سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران همزمان با ششمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا و انتخابات میاندورهای مجلس خبرگان، روز جمعه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ برگزار خواهد شد. درست زمانی که ایران با موج تازهای از همهگیری کرونا دستبهگریبان است.
انتخابات خرداد ۱۴۰۰ در حالی برگزار خواهد شد که ایران با همهگیری کوید-۱۹ دستبهگریبان است. بررسی روندها و پیشبینی میزان ابتلا و مرگومیر ناشی از کرونا نشان از آن دارد که این روند در بهار سال آینده نیز ادامه خواهد داشت.
این روند افزاینده به دلیل عدم واکسیناسیون گسترده و کافی در کشور، سو مدیریت، عدم رعایت توصیههای سلامت از سوی بخشی از جامعه و همچنین عدم شفافیت اطلاعات و دادههای رسمی، پیشبینیشده بود.
حالا ایرج حریرچی معاون وزیر بهداشت نیز اعلام کرده است که وزارت بهداشت پیشبینی خود از میزان مرگومیر ناشی از کرونا در فصل بهار را تغییر داده است. به گفته او انتظار وزارت بهداشت این است که در خردادماه شاهد روزانه ۲۰۰ مرگ ناشی از کوید-۱۹ در ایران باشیم.
اگرچه برخی از ناظران بر این نظر هستند که بین اعداد رسمی اعلامشده از سوی دولت و وزارت بهداشت و اعداد واقعی تفاوت معنیداری وجود دارد اما حتی با قبول این فرض و تنها قبول این مساله که میان اعداد رسمی و اعداد واقعی نوعی همبستگی وجود داشته باشد، این هشدار به معنی رشد چشمگیر و دوباره تعداد ابتلا و مرگ در خردادماه است.
روند کند واکسیناسیون که در میان عدم انتشار اطلاعات دقیق بههیچوجه قابلمقایسه با نیاز فعلی کشور نیست باعث بروز انتقادهای فراوان شده است و حتی روزنامه اطلاعات در یادداشتی با عنوان «به جای التماس، واکسینه» به قلم دکتر سیف الرضا شهابی، روند واکسیناسیون را اقدامی « برای خالی نبودن عریضه و دلخوش کردن» ارزیابی کرده است.
در حالیکه هر روز خبرهای متعددی از تعداد بالایی از واکسنهای ایرانی کوید -۱۹ منتشر میشود و عمده مقامها قول میدهند این واکسنها در اواخر بهار آماده ورود به بازار شوند، تذکر این نکته مهم است که عمده این واکسنها در فاز اول و آستانه فاز دوم آزمون بالینی هستند. معلوم نیست چه زمانی فاز سوم به نتیجه میرسد و معلوم نیست که همه آنها بتوانند از این آزمایشها با موفقیت بیرون بیایند. واکسن کوبایی که ایران قبول کرده است بخشی از آزمایش فاز سوم آن در ایران نیز به انجام برسد تا پیش از نهایی شدن باید مراحل بررسی علمی متعددی را طی کند و اگر قرار باشد استانداردهای رایج درباره این واکسنها رعایت شود شاید این جدول زمانی کمی خوشبینانه به نظر آید. حتی در صورت درست بودن این پیشبینیها و با شروع واکسیناسیون عمومی از خردادماه، این مساله به معنی آغاز فرآیند پس از انتخابات سال ۱۴۰۰ است و تا آن زمان تنها باید به واکسنهای وارداتی که درباره نحوه توزیع آنها و آمار دقیقشان ابهام فراوانی وجود دارد امیدوار بود.
همه این مسائل باعث میشود انتظار صعود تعداد مبتلایان در ماههای بهار و خرداد امری منتظره به شمار برود و این مساله به این معنی است که انتخابات سال ۱۴۰۰ در اوج کوید-۱۹ برگزار خواهد شد.
پیشبینی میزان مشارکت مردم در انتخابات ایران کار پیچیدهای است و مؤلفههای مختلف و گاه پیشبینیناپذیری در آن نقش بازی میکنند. برداشت عمومی بر این است که امسال میزان مشارکت شاید کمتر از دورههای قبل باشد اما حتی با قبول این فرض – که ممکن است به هزار و یک دلیل تغییر کند – کسانی که انتخابات و فضای سیاسی ایران را از نزدیک دنبال میکنند، حدس میزنند حداقل میزان مشارکت در سراسر کشور بهطور متوسط بین ۳۰ تا ۴۰ درصد باشد. بهعبارتدیگر با عدد چند دهمیلیونی از رأیدهندگان مواجه خواهیم بود.
بدین ترتیب با دو واقعیت بدیهی مواجه هستیم: نخست اینکه در خردادماه همهگیری کرونا در ایران در اوج خود قرار دارد و دوم اینکه ما با شرکت حداقل جمعیتی معادل ۱۸ میلیون نفر مواجه هستیم. عددی که اگر شرایط تغییر میکند میتواند تا چند برابر افزایش یابد.
ترکیب این دو فکت و واقعیت پیشبینی پذیر با هم به معنی این است که در صورت عدم پیشبینی شرایط برای انتخابات با رشد قطعی و تصاعدی همهگیری در اثر انتخابات مواجه هستیم.
در شرایط فعلی انتخابات و بر اساس قوانین موجود، رأیگیری باید بهصورت حضوری و با استفاده از اوراق کاغذی در مراکز مشخص – که عموماً مراکز سربسته هستند – صورت بگیرد. این فرآیند با شکل فعلی نیاز به دست به ست شده چندباره مدارک، برگ رأی و مواجهه نزدیک با چند نفر از مسئولان برگزاری انتخابات است. بعدازآن فرآیند شمارش سنتی نیز وجود دارد که همه آنها اگر بر اساس شرایط قدیمی و سنتی انجام شود به معنی افزایش احتمال انتقال است.
