ویرگول
ورودثبت نام
پوریا ناظمی
پوریا ناظمی
خواندن ۱۳ دقیقه·۵ سال پیش

پس از کرونا: دورانی تازه یا تکرار قبل

همه‌گیری ویروس کرونای تازه یا کوید-۱۹، این روزها همه شئون زندگی ما را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داده است. امروز فرقی نمی‌کند در تهران باشید یا دهلی، یا نیویورک. خطر مشترکی انسان را تهدید می‌کند.

خطر شیوع ویروسی که منجر به همه‌گیری شود، خطری نیست که ما یک باره با آن مواجه شده باشیم. سال‌های طولانی است که جامعه علمی به ما یادآور می‌شود که در میان خطرهایی که می‌تواند به سرعت جمع بزرگی از جمعیت انسانی را تهدید کند، شیوع بیماری‌های ویروسی در صدر فهرست قرار دارد.

سال‌های طولانی است که نه تنها دانشمندان سناریوهای مختلف چنین همه گیری‌هایی را بیان می‌کنند که نویسنده‌ها و داستان‌سراهای علمی تخیلی به بیان و تلاش برای پیش‌بینی آن پرداخته‌اند. آن‌ها گاهی آن‌قدر در این پیشبینی خود موفق بوده‌اند که امروز که همه‌گیری اتفاق افتاده است، دقت پیش‌بینی آن‌ها باعث شده تا برخی کل داستان را به توطئه‌ای از پیش تعیین شده فروکاهند. حتی سیاستمداران بارها و بارها نسبت به این خطر هشدار داده‌اند.

سوزان رایس، مشاور امنیت ملی دولت باراک اوباما در پایان دوره کاریش زمانی که از مهم‌ترین نگرانی امنیتی وی در دوره ترامپ سوال شد، گفته بود بزرگترین نگرانیش، همه گیری ویروسی است.

با این وجود ما در دوره معاصر هیچ وقت شاهد همه‌گیری به این ابعاد در دنیای واقعی نبودیم. همه سیستم‌های پیش‌گیری و مقابله با چنین رویدادهایی بر مبنای فرضیات مختلف روی کاغذ طراحی شده بودند. اینک اما جهان ما در عمل با چنین چالشی مواجه شده است.

اینک زمان عمل کردن به سناریوهایی است که تا چند ماه پیش پایان ایامی به شمار می‌آمد. شهرها و کشورها در قرنطینه فرو رفته‌اند، اجتماعات تعطیل، تفریحات تعلیق، کسب و کارهای غیر ضروری خاموش، ساختار اقتصادی ساکت، مردم خانه نشین و دولت‌ها ناچار به اتخاذ تصمیم‌های غیر منتظره شده‌اند.

این تازه آغاز داستان است

مواجهه رو در روی ما با کرونا باعث شده است تا برخی از اقدامات تندروانه را به امر رایج روز بدل کنیم. اما این اقدام‌ها تاثیراتی خواهد دشات و سوال‌هایی را ایجاد خواهد کرد که برخی از آن‌ها می‌تواند شکل و روند زندگی ما را در دنیای پس از کرونا تغییر دهد.

برخی از این داستان‌ها هنوز پنهان هستند و برخی از آن‌ها را می‌توانیم ردیابی کنیم. فهرست زیر برخی از داستان‌هایی است که بذر آن در این دوره کاشته شده است و ممکن است برخی از آن‌ها نیاز به پیگیری بعدی داشته باشد.

توسعه اینترنت

ما انسان‌های خوش‌شانسی هستیم. بله ما جنگ دیده‌ایم، تحریم و کودتا را تجربه کرده‌ایم، برای آزادی‌های فردی و اجتماعی و توسعه، برای اصلاح رفتارهای ظالمانه مبارزه کرده‌ایم و سیل و زلزله و همه‌گیری دیده‌ایم. اما با این وجود ما خوش‌شانس هستیم و یکی از دلایل خوش شانسی ما این است که این همه‌گیری در دورانی رخ می‌دهد که ما ابزاری به نام اینترنت در اختیار داریم.

