ما غرق هستیم. یعنی رهایی مکانی
2- متوجه گذر زمان نمیشویم. یعنی رهایی زمانی
3- کاری که به آن میپردازید نه سخت است و نه آسان و اندکی چالشی است.
4- برای تمرکز نیازی نیست انرژی صرف کنید و آنقدر آن کار جذاب است که خود به خود متمرکز میشوید.
5- برای آن کار طلب پاداش دیگری نمیکنید، بلکه خود عمل جذاب است و پاداش شماست.
حالت غرقگی یکی از راههای دستیابی به شادکامی و خرسندی درونی است. شما باید کاری که غرقگی شما در آن است را پیدا کنید. حالت ناب غرقگی خود را پیدا کنید. بخشی از زندگی که شادکامی نتیجه آن نیست، بلکه خود آن است.
منبع: برگرفته از کتاب خلاصه خوشبختی با اندکی تغییر و درج تجربه شخصی