انتخابات ۱۴۰۰ زمینه آن را دارد که به بزرگترین رویداد ابَرشیوع کرونا در ایران و شاید یکی از مهمترین آنها در جهان بدل شود.
تصور کنید تنها یکی از مسئولان صندوق در یکی از شعب نسبتاً شلوغ، ناقل ویروس باشد. کسی که برگه را به دست رأیدهنده میدهد. او بهتنهایی میتواند تمام افراد شرکتکننده در آن حوزه را مبتلا کند که خود آنها یا به ناقل یا مبتلا بدل میشوند.
علاوه بر همه اینها تبلیغات سیاسی ممکن است به این بحران کمک کند. تفکر اهمیت «صفهای فشرده» بهطور بنیادی بافاصله گذاری اجتماعی منافات دارد و حتی استفاده از ماسک و شستن دست فردی شاید نتواند بر توان این اتفاق برای انتقال و شیوع غلبه کند.
با توجه به اینکه هم عدم پایان همهگیری در خرداد و هم انتخابات موارد پیشبینی پذیری هستند، انتظار بیجایی نیست که از مسئولان بپرسیم برای این مساله چه تمهیدی اندیشیدهاند.
تاکنون من نتوانستم دستورالعمل ،توصیهنامه یا سندی مبنی بر این موضوع پیدا کنم و سوال های توییتری من از مسئولان وزارت بهداشت هم بیپاسخ مانده است.
در سالهای گذشته روشهایی در کشورهای مختلف برای پاسخ به این مساله اجراشده است. برخی از آنها با توجه به زیرساختهای موجود بعید است در ایران امکانپذیر باشد.
یکی از بهترین روشها انتخابات پستی است. اما این کار نهتنها در دورههای قبل سابقه ندارد که نیازمند تغییر زمانبندی انتخابات است. برای مثال نامزدهای نهایی باید خیلی زودتر از روند فعلی معرفی شوند و زیرساخت پستی لازم برای این منظور تعبیهشده و دستورالعملها تغییر کند و قوانین تازهای تصویب شود. بعید به نظر میرسد چنین امکانی حداقل در مقیاس وسیع در انتخابات پیش رو برای ایران ممکن باشد.
راههای دیگری وجود دارد که از شدت بحران کم کند:
یکی از این کارها افزایش تعداد حوزههای انتخاباتی است. این امر بهطور بالقوه میتواند به کاهش تراکم کمک کند. از سوی دیگر اگر این افزایش تعداد حوزههای رأیگیری با پیش ثبتنام همراه باشد، حتی ممکن است امکان تعیین حوزه برای هر فرد و شاید حتی بازه زمانی برای آنها فراهم شود که مانع از بروز تجمع و تراکم شود.
راه دیگر که حداقل کاری است که میتوان انجام داد و باید انجام بگیرد، تلاش برای استقرار فرآیند رأیگیری ،در فضاهای باز، رعایت فاصله اجتماعی در میان نامزدها و مسئولان، کاهش حداکثری تماس مستقیم مسئولان و برگهها و مردم است. همچنین بهطور بدیهی همه کارمندان حوزه، ناظران و مسئولان و هرکسی که قرار است در محل حضورداشته باشد باید حتماً آزمایش (دقیقترین آزمایش در دسترس) کرونا داده باشد و نتیجه منفی گرفته باشد. محل رأیگیری حتماً از قبل و در جریان رأیگیری گندزدایی شود.
یکی دیگر از امکانات موجود راهاندازی ایستگاههای رأیدهی با خودرو است. به این معنی که افراد مایل به شرکت در انتخابات درون ماشین خود و بدون آنکه از آن پیاده شوند در مسیری از پیش مشخصشده مراحل را طی کرده و رأی را به صندوق بیندازند.
راهحل دیگر به عقب انداختن انتخابات است که این مورد هم بعید به نظر میرسد امکانپذیر یا محتمل باشد.
در همه این موارد بخشی از سیاستهای تبلیغی ساختار انتخاباتی باید تغییر کند. تأکید بر صفوف فشرده باید جای خود را به حضور پراکنده و کم تراکم دهد و این موضوع ساده اتفاقی است که عملی شدنش شاید در فضای امروز ایران چندان ساده هم نباشد.
اما هر مسیری که انتخاب میشود باید از قبل به اطلاع مردم برسد. اینکه تاکنون با سکوت در مورد موضوع به این مهمی مواجه هستیم، اگر به دلیل نداشتن برنامه نباشد حتماً از سر بیمسئولیتی است. آنهایی که میخواهند رأی بدهند، آنهایی که باید رد حوزهها حضورداشته باشند و بقیه باید زودتر در جریان روند باشند تا بتوانند تصمیم گرفته و این سبک را تمرین کنند.
درنهایت اگر علیرغم همه این بدیهیات، ستاد انتخابات کشور تصمیم بگیرد بدون هیچ آمادهسازی معنیداری انتخابات را برگزار کند بهطورقطع در افزایش تعداد ابتلاها و مرگها مسئول خواهد بود.
سه ماه زمان تا این انتخابات باقی است. آیا مسئولان بهداشت و مدیریت کشور از سو مدیریتهای سال گذشته خود درس گرفتهاند؟ یا قرار است بار دیگر از وقوع امر بدیهی شگفتزده شوند؟