برای یک لحظه تصور کنید، همه گیری کوید-۱۹ در دورانی پیش از رواج اینترنت رخ می‌داد. تصور کنید حجم قربانیانی که این ویورس می‌گرفت تا چه حد افزایش می‌یافت؟

در چنان دنیایی، شما نمی توانستید از طریق اینترنت پول جابجا کنید و هر بار حتی برای دریافت حقوق خود ناچار به رفتن در بانک و ایستادن در صف های فشرده بودید. برای هر خریدی ناچار بودید به فروشگاه‌ها بروید و پرداخت خود را با پول‌هایی که در شرایط عادی هم از آلوده‌ترین موجودات عالم هستند، انجام دهید، هیچ کلاس درسی نمی‌‌توانست به شکل از راه دور به طور موثر برگزار شود (بهترین گزینه شبیه به همان کلاس‌های تلویزیونی بود که در دوران جنگ اتفاق می‌افتاد و همه ما که تجربه آن را داریم می‌دانیم چقدر کم کارآمد بود.)

شرکت‌ها و ادارات نمی توانستند بخش بزرگی از کارکنان خود را به دورکاری بفرستند. افراد یا باید کار را ترک می‌کردند و خانه نشین می‌شدند یا برای ادامه کار به ادارات شلوغ می‌رفتند.

خبری از خرید اینترنتی و ارسال مایحتاج به در خانه نبود. حتی برای احوال پرسی چتاره‌ای جز تلفن‌های قدیمی نبود و اگر دلتان برای دیدار عزیزانتان تنگ می‌شد خبری از ابزارهای ارتباط تصویری نبود.

بدون چنین بستری دانشمندان نمی توانستند اطلاعات شیوع بیماری را به سرعت به دست آورند و تا پیش از آنکه دنیا بفهمد چنین همه‌گیری چیست و چطور رخ می‌دهد، انبوهی از مردم آلوده شده بودند. سیستم پزشکی نمی‌توانست بیماران را پیگیری کند، ساختار انتقال داده‌ها وجود نداشت. حتی در چله نشینی اجباری خبری از تفریحات امروزی نبود که بتواند زندگی تازه شما را تحمل پذیر تر کند و در نهایت در غیاب خبررسانی آنی مبتنی بر زیرساخت اینترنت، خبرها، توصیه‌ها و روش‌های پیشگیری دیرتر از هر زمانی منتقل می‌شدند. این تنها بخش کوچکی از چشم‌انداز فاجعه بار شیوع ویروس در دوران پیش از اینترنت است.

امروز به لطف این بستر است که مردم می‌توانند به گزینه کار از خانه فکر کنند. بدون برخورد فیزیکی در تماس باشند، کارهای اداری خود را از راه دور انجام دهند و به معاشرت آنلاین بپردازند.

امروز به معنی واقعی کلمه اینترنت جان‌های ما را نجات می دهد.

این نکته‌ای است که شاید مهم‌ترین درس برای دوران پس از کرونا باشد. اینترنت امروز دیگر امری تشریفاتی یا امتیازی ویژه نیست. توسعه دسترسی به بزرگراه اینترنت و ابزارهای مستقر در آن، افزایش دسترسی عمومی به آن و افزایش توان آن باید به عنوان حقوق شهروندی غیر قابل انکار به رسمیت شناخته شود.

توسعهاینترنت،تلاشبرایمقابلهبامحدودکردن،دولتیکردن،نقضبی‌طرفیوتوسعهدسترسیبهآنبایدبهبخشبزرگیازتلاش‌هایمادردورانپسازکرونابدلشود.اینابزاردرچالش‌هایبعدینیزبهیاریماخواهدآمدوجان‌هایبسیاریرانجاتخواهدداد.

تغییر ساختار اداری

در روزهای همه‌گیری کرونا بسیاری از شرکت‌ها و موسسات دولتی و غیر دولتی ناچار شدند تا شرایطی برای دورکاری کارمندان خود فراهم کنند. در بسیاری از بخش ها این تجربه نه تنها منجر به افت بهره وری نشد که رشد آن را به همراه داشت.

بسیاری از سازمان‌های بزرگ امروز، بستر کاری خود را روی فضای شبکه داخلی خود سوار کرده‌اند و در واقع وقتی شما به محل کار خود می‌روید، عمده کار شما یا از طریق تلفن یا از طریق کار کردن روی بستری اطلاعاتی است که در سامانه شبکه شده شرکت قرار دارد. با الزام کار از خانه این شرکت‌ها با نصب ابزار لازم روی کامپیوترهایی که به کارمندان خود داده‌اند یا ابزار شخصی آن ها، دسترسی آن ها به شبکه مجازی خصوصی خود را از راه دور فراهم آورده‌اند.

بخش بزرگی از کارمندان بخش های خدماتی و مالی و اداری، این روزها، صبح که از خواب بلند می‌شوند به جای اینکه یکی دو ساعتی را صرف رسیدن به محل کار خود در دل شبکه حمل و نقل شلوغ شهری کنند، به پشت میز خود در خانه می روند، به شبکه متصل شده و کار خود را از خانه انجام می‌دهند. جلسات وقت گیر و گاه اعصاب خردکن حضوری به شکل مجازی و با مدت زمان کمتر و با تمرکز بر موضوعات واقعاً مهم برگزار می‌شود و در عین حال همه کارمندان در شبکه داخلی چت روم ها با هم در تماس هستند.

به نظر می‌رسد بسیاری از سازمان‌ها بعد از پایان این دوره باید درباره این روش بیشتر فکر کنند و شاید روزنامه‌نگاران درباره آن بیشتر سوال کنند.


این روندی است که اگر نتایج آن مثبت باشد حداقل برای برخی از مشاغل می‌توان آن را ادامه داد.

کاهش حمل و نقل شهری، کاهش آلودگی هوا، اتلاف کمتر وقت، فرصت برای استراحت بیشتر، اعصاب راحت‌تر، جلوگیری از تنش‌های محیط کار و همچنین کاهش چشمگیر هزنیه‌های رایج دفترداری نکاتی است که برای کارفرامایان می‌تواند جذاب باشد. البته هنوز شرکت‌ها دفاتری خواهند داشت اما نه برای استفاده روزانه که برای جلسات ضروری و ملاقت‌های حضوری ولی حتی اگر نیمی از کسانی که امروز از خانه کار می‌کنند بتوانند به کار از خانه ادامه دهند، کاهش آلودگی محیط زیست، هزینه‌های اضافی و وقت صرفه‌جویی شده در این فرآیند آن قدر اعداد مهمی هستند که بتوان به آن توجه جدی کرد.

کرونا بسیاری از ادارات را وادار کرده است تا به اجبار این تجربه را سپری کنند. لزومی ندارد پس از کرونا به شرایط قبل برگردیم بلکه می‌توان با استفاده از این تجربه به روند کاری هوشمندتر و کارآمدتری برای دوران معاصر دست پیدا کنیم. این البته نیاز به پیگیری مدیران، کارمندان و رسانه‌ها دارد.

حریم شخصی یا امنیت اجتماعی

بحث تاریخی و قدیمی و احتمالا بی‌پایان معادله پیچیده میان حریم شخصی و حقوق فردی و امنیت اجتماعی موضوعی است که این روزها به طور جدی مورد توجه قرار گرفته و در دوران پس از کرونا هم باید به طور جدی به آن پرداخت.

در طول همه‌گیری کرونا مشخص شد برخی از اقدامات ویژه دولتی مانند روندی که دولت چین در دنبال کردن دیجیتال رفت و آمد شهروندانش داشته و با ردیابی مسیر رفت و آمد و داد و ستد آن‌ها، رفتار اجتماعیشان را زیر نظر گرفته عملا در کاهش روند رشد کرونا نقش موثری داشته است.

همچنین بسیاری از کشورهای دیگر ابراز می‌کنند که استفاده از ابزارهایی که موقعیت جغرافیایی مبتلایان و همچنین تماس آن ها با دیگران را مشخص می‌کند، می‌تواند هم در ردیابی این بیماری موثر باشد و هم از سوی دیگر در آینده می‌تواند به کمک پیشگیری آید. برخی پیشنهاد ایجاد بانک‌های ملی و حتی بین‌المللی بهداشتی افراد را می‌کنند که بتواند با واسطه گوشی‌های تلفن هوشمند یا ابزارهای مشابه آرشیوی از رفتارهای هر شخص در تقاطع با سابقه بیماری وی را ثبت کند تا در صورت بروز هر مشکلی در آینده بتوان به سرعت بیمار شماره صفر را پیدا کرد و روند توسعه بیماری را مهار کرد.

ایندیدگاهمدافعانزیادیهمدارد.آن‌هانهتنهابهامکانارائهکمکهایفوریبهکسانیکهدرمعرضخطرقراردارندباکمکچنینسیستمیاشارهمی‌کنندکهبهیادمی‌آورندکروناباهمهمصیبت‌هایشویروسنسبتاخوشخیمیبودکهانتقالشچندانآساننبودوهمچنینضریبمرگآوریشنسبتاپاییناست.اگرزمانیویروسیقابلانتقالوسیعتردرهواوباضریبمرگبالاترتوسعهپیداکند،فرصتیبرایآمادهکردنزیرساختتازهوجدنداردوبایدازپیشآمادهبود.

از سوی دیگر اما این سوال مطرح است که چنین سامانه‌هایی تا چه حد حریم شخصی ما را نقض می‌کنند؟ حالا دولت‌ها می‌توانند به بهانه نظارت بر سلامت و امنیت اجتماعی، رفتار و رفت و آمد و حتی سلامت ما را به شکل قانونی زیر نظر بگیرند و هیچ کسی تضمین نداده است که کسانی که در دولت‌ها بر سر قدرت می‌رسند تنها به همین قانع باشند. آنها می توانند مخالفان و منتقدان خود را به این روش هدف قرار دهند.

این داستان در سال‌های پس از یازده سپتامبر بارها و بارها مطرح شد و به خصوص پس از افشاگری‌های ادوارد اسنودن، جان تازه‌ای یافت. به نظر می‌رسد یک بار دیگر در دوران پس از کرونا این مساله، این بار با رویکرد سلامت در برابر حریم شخصی ظهور پیدا کند.

این یکی از مشکل‌ترین بحث‌های پیش روی ما است. احتمالا جواب عملی جایی در میان دو طیف افراطی این بحث نهفته باشد.

خطرات چله‌نشینی کرونا

دوران خانه‌نشینی و قرنطینه خانگی و کار از خانه که فعلا تا مدتی طولانی و نا معلوم ادامه خواهد داشت، در دل خود بذر داستان‌ها و چالش‌های تازه‌ای دارد. این چالش به خصوص برای خانواده هایی که عادت به کار در محیط بیرون دارند و عملا ساعت‌های همجواری افراد خانواده محدود است، جدی تر است. حالا اعضای یک خانوار باید تمام روز و شب را کنار هم به سر کنند و همزمان به طرحی برای تقسیم زمان کار و زندگی اختصاص دهند.

برخی از آمارهای جدید نشان از افزایش خشونت‌های خانگی (به خصوص علیه زنان، کودکان و سالخوردگان) در همین مدت اندک دارد.

اقامت طولانی در خانه در عین حال با ساختار پیش فرض بسیاری از ما تناقض دارد و ممکن است منجر به بروز افسردگی‌ها و اضطراب‌های متعددی شود که دامنه آن تا پس از دوران همه‌گیری نیز ادامه پیدا کند و بهداشتی و سلامتی را تا مدتها پس از این دوره به خود مشغول کند.

برخی از خرده روندهای دیگر نیز وجود دارد که باید از الان به فکر آن بود، حتی اگر احتمال بروز و اهمیت آن به اندازه موارد قبلی نباشد.

یکی از این موارد شاید رشد نیاز به کارشناسان سلامت پوست بعد از این دوران باشد. به دلیل استفاده مکرر و غیر عادی و افراطی از مواد شوینده و ضدعفونی کننده بسیاری از ما به طور موقت آسیب‌های پوستی را تجربه خواهیم کرد که برای رفع آن نیازمند متخصصان هستیم. این نکته ای است که شاید بخشی از ساختار درمانی را وادار کند تا درمان‌های پوستی را وارد پوشش بیمه ای خود کنند.

نکته دیگر که ممکن است حتی جدی تر باشد، احتمال ظهور موجی از فرزندآوری است. این موضوع سابقه دارد و اگر این بار نیز شاهد آن باشیم، نکته ای است که باید ساختار بهداشتی خود را از الان برای آن آماده کند تا در آن زمان دچار کمبود امکانات نشود. به خصوص اگر درمان قطعی کرونا تا آن زمان اتفاق نیفتاده باشد و حضور احتمالی جمعی از تازه مادران و نوزادان در بیمارستان‌هایی که درگیر کرونا هستند می‌تواند بالقوه خطرناک باشد.

جهان پس از کرونا

جهان پس از کرونا چگونه خواهد بود؟ واقعیت این است که نمی توانیم با قطعیت از این دوران صحبت کنیم. شاید علی‌رغم همه آن چیزی که گفته شد، فردای پایان همه‌گیری، همه چیز به حالت قبل برگردد و همه این دوره را فراموش کنیم تا چالش بعدی فرا برسد.

اما این از قابلیت بالقوه کرونا برای تجدید نظر د ر روندهای رایج زندگی ما کم نمی‌کند. اگر ما به بهانه کرونا نگاهی به رفتراهای عادی شده خود کنیم و در برخی از آن‌ها تجدید نظر کنیم شاید بتوان کرونا را نقطه عطفی در تاریخ معاصر ارزیابی کرد و از عصر پسا کرونا سخن گفت.

کروناآینده نگریعلم
پوریا ناظمی روزنامه نگار علم و تهیه کننده پادکست در این شب ها است. www.pourianazemi.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید