💠 کلبه کرامت - جلسه ۱۱۴۶
سرفصل: جنگ سرد جدید (۱۸)
دکترین قدرت هوافضایی جمهوری اسلامی (۲)
جنگ گنبدها؛ از گنبد طلایی تا گنبد سبز
برگزارشده در ۹ مرداد ماه ۱۴۰۴

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، انه خیر ناصرا و معین.
جنگ ۱۲ روزه که در خرداد امسال رخ داد، درسهای زیادی دارد که در کمیته تحلیل نبرد و حوزه ارزیابیهای این جنگ، وجوه تمدنیاش را باید مطالعه و ارزیابی کنید. میدانید که جنگها تمدنسازند، و وجوه تمدنسازی جنگها به این معناست که وقتی جنگی رخ میدهد، ناکارآمدیها، ناتوانیها و عجزها را نمایان میکند. جوامع، آن بخشهای پوسیده و ناکارآمد را کنار میگذارند که حاصل ارزیابی در آن جنگهاست، و سرفصل و دوره جدیدی را شروع میکنند که جنگ نشان داده. از این جهت، اشپنگلر و توینبی سایر مورخین دورههای اخیر، آن وجه تمدنساز جنگ را ارزیابی میکنند که همیشه بعد از جنگهای جدی، یا تمدنها نابود شدهاند یا تمدنهای جدیدی سر برآوردهاند؛ این رو ارزیابی میکنیم.
ما مشق میکنیم این ماجرا را که با تحلیل نبرد در کمیتههای تحلیل نبردی که نظامیها دارند اجزای صرفاً نظامیاش را بررسی میکنند. ما در کمیته تحلیل نبردی که باید اینجا توی جلسه خودمان داشته باشیم بین هم؛ ما باید ابعاد تمدنی جنگها را مورد بررسی قرار دهیم و درسهایی که دارد این درسها را مرور کنیم.
همانطور که میدانید، کشورهایی که جنگ ندارند، تمرین تمدنی هم نمیکنند. لذا آنها با هزینه بسیار زیادی مینشینند، جنگهای دیگران را تجزیه و تحلیل میکنند، آنالیز میکنند، از دور دستی بر آتش دارند. اما ما که وسط معرکه بودیم و کشورمان درگیر جنگ بوده، و جنگ ۱۲ روزه اخیر از سهمگینترین جنگهای تاریخ بشر محسوب میشود که در یک بازه فشرده ۱۲ روزه، این حجم از موشک بالستیک که از سوی ایران شلیک شد و بیش از ۶۰۰ فروند موشک بالستیک و کروز شلیک شد در طول ۱۲ روز، و بیش از ۱۰۰۰ فروند پهپاد. از سوی غرب هم پیچیدهترین هواپیماهای نسل چهار و پنجشان، بهاضافه پیچیدهترین بمبهایی که تا الان هیچجا استفاده نشده، علیه تأسیسات گسترده و عمیق امتحان شد. تقریباً این جنگی بود که بیش از ۸۰ درصد تکنولوژی که در آن به کار رفت، تکنولوژی فرداست؛ یعنی آنچه در این جنگ به کار رفت، معلوم شد که از اینجا به بعد کارآمدی دارد. آن قسمتهایی که از هر دو طرف استفاده نشد یا ناکارآمد بود، یعنی معلوم شد اونا اصلاً دیگر به درد نمیخورند.
خب، همه کشورهای دنیا الان درگیر این ماجرا هستند. در طول ۴۰-۵۰ روز گذشته، اندیشکدههای مختلف آمریکایی، اروپایی، شرقی، غربی در یوتیوب اندیشکدههاشون برنامهی زندهای که برگزار میکنند، نظامیان سابق، اطلاعاتیهای سابق، دانشمندان بازنشسته دانشگاهها، دیپلماتهای سابق و افراد کارکشتهای که دستی در تفکر استراتژیک داشتند در سازمانهای نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک و دانشگاهی و غیره، این پیرمردها را آوردهاند و با آنها ابعاد این جنگ را ارزیابی میکنند.
آنچه در ۵۰ روز گذشته تقریباً من در این ارزیابیهای آنها دیدم که بخش عمدهای از آنها را با حوصله در یوتیوب دنبال کردم و همه اینها را دیدم و ارزیابی کردم. آنچه در ارزیابی این افراد نظامی، اطلاعاتی، دیپلماتیک و غیره مشهود است، این است که تقریباً همه شوکه هستند از این توان موشکی جمهوری اسلامی؛ که چه جوری توان موشکی جمهوری اسلامی از لایههای مختلف گنبد آهنین و غیره و غیره و سیستم دفاعی رژیم صهیونیستی عبور کرد؟
مسأله تابآوری و تابمندی جمهوری اسلامی و مردم ایران خیلی برای همه حیرتانگیز بوده. همراهی مردم خیلی برای آنها عجیب بوده. اینکه مردم نترسیدند و منسجمتر شدند، خیلی برایشان از نظر ارزیابی روانشناسی نظامی مردم ایران و روانشناسی سیاسی مردم ایران مهم بوده.
اینکه ساختار جمهوری اسلامی قائم به شخص نیست و زدن تعداد زیادی فرمانده نظامی و مدیر و مقامات کشور، هیچ اتفاقی را در جامعه رقم نمیزند؛ سیستم وجود دارد، نظامات وجود دارد، کار خودشان را میکنند. اصلاً به اینکه شما کلی فرمانده نظامی را بزنید، هیچ خدشهای در کار ایجاد نمیکند؛ چون سیستم موجوده خودش شروع میکند جواب دادن و کار کردن، و فرماندهان به سرعت جایگزین میشوند و مدیران و مسئولین سر جای خودشان هستند.
ارزیابیهایی که دارند، حاصل این است که: «ما ایران را نمیشناسیم، ما جمهوری اسلامی را نمیشناسیم، ما اسلام و تشیع را نمیشناسیم. معلوم نیست اینها چیاند، کیاند، چه جوری عمل میکنند که این انسجام را دارند.»
هر کس دیگری بود که روبروی آمریکا داده بود و کسی که به قول صدراعظم آلمان، وظیفه انجام دادن «کار کثیف». اینها یک جنگ کثیف دارند یک جنگ تمیز. جنگی تمیزی که پاسخگو باشند، در رسانهها بتونند در موردش دفاع کنند و حقوقی باشد رو، سه کشور اروپایی و آمریکا انجام میدهند. این فردریش مرتس صدراعظم آلمان گفت: «قسمت جنگ کثیف را اسرائیل انجام میدهد برای ما در غرب»؛ یعنی آنجایی که نیاز به پاسخ دادن به سازمان ملل و به هیچ کنوانسیون بینالمللی و به هیچ مقررات بینالمللی نیست، و در افکار عمومی دنیا هم جا افتاده که رژیم صهیونیستی مجاز است هر غلطی بکند. این قسمتش را میگویند «جنگ کثیف».
هر کشور دیگری میداند که وقتی طیف جنگ کثیف یعنی رژیم صهیونیستی وارد عرصه میشود و طیف جنگ تمیز یعنی آمریکا و اروپا میآیند، سوار میشوند روی این کار و کار را جلو میبرند، به سادگی میتوانند یک کشور را متلاشی کنند، منهدم کنند، حکومتی را از بین ببرند، یک کشوری را تجزیه و شقهشِقه کنند. هیچکس هم ککش نگزد. مگر الان در قضیه فلسطین و غزه، کک کسی میگزد؟ همه مردم تو دنیا دارند تظاهرات میکنند. به چه درد میخورد؟
به چهگوارا دورهای که دانشجوی پزشکی بود، نوجوان بود، بهش گفتن تو آرژانتین که: «تظاهراته، بیا بریم تو خیابون تظاهرات کنیم.» خب چه فایده با دستخالی بری تظاهرات کنی؟ گفت: «من هنگامی میآیم تظاهرات کنم که یک کلاشنیکف دستم باشد.» یعنی وقتی میخوای بری تظاهرات کنی، یک پلیس روبروی تو هست، اون اسلحهدارد تو هم باید اسلحه داشته باشی.
حالا من خیلی این نگاه چهگوارا را تأیید نمیکنم، اما بالاخره در این ۶۰۰ روز گذشته، به جای این چند ده هزارتا تظاهراتی که در دنیا برای مردم غزه شد، یک کشور دیگر کمک ایران میآمد و از غزه دفاع میکرد. یعنی موقعی که ما داشتیم در ۱۲ روز موشک میزدیم به رژیم صهیونیستی، یک کشور دیگر از یک طرف دیگر یک دروازه جنگی را شروع میکرد. همه ایستادند نگاه کردند ببینند ایران به تنهایی چه جوری از فلسطینیها دفاع میکند.
حالا شما ۶۰۰ میلیارد سال هم، هی برو تو خیابون تظاهرات کن، فایده نداره. اسلحه داری دستت؟ به قول چهگوارا: «تظاهرات میری اسلحه دستت باشد»
آنچه امروز اندیشمندان غربی، پیرمردهایشان از حوزههای دیپلماتیک با تجربه دیپلماسی که داشتند، اطلاعاتیهایشان از سازمان سیا گرفته تا سازمانهای جاسوسی کشورهای دیگر، نظامیهایشان، ژنرالهای سابق که آمدهاند نشستهاند توی تلویزیون، این حرفها را میزنند، توی آن شبکههای اجتماعی، توی آن میزگردهای اندیشکدهها، این مباحث را دنبال میکنند، و دانشگاهیهایشان و کسانی که یک عمر این چیزها را تدریس کردهاند. اینها امروز وقتی مینشینند جلوی دوربین و آن کارشناسان و مجریان ازشان سؤال میکنند، به صراحت میگویند که: «این جنگ هنوز هیچچیزش برای ما روشن نیست.»
انتظار داشتند آمریکا با گردنکلفتی پشت سر رژیم صهیونیستی بایستد، رژیم صهیونیستی بره یک سری بمباران کند، یک سری دانشمند را شهید کند، یک سری فرمانده هم شهید کند، بقیه هم بترسند، همه پست و مقامها را ول کنند، فرار کنند با خانوادههایشان، حکومت فرو بریزد و آنها ایران را تجزیه کنند.
یک قولی به پاکستان دادن در همان شلوغ پلوغی، فرمانده ارتش پاکستان را بردند در کاخ سفید. ترامپ یک قول و قراری باهاش گذاشت که خوب تجزیه میشود ایران. شما در بلوچستان پاکستان مشکل دارید؟ ما کل بلوچستان ایران را هم میدهیم به شما. وقتی کار به اوج خودش رسید، شما بیایید بلوچستان ایران را هم جدا کنید. شما یه کشور کوچکی هستید، ۲۰۰ میلیون جمعیت دارید، سرزمینتان کوچک است، باشه. کل بلوچستان ایران هم برای شما. شما بیایید نفت (اخیراً یک قرارداد نفت امضا کردند) نفت شما برای ما. دارند اکتشاف نفت میکنند در پاکستان. معادن شما هم حدود ۸ تریلیون دلار معدن دارید، آن هم در اختیار ما آمریکایی ها. ما خوب بلوچستان ایران را میدیم به شما. ترکیه، آذربایجان، آذربایجان هم برای شما. ما می زنیم، اسرائیل می زند، حکومت تار و مار میشود، این فرماندهان فرار میکنند، پاسدارها فرار میکنند.
طرف یک جوری نشسته برای خودش، مثلاً قپی آمده که ما زدیم ایران را نابود کردیم، رفته پی کارش. الان دیگر فردا. آمدند زدند، شهید کردند، دیدند هیچ طوری نشد. موشکها روانه شد رفت سمت رژیم صهیونیستی. فرماندهان جایگزین شدند، مردم هم منسجم شدند و ریختند در خیابان. موشکها هم پشت سر هم رفت. به آن مسئولینی هم که اساماس داده بودند که زود باشید خودتان و خانوادهتان فرار کنید و یک ویدئو هم پر کنید که از حکومت جمهوری اسلامی اعلام بیزاری میکنید، هیچ کس خلاصه برای پیامهای رژیم صهیونیستی هم تره خرد نکرد.
بعد دیدند که اینجا شخص نیست. شما صد نفر، پانصد نفر، هزار نفر را بترسانی، فراری کنی، حکومت بپاشد، انگار اینجا کاخ سفید است، انگار آمریکاست، احمق! ما اینجا ۳ سال حفظ نظام در حکومت آمریکا درس می دادیم. شمایید یک دفعه اگر واشنگتن بریزد به هم، کاخ سفید منهدم بشه، هواپیمای ایر فورس وان (Air Force One) را میبرید بالا، رئیس جمهورتان را در آسمان نگه می دارید تا بتوانید کودتا را خنثی کنید. اینجا جمهوری اسلامی است. آقا! نگران نباش، آن خودش دارد کار انجام میدهد خدا، ما هم هیچ کارهایم. شما کار خود را انجام بده. به قول جد پیامبر که آمد اینجا وسط میدان جنگ، گفتش که به ابرهه و اینها گفت: ببین شترهای من را بده. آمدی خانه کعبه خدا را خراب کنی، خانه مال خود خداست. خدا میداند با تو. سر خانهاش با تو حساب میکند. من آمدم سراغ شترهای خودم. مسئله ما این ریختی است.
یارو فکر کرده بود میآید جمهوری اسلامی را بمباران کند، فردا همه چیز فرو میریزد، ایران تجزیه میشود، این ور را می دهد به پاکستان، آن ورش را هم میدهد به آذربایجان و ترکیه، آن تیکه هم میدهد به کردستان عراق. الان ایران تیکه تیکه شد، بعد یک تهرانی میماند این وسط. پسر پهلوی را میآوری و اصلاحطلبها با هم کشمکش کنند، یک ایران ضعیف شده، خیرش را ببینی. کات! صد سال دیگر. صد سال زد و خورد و همایش و کلاس و یک گروه در کوههای زاگرس جنگ چریکی، یک ورود در کوههای البرز جنگ چریکی، میرزا کوچک خان، رئیسعلی دلواریها، محمد خیابانیها، کلنل پسیانها، همه دوباره، این همه مجاهد و اسلحه به دست و کوه و بیابون و تیر و تفنگ و مذاکره و بدبختی و فلاکت رفت. یک ملتی بدبخت بشه صد سال دیگر.
بعد غافل از اینکه اصلاً اینجا مملکت کوروش نیست، اینجا مملکت آرش نیست، اینجا مملکت امام رضاست، مملکت امام حسین، مملکت حضرت زهراست. اینجا خود حضرت حجت عنایت فرمود، حضرت الله عنایت فرمود. مردم قلبشان هماهنگ شد با آقا. حضرت جبرئیل امین آمد، تالیف قلوب کرد. حضرت میکائیل عزیز هم برداشت موشکها را برد کوبید در رژیم صهیونیستی. ما محاسبه ناپذیر بودیم، غیرقابل پیشبینی بودیم. به این دلیل که در این جنگ اسلام شناخته شدهتر شد، تشیع شناخته شدهتر شد، ولایت فقیه شناخته شدهتر شد. یک اصطلاح برای آقا درست کردند: سوپریم لیدر (Supreme Leader)، که همین یعنی رهبر عالی. بعد این کلمه را مابه ازایش در survival، یعنی عامل بقا. آمدند کلمه سوپریم لیدر را گرفتند، مثلاً رهبر عالی نه، عامل بقای عالی.
حالا این اتفاقات افتاده. ما باید اینها را روی زمین با ابعاد فنی و جدیاش ارزیابی کنیم تا نکات کلی آن دربیاید. درس های جنگ ۱۲ روزه تحمیلی محور صهیونیستی یهودی و صهیونیستی مسیحی – یعنی آمریکا و اروپا و رژیم صهیونیستی – موجب بازنگری در ارتشهای جهان شده. نظامیهای دنیا الان دنبال این هستند که اصلاً بسیاری از سازوکارهای قبلی ارتشها دیگر به درد نمیخورد، باید یک تغییراتی را ایجاد کرد و باید این را دید. کمیته تحلیل نبرد در ستاد کل ارتشها به بررسی و تحلیل این جنگ متمرکز شدهاند.
ما بخش حملات ناجوانمردانه و ددمنشانه کفار عبری غربی را از این جهت ارزیابی میکنیم که نکته ویژهای در آنها نیست که بدیع باشد، اما یعنی آن چیزی، آنها انجام دادند و حمله کردند. اما آن چیزی که اهمیت دارد این است که پاسخ جمهوری اسلامی کاملاً بدیع و منحصر به فرد بوده. میگویند کشور غیر دارنده سلاح اتمی، توانسته روبروی ۲ تا کشور دارنده سلاح اتمی بایسته آمریکا و رژیم صهیونیستی، ۲-۳ تا کشور دارند سلاح اتمی هم پشتیبانی کردند فرانسه و انگلیس. در تاریخ نظامی هیچ گاه در ۱۲ روز، بیش از ۶۰۰ فروند موشک بالستیک به سوی هیچ کشوری شلیک نشده بود تا حالا. تجربه ایران کاملاً جدید و منحصر به فرد بود. تجربهای که برخی را به بسط قدرت موشکی و برخی را به گنبدسازی کشانده.
سابقه ایجاد گنبد ضدموشکی برمی گردد به ۵۰ سال پیش و دورهای که در سیستمهای ضدموشکی پیمان سالت یک و سالت دو در ۱۹۷۲ بین لئونید برژنف و نیکسون و دیگران در آمریکا تصویب شد: مهار سیستمهای موشکی، سیستم ضدموشکی، کاهش تعداد کلاهکها و مواردی از این دست مباحثه میشد. شبیه همین مذاکرات برجام ایران که همین جوری کش پیدا کرده. یک موقع در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ یک پیمانی بود به اسم پیمان سالت یک و سالت دو که یک همچین سر و صدایی بود و مناظرهها و کشمکشهایی شبیه همین برجام ما که در دوره کارتر و برژنف دیگر نهایی شد.
حالا نکته چیست؟ نکته این است که هنگامی که موشکهای برد بلند بالستیک ساخته شد و سلاحهای اتمی هم ساخته شده بود، احساس این که یک موشک بیاید بخورد، چطور باید خنثیاش کنند؟ از لحظه ای که شلیک شد، روی همان لانچر بزننش؟ وقتی آمد در فضا، در فضا بزننش؟ وقتی برگشت آمد پایین، آمد بخورد در زمین، نرسیده به زمین بزننش؟ یا اگر خورد در زمین، میزان خسارت و تلفاتش را به حداقل برسانند؟ تمرینات ضدهستهای شروع شد در مدارس و خانهها: مردم بروند در پناهگاهها، چطور پناه بگیرند، چطور خودشان را حفظ کنند. ولی چهار مرحلهای که یا لانچر را بزنند روی زمین، یا در فضا موشک را بزنند، یا وقتی سرازیر شد در خاک آمریکا آنجا بزننش، یا در سطح زمین خسارت و تلفات را کم کنند. این ۴ مرحله ارزیابیهایی داشت که مربوط به دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ قبل از انقلاب اسلامی. انقلاب اسلامی که واقع شد، بعد از اینکه کارتر کنار رفت و ریگان شد رئیس جمهور آمریکا همیشه جمهوریخواهها از این کارهای به اصطلاح عجیب و غریب و هالیوودی میکنند.
پروژهای را تعریف کرد به نام SDI (Strategic Defense Initiative). پروژه دفاع استراتژیک SDI موسوم شد به جنگ ستارگان. حتی برای این ماجرا برای اینکه ذهنیتسازی شود، جورج لوکاس آمد فیلم سینمایی جنگ ستارگان را ساخت و این کلمه را از اینها گرفتند و جنگ ستارگان را ساختند. حالا یک گروهی میگویند سیاستمداران از آنها این را گرفتند از سینماگران، جنگ ستارگان را گرفتند. بعضیها میگویند سینماگران در هالیوود از سیاستمداران جنگ ستارگان را گرفتند. اما به هر جهت، پروژه جنگ ستارگان یک پروژه بسیار گرانقیمتی بود که حتی ادعا شد که فروپاشی شوروی به دلیل این بود که وارد رقابت تسلیحاتی شد و چون نمی توانست از پس این رقابت تسلیحاتی بربیاید، عرصه را واگذار کرد و شکست خورد. یعنی رقابت تسلیحاتی در قضیه جنگ ستارگان. ذهنیتی که در جنگ ستارگان بود این بود که حالا مثلاً ۵ تا ۱۰ تا موشک هم شلیک میشود، از طرف شوروی میآید. حالا اینها باید یک سیستمی بالای آمریکای شمالی و اروپا ایجاد کنند، به خصوص آمریکای شمالی، توسط پدیدهای به نام نوراد (NORAD)، فرماندهی عالی دفاع هوافضایی آمریکای شمالی، که این موشکها می آید در فضا بزننش با ماهوارهها، یا آمد رسید زمین بزننش. خیلی روی قابلیتهای تکنولوژی حساب کرده بودند. دهه ۱۹۸۰ این که عرض می کنم سال ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵. یعنی کتابی که آن موقع در ایران ترجمه شد و نوشته شد به نام "ابتکار دفاع جنگ ستارگان" یا "پروژه SDI" در انتشارات وزارت خارجه منتشر شد. سال ۶۳ یا ۶۴ بود. آن موقع من این را آمده بودم از جبهه مرخصی، در این بازار کتاب رو به روی دانشگاه تهران گرفتمش و تا برسم در مسیر خوندمش پروژه SDI را. یک آقایی آن موقع نوشته بود به اسم ثقفی عامری. ۶۴ بود فکر کنم. پروژه جنگ ستارگان ریگان که در فضای سینما اسم و رسم داشت و یک گفتمان سازی شد و جوری ذهنیت برای مردم دنیا ایجاد کرد که نمیدانید در فضا و زمین و هوا و دریا، آمریکاییها میخواهند هر موشک اتمی که رفت – همه هم که نداشتند موشک اتمی – میگفتند که حالا بین آمریکا و شوروی است، این بزرگان میدانند دارند چه کار میکنند. ماها که اصلاً در تکنولوژی در حد تیر کمان شاهیم. از این دست تصاویری هم که الان دارید میبینید، هی نقاشیهای گرافیکی انجام میشد و بعد همه فکر میکردند الان اینها دیگر در انتهای تکنولوژی هستند، چه کاری میتوانند انجام دهند.
در ۱۳۹۸ وقتی برای اولین بار نیروی هوایی سپاه عین الاسد را با موشک زد بعد از شهادت حاج قاسم، و سپس در ۱۴۰۳ در وعده صادق ۱، یک شب ۱۰۰ فروند زده شد، و در وعده صادق ۲ دوباره در یک شب بیش از ۱۰۰ فروند موشک زده شد. خوب باز گفتند که یک بار دیگر یک شب یک موجی یک تعداد موشک آمده، باز گیج بودن هم اسرائیلیها هم آمریکاییها. چون آن پروژه جنگ ستارگان ریگان را فشرده و کوچک شده و متراکمش را بالای سر تل آویو، حیفا، در رژیم صهیونیستی ایجاد کردند. اما الان در خرداد ۱۴۰۴، دوازده روز جنگ شده، نه یک موج، ۱۲ موج. یعنی ۱۲ شب، ۶۲۰ فروند موشک بالستیک و کروز شلیک شده، انواع موشکها و پرتابهها. و بخش عمدهای از اینها رفته خورده به هدف. بخش عمده سیستم ضدموشکی رژیم صهیونیستی دیگر ذخایرش تمام شده. ایالات متحده تقریباً یک چهارم ذخایر موشک تادش را از دست داده. اگر این جنگ یک ماه طول می کشید و ایران با همین شدت شلیک میکرد، کل ذخیره ضدموشکی اینها خاتمه پیدا میکرد.
بابا ۵۰ سال پیش، ۴۰ سال پیش شما میگفتید که در پروژه SDI ما در فضا میزنیم، در دریا میزنیم، در زمین میزنیم، در هوا میزنیم. پس چه شد؟ شما بعد از گذشت ۴۰ سال، آن موقع شما پاتریوت را مثلاً تازه داشتید میساختید، الان بعدش آمدید تاد (THAAD) را ساختید. رژیم صهیونیستی Arrow را ساخته، سیستم فلاخن و سیستم گنبد داوود و گنبد آهنین و نمیدانم انواع این سیستمها را ایجاد کردید. این همه تکنولوژی در این ۴۰ سال گذشته با کمک هوش مصنوعی و کامپیوتر به این پیشرفتهای عظیم رسیده. آن موقع داشتید خالی میبستید پس؟ که این موشکهای جمهوری اسلامی میرود بیرون جو، برمیگردد میآید داخل جو و میخورد به هدف. شما نمیتوانید بزنیدش. همین الان انصارالله یمن همچنان دارد هر روز یا ۲-۳ روزی یک بار یک موشک شلیک میکند میزند و رژیم صهیونیستی نمیتواند رهگیری کند و بزندش.
اما در استعمار و استحمار و استثمار رسانهای و علمی، تصویری از نظام تکنولوژیک آمریکا در جنگ ستارگان میدادند، جوری شما سحر میشدید. در کتابهایی که مینوشتند، تصاویری که منتشر میکردند، کارهای گرافیکی که انجام میشد و فیلمهای سینمایی که می ساختند، میگفتید ته تکنولوژی دیگر اینها هستند. دیگر اصلاً معلوم نیست چه اتفاقی قرار است بیفتد. اما همان سال ۱۳۶۴ که ما چندی بعدش آماده میشدیم برای عملیات والفجر ۸ در تسخیر فاو، هیچ وقت من فکر نمیکردم ۴۰ سال بعد در ۱۴۰۴ جنگی رخ دهد که در آن جنگ آس و تک خال این بازی، موشکهای بالستیک ما و سیستمهای کروز ما باشد و موشکهای بالستیک برود بخورد در رژیم صهیونیستی، بعد روبروی ما همان آمریکای جنگ ستارگان باشد، همان فرانسه باشد، همان انگلیس باشد، اردن و امارات و عربستان و ترکیه و آذربایجان و صغیر و کبیرشان هم کمکشان کنند. ولی در این رینگی که از ۲-۳ هزار کیلومتر از بالای ما از جمهوری آذربایجان، این رینگ به صورت هلالی کشیده شده تا پایین در امارات و قطر و عربستان، و عمق این ۱۵۰۰ کیلومتری که شما از عراق و اردن و رژیم صهیونیستی عبور میکند میرود در دریای مدیترانه، ناوهای آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی در دریای مدیترانه ایستادهاند از آنجا موشکهای ما را بزنند. با وجود همه اینها، موشکها رفت خورد به تاسیسات رژیم صهیونیستی در حیفا و تل آویو، جاهای دیگر. هیچ کاری هم نتواستند بکنند.
خب این یک عامل اصلیش که همان حضرت الله و عنایت حضرت الله و حضرت میکائیل و ملائکی که وظیفه دارند مناسبات عالم امکان را رقم بزنند و این سازوکار را ایجاد کنند. پس آن ذهنیتی که ۴۰ سال پیش با جنگ ستارگان ساختند، ۴۰ سال بعد در ۱۴۰۴ در یک جنگ واقعی، در برابر تکنولوژیکترین ساختار نظامی جهان و مستحکمترین منطقه دفاع به اصطلاح حفاظت شده جهان یعنی بالای تل آویو و حیفا، ما به قویترین جای دشمن ضربه زدیم. در ورزشهای رزمی اصل این است که شما قویترین ضربهتان را به ضعیف ترین جای بدن حریف باید بزنید: شقیقههایش که ضعیف است، پل بینیش، توی چشمهایش، پس گردنش، خرخرهاش، پرده دیافراگمش، کلیههایش، کشاله رانش. جایی که ضعیفترین جای بدن حریف است، شما باید قویترین ضربهتان را وارد کنید. این با اصول نظامی نمیخواند که شما ضربهتان را به قویترین جای دشمن بزنید و آن بریزد. شما به قویترین جای آن ضربه بزنی، آن فرو بریزد. خب این غیر این است که کار خدا بوده.
حالا آن از روزی که جنگ تموم شده، کل توان ضد انقلاب را به کار گرفته، کل توان فارسی زبانان خودشان و غیرفارسی زبانانشان را به کار گرفتهاند. هر روز دارند تهدید میکنند، میگویند ما پیروز شدیم. یک روز نتانیاهو یک حرف بیربط میزند، فردایش رئیسجمهور رژیم پس فرداش کاتس، وزیر جنگشان، بعد وزیر خارجهشون. هر روز یکیشان میگویند میزنیم، میکشیم، قراره دوباره بزنیم، فردا میآیم، پس فردا میآیم. چون خودشان هم میدانند شکست خوردند. یهود، موجود خبیث، ذلیل و توسری خور و عوضی که مثل زالو چسبیده به آمریکاییها، صد ساله پدر دنیا را درآورده، بعد برای اولین بار کتک خورده، هنوز هم گیج است و مجبورند با این سر و صدا در شبکههای اجتماعی خودشان را برتر، رو بالا نشان دهند. اما خب این راه به جایی نمیبرد.
۲- سابقه طرح ریزی استراتژیک ضد موشکی به ۵۰ سال قبل در طراحی سپر موشکی آمریکا در برابر شوروی و پیمان منع و محدودسازی سالت ۱ و ۲ برمیگردد.
۳- سپس ۴۰ سال قبل، رونالد ریگان ابتکار دفاع استراتژیک موسوم به جنگ ستارگان را ارائه کرد که نوراد (NORAD)، فرماندهی عالی دفاع هوافضایی آمریکای شمالی با آن کامل شد. آمریکا از ده تا سرفرماندهیاش، یکی اش فرماندهی دفاع هوافضایی آمریکای شمالی است که نمیگذارد از دو تا اقیانوس آرام و اطلس و از شمال از کانادا و از جنوب مکزیک، هیچ مرمی و پرتابهای وارد خاک آمریکا شود و از آمریکا دفاع میکند. در کوههای شیان در کلرادو. اسپرینگ، زیر کوهها مستقره تاسیسات نورد. و خب طبعاً سیستم دفاع هوافضای آمریکای شمالی.
۴- مدل کوچک و فشرده آن را در قالب گنبد آهنین با ۴ لایه مزبور برای آسمان فلسطین اشغالی طراحی کردند و در طول ۳۰ سال گذشته این را ساختند.
اول در فلسطین، فلسطینی ها سنگ پرت میکردند. وقتی در دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ فلسطینیها سنگ پرت می کردند، رژیم صهیونیستی احساس خطر نمیکرد. اما یک دفعه دید که اینها دارند موشک میسازند، موشک قسام. بعد در جنگ ۳۳ روزه حزب الله لبنان، ایران به حزب الله لبنان موشک فجر ۳۳۳ میلیمتری داد، ۷۰ کیلومتر برد دارد. بعد یواش یواش فلسطینها به این چیزها مجهز شدند. از ۱۳۸۵ در جنگ حزب الله لبنان با رژیم صهیونیستی در جنگ موسوم به ۳۳ روزه که رژیم صهیونیستی اسمش را گذاشته بود "سرب گداخته"، از آن موقع به بعد اینها مجبور شدند در طول ۱۹ سال گذشته یک گنبد آهنین حرفهای شکل دهند که از قبل شروع کرده بودند ساختش را. همهی دانش بشر را جمع کردند، هر چیزی در دانش بشر وجود دارد آوردند، هزینه کردند تا این ۴ لایه را شکل دهند.
۵- اکنون همراه با ایران که به طراحی گنبد سبز مشغول شده، آمریکا نیز هراسان از پیامد جنگ رژیم یهود علیه ایران، طراحی گنبد طلایی را آغاز کرده. رونالد ریگان که جنگ ستارگان را شروع کرد، ترامپ آمد کاملش کرد و گنبد طلایی را طراحی کرد برای آمریکا (آمریکای شمالی). این گنبد طلایی که طراحی کرده بود، بعد که جنگ شروع شد بین ایران و رژیم و معلوم شد که آسیب پذیری کشورها در مقابل موشکهای بالستیک از یک کشور غیراتمی مثل ایران انقدر زیاد است، بلافاصله اینها را در وسط جنگ تشدید کردند طراحی گنبد طلایی را. و الان پروژه اصلی نظامی رژیم ایالات متحده، طراحی گنبد طلایی بر فراز خاک ایالات متحده است.
اما من حرف آخر را همین اول بزنم: در مقابل جنگ موشکی بالستیکی، به خصوص در برابر سلاحهای هایپرسونیک، هیچ سیستم دفاع موشکی وجود ندارد در جهان که موثر واقع شود. یعنی آسمان همه کشورها در مقابل موشکهای هایپرسونیک، آسمان باز و بیدفاعی است. ولی حالا هزینههایی که دارند میکنند.
اگر جنگ سرد قدیم جنگ بر سر رقابت تسلیحاتی اتمی بود، در جنگ سرد جدید رقابت بر سر گنبدها، موشکها، پهپادها و هوش مصنوعی است. جنگ گنبدها جنگ پرهزینهای است و جنگ موشکها جنگ ارادههاست.
۶- امروز دکترین هوافضای انقلاب اسلامی وارد مرحله جدیدی از بلوغ خودش شده که بلوغ تمدنی است.
من ساخت گنبدها را برای شما ابعادش را تشریح کنم. ببینید وقتی میگوییم یک گنبد، یک چیزی را طراحی گرافیکی میکنند که مثل یک حبابی بالا سر یک منطقهای است که هیچ موشکی، هواپیمایی وارد نشود. این یک سیستم ضددارد، دیگر به آن میگفتند ضدهوایی. این سیستم ضدهوایی و دفاع هوایی که ایجاد یک دونه گنبد میکند، این ۵ لایه دارد:
لایه شناخته شدهاش آن است که روی زمین، از روی زمین شلیک میکند. حالا آمریکایی ها یک مدل دارند پاتریوت، یک مدل دارند تاد (THAAD) که دادند به این امارات و قطر و سعودی، در رژیم صهیونیستی هم وجود دارد. این روی زمین است.
یک بخشی دارد که هوایی است: یعنی غیر از اینکه یک سیستمی در روی زمین کار انجام میدهد، یک هواپیمایی هستند، بهشان میگویند «هواپیمای رهگیر». این هواپیماهای رهگیر در آسمان، موشکها و هواپیما را رهگیری میکنند و منهدم میکنند. این لایه هوایی است.
یک لایه سوم دارد که فضایی است: ماهوارههایی هستند ماهوارههای کلاس نظامی. کار این ماهوارهها این است که هنگامی که یک موشکی شلیک شد و آمد توی اوج قوس بالستیکش، قرار گرفت، رفت توی فضا که برگردد دوباره توی جو و برود سمت کشور هدف، اینها باید توی فضا آن را بزنند.
پس ضد هوایی در زمین میگویند «زمینپایه»، هواپیمایی یعنی «هواپایه»، و فضایی یعنی «ماهوارهپایه». این ۳ لایهاش.
یک لایه دارند که در دریاست: چون همه خشکیهای زمین کره زمین را نمیپوشاند. کره زمین بیش از دوسوم تا سهچهارماش آب است دیگر. یک کشتیهای بزرگ و عظیم و ناوهای جنگی بزرگ و عظیمی هستند که اینها در اقیانوسها هستند. کار اینها سیستم ضد هوایی است و وظیفه دارند که این گنبد آهنین را در آن بخش داخل دریاش را بپوشانند. میشود لایه چهارم: «دریاپایه».
بخشی از سیستم گنبد آهنین زیر دریاست، توسط زیردریاییها اعمال میشود که آن میشود سیستم گنبد آهنین «زیرسطحی».
پس: زیرسطحی (زیردریایی) زیردریاپایه، سپس دریاپایه، بعد زمینپایه، بعد هواپایه، بعد فضاپایه. این گنبد آهنینی که میشناسید یا عکسهای گرافیکیاش را میبینید، این در ۵ لایه طراحی میشود.
زیردریایی، دریایی، سطح زمین، هوایی و فضایی. ۵ نوع تسلیحات پیشرفته میخواهد که هنگامی که یک موشک شلیک شد تا لحظهای که میآید بخورد تو کشور هدف، اینها بتوانند روی هوا آن را بزنند.
۷- لذا وقتی شما گنبد مد نظرتان است، این ذهنیت را داشته باشید. گنبد طلایی که ترامپ به عنوان پروژه اصلی خودش در ادامه اسدیآی (ابتکار دفاع استراتژیک ریگان) مد نظر دارد، این را بعضی از کشورها به اسم یک فانتزی برایش ویدئو ساختهاند در یوتیوب.
اصل اینکه اصلاً گنبد، این گنبدهای دفاع هوایی چگونه کار میکنند و این موشکهای ضدهوایی چگونه موشکها را میزنند، این را خیلی مختصر ببینیم تا آشنا بشویم که اصلاً این گنبدها چطور کار میکنند.
پخش ویدیویی از کانال یوتیوب AiTelly
Iron Dome Missile How it Works | Israel (2023)
همانطور که دیدید، نمیصرفه! یعنی در واقع شما ۱۵۰ میلیون دلار میگذارید، یک موشک ۸۰ دلاری از غزه شلیک میشود — موشک قسام — یک موشک ۱۰۰۰ دلاری هم از سوی ایران میآید. آنی که میآید که این را بزند، اولیاش که میآید ۵۰ هزار دلار قیمتش است. حالا چند تا باید بگذارند که این یکیاش مثلاً بخورد به آن؟ که دیدید توی میدان جنگ، اصلاً جواب نمیداد.
حالا این موشکهایی که نشان میدادند؛ مثلاً موشک فجر ۳۳۳ میلیمتری یا موشکهای کوتاهبرد، در مقابل موشکهای هایپرسونیک و سیستمهای پیشرفته، آنجوری که دیگر اصلاً اینها جواب نمیدهند.
کلاً کشکه. S-۳۰۰ روسی و S-۴۰۰ روسی در اوکراین شکست خوردهاند. همه سیستمهایی که نشان دادند، بهاصطلاح پتریوت و نمیدانم چه سیستمهای دیگری، در فلسطین اشغالی شکست خوردهاند.
در جنگهای امروزی، هر کس موشک پیشرفته بالستیک نسل چهارم، پنجم به بعد دارد، بهخصوص موشکهای هایپرسونیک، امکان ندارد که طرف بتواند دوام بیاورد.
لذا شما میبینید آن هایپرسونیک فتاح و خیبرشکن در مقابل اینها هیچجوری دشمن نمیتواند مقاومت کند. ما هم همینطور. اگر از آن طرف موشک اینچنینی بیاید، امکان دفاع وجود ندارد. فقط باید بری به سمت بازدارندگی، یعنی نشان بدهی که شما تعداد زیادی از این موشکها داری؛ اگر کسی تعرض کند، شما متقابلاً پاسخش را همانجوری میدهی. در غیر این صورت، هیچ سیستم گنبدی و دفاعی الان با این شکل که هست با این سطح از تکنولوژی و با این گرانی که وجود دارد، موثر نیست. حالا چه کار باید بکنیم را باید عرض کنم.
خب، شما الان با ساختار ساده گنبد آهنین در فلسطین اشغالی آشنا شدید در یک لایهاش. گنبد طلایی که برای آمریکا طراحی شده، این را ببینید با تحلیلی که دارد.
پخش ویدیویی از کانال یوتیوب Real Engineering
How Will the Golden Dome Work? (2025)
خب، همانطور که در توضیحی که داده شد، متاثر از جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران و کارکرد مثبت موشکهای بالستیک و کروز ایرانی علیه سیستم گنبد آهنین، اینکه در یک سطح گستردهتر گنبد طلایی برای آمریکا ساخته بشود با بودجه بسیار بسیار زیادی که براش در نظر گرفته شده در ۲۰ سال آینده که بتواند موشکها را بزند، هم اعتراض چین را در پی داشته و هم اعتراض روسیه را.
خب، از دهه ۱۹۸۰ آمریکاییها سیستم «ASAT» را روی هواپیمای اف-۱۵ نصب کردند anti-satellite missile، هواپیمای اف-۱۵ در ارتفاع بالا پرواز میکردند، موشک شلیک میکردند، از جو خارج میشد، میرفت میخورد و ماهوارهها را میزد. روسها و چینیها موشکهای ضد ماهواره ساختند و جنگ میکشند به محدوده امکانات فضایی در ۲۰ سال آینده. محاسبات را هوش مصنوعی انجام میدهد برای رهگیری و زدن این موشکها. عملاً معلوم شد ساختار نظامی به کدام سمت میرود. همه کشورها میروند به سمت ایجاد سیستم گنبد. در پنج لایه: زیرسطحی، سطحی، زمینی، هوایی و فضایی که از محدوده خودشان دفاع کنند. ضمناً خودشان میروند به سمت ساخت موشکهای بالستیک و کروز متنوع برای زدن دشمنشان.
عملاً دیگر لبه جلوی منطقه نبرد نداریم. یعنی چیزی که شما توی ذهنیتتان از جنگ اوکراین هست که یک جایی خط مقدم و روسها و اوکراینیها آنجا رو به هم قرار گرفتهاند یا چیزی مثل دفاع مقدس ما صدام یک جایی آمده بود گرفته بود، ما هم تا یک جایی روبروش وایستاده بودیم دیگر لبهای جلوی منطقه نبرد نداریم. همه جای منطقه محل درگیری است، و در این جنگهای اینچنینی، خط مقدم و پشت جبهه همهاش با هم ناامن است. از این جهت، اساساً ساختار نظامی با زندگی مردم در هم آمیخته شده و دیگر نمیشود این را جدا کرد.
گنبد آهنینی که در رژیم صهیونیستی متاثر از جنگ ستارگان ریگان، پروژه ابتکار دفاع استراتژیک ریگان ساخته شد، در جنگ ۱۲ روزه ناکارآمدی خودش را نشان داد. اگر این جنگ ۱۲ روز دیگر طول میکشید، اساساً دیگر آسمان رژیم صهیونیستی خصوصاً و آسمان منطقه در مقابل موشکهای ما عموماً بیدفاع بود و راحت این موشکها میرفتند، هر جایی میخوردند. حتی هنگامی هم که ایران به قطر به پایگاه العدیده آمریکا در قطر حمله کرد، سیستم دفاع موشکی آمریکا موفق عمل نکرد. سیستم تاد.
الان با این اتفاقاتی که افتاده، همانطور که داخل این فیلم دیدید که طرف تردید داشت و میگفت: «آیا با این هزینه گزاف در ۲۰ سال آینده میشود همچین چیزی را ساخت؟» نمونه گزارشهای دیگری هم در یوتیوب هست که کلاً این را تخیلی میدانند. یعنی از قید فانتزی استفاده میکنند، میگویند که این یک بهاصطلاح برنامه تخیلی مثل دوره ریگان است و عملی نیست.
که حالا چون دیگر فرصت جلسه نمیکشد که بخواهیم آن را ببینیم، نمونههایی که درباره تخیلی بودن این است در یوتیوب هم تعدادشان زیاد است. همین قید استفاده کردند. دلایلی هم دارند. یکی دو تاش نمونه روسی را من میدیدم که دلایلی آورده بودند که این امکانپذیر نیست. چون امکانپذیر نبودن به این دلیل که منطقهای که رژیم صهیونیستی مستقر است، یک منطقه فشرده و کوچکی است. آنجا ایجاد گنبد آهنین شاید عملی بود. ولی ایالات متحده با این وسعتش چگونه میخواهی گنبد آهنین ایجاد کنی؟ مجبوری یک کپهکپه، یک جاهایی را به وجود بیاری و بینشان منطقه الفراغ باشد که خب امکانپذیر نیست. بله، این یک نمونه از آنهایی است که بررسی کرده و میگوید که این تخیلی است و امکانپذیر نیست. اما ما چه کار باید بکنیم؟
۸- به هر جهت، ما باید گنبد سبز را برای فراز آسمان ایران و منطقه طراحی کنیم، در حد وسعمان و ظرفیتهای ضدهوایی پنجگانه استفاده کنیم: زیرسطحی، سطحی، زمینی، هوایی و فضایی. گنبد سبز باید آرامآرام مد نظر قرار بگیرد. ۴ لایه اصلی دارد:
لایه نقطهای: الان مسأله این نیست که موشکهای بالستیک بیایند و موشکهای کروز یا هواپیماها. الان شما پیچیدهترین سیستمها را که دارید، توسط کوادکوپترهای کوچک مورد هجوم قرار میگیرید. یک موشک اس-۳۰۰ چگونه فلج میشود؟ با ۱۵۰ میلیون دلار قیمتش، یک کوادکوپتر بیاید، میخورد به رادارش با ۵۰۰ دلار، کل این ۱۵۰ میلیون دلار را نابود میکند.
پس شما یک گنبد آهنین کوچولو نیاز دارید: گنبد سبز کوچولوی نقطهای. جاهایی که تأسیسات حساس دارید، افراد حساس دارید، آنجا باید از پرتابههای کوچک مثل راکتهای کوچک، سلاحهای ضد تانک که این دفعه استفاده شد در ترورها از فاصله ۵۰۰ متری، یک کیلومتری به یک خانهای شلیک میکردند با موشک ضد تانک یا با کوادکوپترها و پهپادهای کوچک و ریزپرندهها.
پس لایه اول که تکنیکی است، سطح خرد، لایه نقطهای. نقطهای باید طراحی این گنبدها انجام بشود. جاهایی که مناطق حساس محسوب میشوند: ساختمان حساسی است، افراد حساسی آنجا. مجموعه حساسی است، یا یک سیستم موشکی گذاشتهاید، سیستم راداری گذاشتهاید. خود این سیستم راداری که نمیتواند از خودش دفاع کند، شما باید براش یک گنبدی کوچک و محلی در نظر بگیرید. این میشود لایه اول، یعنی نقطهای.
یک لایه بیاید بالاتر: «ناحیهای». ببینید، ناحیهای به این معنا که سطحش تاکتیکی باشد. حالا یک جای بزرگتر: یک پادگان، یک ساختمان خیلی مهم، یک منطقه و محدوده؛ یک جایی که تعداد متنوعی از این موارد حساس وجود دارد. یک گنبد سبز بزرگتر. اگر در مورد اول شما ممکن است هزار تا از این گنبدهای کوچولو و نقطهای داشته باشید، اینجا مثلاً میشود فرض کنید صد مورد. صد مورد گنبد ناحیهای.
اما یک سطح میآییم بالاتر: ما «گنبدهای منطقهای» داریم. گنبدهای منطقهای فرض کنید یک گنبد ۷۰-۸۰ کیلومتر در ۷۰-۸۰ کیلومتر کل تهران را بپوشاند. اینها گنبدهای منطقهایاند. دیگر یک ناحیه مشخص و محدود را نمیپوشاند، یک منطقه عظیم را در بر میگیرد که مثلاً فرض کنید طول و عرض تهران را، شمال، جنوب و همه را بتواند دربر بگیرد، مثل ۷۰-۸۰ کیلومتر در ۷۰-۸۰ کیلومتر. خب، یک گنبد خیلی بزرگتری است. که داخلش یک گنبدهای کوچکتری ناحیهبهناحیه حفاظت ایجاد میکنند، یک گنبدهای خیلی ریزی داخلش بهصورت نقطهای در مقابل کوادکوپترها و ریزپرندهها و موارد دیگر کارشان انجام میدهند.
یک گنبد ملی که بتواند کل کشور را در بر بگیرد. آن همه اینها را پوشش میدهد و روی سر همینها قرار میگیرد.
پس ۴ لایه شد گنبدها: گنبدهای نقطهای، گنبدهای ناحیهای، گنبدهای منطقهای و گنبد ملی.
۹- البته شما میتوانید روی گنبد بینالمللی هم حساب کنید که مثلاً قاره آسیا را چین و ایران و روسیه و کره شمالی و کشورهای دیگر با هم پیمان مشترک گنبد سبز تشکیل بدهند و از قاره آسیا دفاع کنند. حالا فلان کشور وظیفه دارد از سمت شرق نگذارد موشک بیاید، فلان کشور وظیفه دارد نگذارد از سمت غرب بیاید، اون یکی وظیفه دارد از سمت شمال نگذارد موشک بیاید. روی گنبدهای کنسرسیومی، گنبدهای مشترکی که توسط چند تا کشور هم طراحی بشود و ساختش پیگیری بشود؛ برای یک دهه، دو دهه آینده روی اینها هم باید فکر کرد و ابعادش را سنجید.
اما من حیث المجموع ما برای اینکه مانند دفعه قبل غافلگیر نشویم و صدمه نخوریم، نقاط بسیار حساسی داریم که این نقاط بسیار حساس در مقابل موشکهای بالستیک و موشکهای کروز و بمبارانهای هوایی در حد مثلاً B-۲ و F-۳۵ آسیبپذیر نیست، از کوادکوپتر آسیبپذیر است. یک سیستم ضد موشکی یا یک سیستم موشکی دارید، یک راداری دارد اینجا، یک کوادکوپتر کوچولو میآید، میخورد بهش، کل رادار را از کار میاندازد، کل آن موشک گرونقیمت و عظیم از کار افتاد.
بهصورت تکنیکی، نقطهبهنقطه ما چند تا نقطه حساس در کل کشور داریم. اینها باید گنبد کوچولو برایشان در نظر گرفته بشود. ناحیههایی داریم که آنها باید گنبد داشته باشند. آن میشود لایه تاکتیکی. این قبلی تکنیکی بود، این تاکتیکی. یک لایه اپریشنال و عملیاتی داریم که منطقهای است مثلاً کل تهران. یک سطح استراتژیک داریم که میشود کل ایران. در ۴ لایه باید ذهنیت گنبد و گنبدسازی و داشتن گنبد دفاعی سبز برای مردم فرهنگسازی بشود. توی یکی دو دهه آینده این شکل بگیرد، آماده بشود، ساخته بشود، تمرین بشود. مخاطرات و تهدیدهایی دارد. ممکن است در سطح استراتژیکی کمتر احتمال داشته باشد دیگر جنگ بشود، دشمن از بیرون با هواپیما، موشک بیاید بزند. اما احتمال اینکه بهصورت نقطهای نقاطی باشد یا نواحی باشد که توسط کوادکوپترها یا پرندههای کوچک، ریزپرندهها و پهپادها مورد هجوم قرار بگیرد، این احتمالش خیلی زیاد است. در مقابل اینها باید ایمنی را شکل داد و سازماندهی کرد. و جلو برد. این مسأله اصلی ماست.
سیستم دفاع هوافضایی بخشی از دکترین هوافضای جمهوری اسلامی است. یعنی دکترین دفاع هوافضایی تابع دکترین هوافضای جمهوری اسلامی. ما جا داریم از دفاع هوافضایی سخن بگوییم، از حملات و تهاجمات هوافضایی سخن نمیگوییم. آن یک مبحث جدایی است که باید جداگانه بهش پرداخت در مبحث موشکها و ساختارهای هوایی و فضایی، الان ما میزان آسیبپذیری خودمان را داریم مقایسه میکنیم با آسیبپذیری که کشوری مثل آمریکا دارد برای خودش در نظر میگیرد یا چین که الان نگران شده که آمریکا بخواهد گنبد آهنین را طراحی کند، آسیبپذیری چین را میبرد بالا. ما در این جنگ این ساختار را دیدیم: هم خودمان زیر بمباران دشمن بودیم، همینکه سرزمین اشغالی فلسطین را بردیم زیر موشک، و ثابت شد که وقتی شما توی ۱۰-۱۵ روز ۶۰۰ تا موشک میزنی، اصلاً سیستم دفاعی نمیتواند در مقابلش دوام بیاورد.
این ۲ واقعیتی که در ایران و فلسطین اشغالی در این ۱۲ روز خودش را نشان داد، ناکارآمدی بسیاری از سیستمهای نظامی را علنی کرد، ناکارآمدی بسیاری از سیستمهای اطلاعاتی را در اشراف اطلاعاتی علنی کرد، آسیبپذیری بسیاری از زیرساختها را در مقابل این تهاجمات علنی کرد. هم آسیبپذیری ما زیاد بود، هم آسیبپذیری آنها زیاد بود. معلوم شد این نظام تمدنی و شهرسازی و ساز و کارها در مقابل این تهاجمها کاملاً بیدفاعاند و آسیبپذیرند.
خب، جوری که فشاری که بر ایران و رژیم صهیونیستی یا فشاری که بر ایران و کل آمریکا و اروپا آمد در این ۱۲ روز، اندازه یک جنگ ۷-۸-۱۰ ساله بود. یعنی کاملاً فشار سخت و سنگینی بر همه طرفهای جنگ وارد شد و همه مونده بودند که، چون ذهنیت مثلاً جنگهای ششماهه، یکسال، دوسال؛ چیزی دارد توی اوکراین انجام میشود الان ۳ سال جنگ است. اما یکدفعه یک جنگ ۱۲ روزهای شروع شد که انگار مسابقات جام جهانی فوتبال؛ همه مردم دنیا کلاً شبها منتظر بودند فیلمهای مثلاً موشکهای ایرانی را ببینند. شما هیچوقت در طول ۳ سال گذشته شاهد این نبودید که مردم دنیا بنشینند ببینند فلان اتفاق توی جنگ اوکراین میافتد مثلاً طرفین دارند چگونه عمل میکنند یا جنگ یک گوشهای از دنیا، توی دروازه اروپا.
اما جنگ بین رژیم صهیونیستی با ایران و ایالات متحده با ایران جوری بود که همه مردم دنیا داشتند ردیابی میکردند، دنبال میکردند. و همینطور که داخل این فیلم هم دیدید، توی کشورهای عربی جوانها شبها میآمدند روی پشتبامها با گوشیهایشان صحنهها را فیلمبرداری میکردند که موشکهای ایران میرفت و میخورد توی سرزمینهای اشغالی.
این جنگ همه ساختار نظامی را به هم ریخت، ساختارهای تمدنی را به هم ریخت. تمدن معلوم شد به شدت آسیبپذیر است. از ریزپرندهها گرفته تا پرتابههای عظیم و هایپرسونیک، از هواپیمای نسل پنجم گرفته تا امکانات دیگر. همه نظام محاسباتی هم دارد توسط هوش مصنوعی محاسبه میشود و رقم میخورد. لذا هزینه زیادی بشر امروز و آینده باید برای دفاع خودش در مقابل این نوع سلاحها رقم بزند. ما در وسط آتش بودیم و تجربهمان بینظیر است. از نزدیک جنگیدیم، امتحان کردیم.
چین با این همه عظمتش، ۵ تا موشک شلیک نکرده. توی یک جنگ واقعی، نه در مانور که دشمن فرضی را ببندی به ستون، هی بمبارانش کنی. نه واقعیه واقعی. موشک بیاید بخورد مثلاً توی کشور شما، دشمن بیاید توی روز روشن مثلاً توی تجریش، مردم معمولی را که پشت چراغ قرمز ایستادهاند، مردم را بزند با موشک هواپیماش، بعد شما هم محکم بزنید، مثلاً توی تلآویو و حیفا. چنین تجربهای روسها ندارند، آمریکاییها ندارند، چینیها ندارند. همانطور که داخل این فیلم مستند میگفت: آمریکاییها هیچوقت تجربه اینکه موشک به سمت کشورشان برود و بخورد آنجا را ندارند.
یک ذهنیتی از جنگهای اتمی داشتند که یک موشکی بیاید، دو تا موشک بیاید. اما اگر مثل این دفعه جنگ با ایران باشد که ۶۰۰ تا موشک برود، آمریکا هم که یک جای فشردهای نیست، یک موشک برود سمت نیویورک، یکی برود سمت واشنگتن، یکی برود سمت لسآنجلس، یکی برود سمت مثلاً دیترویت، یکی برود سمت شیکاگو، یکی برود سمت مثلاً میامی، یکی برود مثلاً سمت تگزاس. خب، چگونه میخواهند اینها دوام بیاورند و حفظ کنند؟
آنچه خیلی تکاندهنده است این است که کشورهایی که یک همچین ساختار پراکندهای دارند، میزان آسیبپذیریشان از بعضی جهات بیشتر است. هر چند که خب امکان دفاعیشان هم متقابلاً بیشتر خواهد بود. سیستم دفاع عالی هوافضایی آمریکای شمالی (نوراد) در دوره ترامپ رفت به سمت گنبد طلایی. که این گنبد طلایی یک لایهاش قاره آمریکای شمالی است. یک لایه دیگراش همانطور که دیدید کل کره زمین است که اینها کل کره زمین را با یک شبکهای از ماهوارهها پوشاندهاند.
همین حالتی که در کندوی عسل میبینید، این ششضلعیهایی که داخل کندوی عسل، این عسلها میروند داخل آنها، عسل میگذارند. آرایش ماهوارهها در پیرامون کره زمین یک همچین آرایشی است و با حجم زیادی ماهواره میخواهند آسمان کره زمین را کنترل کنند که از هر جا یک همچین موشکهایی آمد، بتوانند مثلاً خنثی کنند و منهدمش کنند. خب، میدانید این هزینهاش بسیار زیاد است. ضمن اینکه کل آسمان را هم باید توی چنگ خودشان بگیرند. حالا استارلینک چند هزار تا میخواهد پوشش بدهد. الان بین ۱۳۰۰ تا ۲۰۰۰ تا هم که همینالان نقد آنجا دارند هیچ. یک وضعیتی توی فضا به وجود میآورد از ترافیک ماهوارههایی که قرار است پوشش فضایی این جنگ را بدهد. من حیث المجموع جهان در سالهای آینده وارد دورههای ناشناختهتری از جنگهایی میشود که قابل کنترل و ارزیابی اینچنینی نیست. این کلیت مسأله است که خب باید بهش میپرداختیم.
گنبد قاره شامل گنبد مشترک ایران، روسیه، چین و خیلی کشورهای دیگر میتواند شکل بگیرد که قاره آسیا هم برای خودش، مثل آمریکای شمالی که برای خودش یک گنبد طراحی کرده این هم برای خودشان گنبد طراحی کنند. این دوره، دوره بسیار حساسی بود. موسسههای ساخت اسباببازی باید وارد میدان بشوند و این موسسهها برای کودکان ماکتهای این موشکهای بالستیک و کروز را بسازند، طرح عملیات بازی «جنگ بین ایران و اسرائیل» را به بازی تبدیل کنند. بچهها توی خانه که نشستهاند، موشکهای شهاب، سجیل، قدر، قیام، فتاح، فاتح، موشکهای خرمشهر و نمیدونم سجیل و همه را شلیک کنند، تمرین کنند، با قابلیت موشکها آشنا بشوند، کاملاً براشان ملموس باشد در دوره کودکی. الان شرکتهای اسباببازیسازی هوشمندانه باید بیایند این ۵۰-۶۰ نوع موشک ایرانی را به عنوان اسباببازی بسازند، در اختیار بچهها قرار بدهند. و خب، میدانید هم بازار خیلی خوبی دارد، هم به سادگی فرهنگسازی میشود، هم بچهها ذهنیتی پیدا میکنند از ساختار جنگها و برای دوره جوانی و دوره حساسی که در پیش دارند آماده میشوند.
نکته بعدی این است که گرایش به فضا را باید در نوجوانها نهادینه کرد، به گرایش فنی و علوم پایه هدایت بشوند در دوره دبیرستان و فضاسازی بشوند تا بچهها به سمت تکنولوژیهای برتر بهخصوص فضا گرایش پیدا کنند: علاقه به فضانوردی، علاقه به دانش فضایی، علاقه به دانش موشکی بالستیک، کروز، سیستم دفاعی، سیستم راداری، هوش مصنوعی. جوانها باید به سمت الگوهایی مثل حسن تهرانیمقدم، امیرعلی حاجیزاده، فخریزاده و کسانی در این سطح گرایش پیدا کنند: شهریاری و دانشمندان هستهای، دانشمندان دفاعی، دانشمندان موشکی. به سمت اینها گرایش پیدا کنند. مطلقاً اینکه بچه میخواهد از راهنمایی برود نمیدانم علوم انسانی باید خانوادهها رأی اینها را بزنند.
در این جلسه تلاش کردم که ماجرای نظام پدافند هوافضایی را در سیستم دفاعی هوافضایی کشور نظر به آنچه که در جنگ گنبدها از گنبد طلایی ترامپ تا گنبد سبزی که جمهوری اسلامی باید در منطقه غرب آسیا بر ایران و کشورهای اسلامی اطرافش بکشد این را تبیین کنم، به عنوان بخشی از جنگ سرد جدید و بخشی از آنچه که «دکترین هوافضای جمهوری اسلامی» نامیده میشود، در زیرمجموعهاش یعنی مقوله دفاع عالی هوافضایی.
تبیین این نیاز به قور و قوس بیشتری در این حوزه دارد. مطالب گستردهای در شبکههای اجتماعی بهخصوص در یوتیوب درباره گنبد طلایی منتشر شده هم نفیاً، هم اثباتاً. آنهایی که اثباتش کردند، گفتند باید در ۲۰-۲۵ سال آینده این اتفاق بیفتد، هزینههای دفاعیاش هم مشخص کردند که چه مناطقی از آمریکا باید این شکل بگیرد و بعد کامل بشود. آنهایی که نفی کردند و گفتند این امکانپذیر نیست و هزینه بیهوده است، آنها هم دلایل خوبی را ارائه کردند که ویدئوهای آنها را هم ببینید، متوجه میشوید که این پروژه چه مشکلات گستردهای دارد.
اما به هر جهت، جنگ رژیم صهیونیستی و ایالات متحده با ایران در محور کفار روبروی مومنین مسلمان شیعه، درسهای تمدنی زیادی داشته که به حول قوه الهی، انشاءالله این موارد را اگر برسیم، اجزا و ابعاد دیگراش را به مرور تبیین کنیم تا سرمایهای که حاصل خون بیش از ۱۰۰۰ شهید و رنج و سختی مردم مسلمان ایران و استقامت و پایداری آنها در مقابل کفار عبری و غربی بوده، بتوانیم حاصل این زحمات مردم و نیروهای مسلح را تجمیع کنیم در ساخت مباحث تمدنی انشاءالله آیندهمان. انشاءالله خدا توفیق روزافزون بدهد تا بتوانیم این را به یک سرانجامی برسانیم.
موفق و موید باشید، انشاءالله. والسلام.
◀️ مشاهده در یوتیوب:
◀️ مشاهده در آپارات: