یکی از ویژگیهای مهم یک مدیر یا سیاستگذار فرهنگی برخورداری از نگاه نو و خلاقانه در طراحی و اجرای پیامهای فرهنگی-اجتماعی است. حتماً میتوان نقدهای متفاوتی در لایههای راهبردی و فرمی، متوجه پویش جدید شهرداری و سازمان زیباسازی تهران دانست، ولی نمیتوان از کنار رویکرد متفاوت و نوآورانه آن بهسادگی گذشت.
مدیران فرهنگی (با ربط و بیربط به مأموریت اصلی خود)، به مناسبتهای مختلف حول مفاهیم کتاب و کتابخوانی که میرسند، با خشابگذاری انبوه رسانههای در اختیار، گوشمان را پر میکنند از موضوعاتی چون اهمیت کتاب خواندن، معرفی کتابهای مطلوب، تشویق و تحسین کتابخوانان، آثار خوب مطالعه، بیان وضعیت سرانه مطالعه، شوآف با تعداد و گسترش کتابخانهها و سالنهای مطالعه و قسعلیهذا! حرفهایی که از فرط تکراری و تهی بودن از خلاقیت، تقریباً خوشبینانه نتایجی کمحاصل داشتهاند.
در این میان قشری که معمولاً از قلم میافتند خود اهالی قلم هستند که نامشان در هیاهوی پویشهای معرفی کتاب و ترویج مطالعه، در سایه کمتوجهی قرار میگیرد. این نکته از آنجا مهمتر میشود که میبینیم تقریظهای رهبری که بر کتابهای متعددی منتشر شده، علاوه بر تمجید از محتوا و موضوعات مطروحه، حاوی عباراتی قابل توجه مبنی بر قدردانی از نویسندگان و خالقان این آثار است و این، مسألهای است که مدیران فرهنگی باید بیشازپیش به پیام آن توجه کنند.
شاید امسال اولین سالی باشد که عموم جامعه، این بزرگداشتها را، صرفاً همایشی و نمایشی و جلسهای نمیبینند و تکریم خالقان این محتوای ارزشمند را در جریان زندگی روزمره خود شاهدند.
از طرف دیگر، نویسندگان خوب نیز عمدتاً به دلیل ویژگیهای درونی و ذاتیشان، کمتر به بروز و ظهور شخصیت خود اصرار میورزند ولی با این پویش (صرف نظر از ضعفهای جدی فرمی)، مقام آنها هرچند به صورت ناکافی به عرصه عمومی عرضه و بر ارج آنها نزد متولیان فرهنگی، بیشتر از قبل صحه گذاشته شد؛ امری که به تعامل هرچه بیشتر آنان با سیاستگذاران فرهنگی-اجتماعی در آینده کمک شایانی خواهد کرد.
ویژگی جالب توجه دیگر این پویش، برنامهریزی و همراهی جدی یک نهاد تخصصی در حوزه کتاب یعنی حوزه هنری است، که به نظر میرسد مدل این جنس همکاری تخصصی، با تغییرات و تعدیلاتی قابل پیادهسازی در پویشهای فرهنگی-اجتماعی دیگر با موضوعاتی از قبیل آسیبهای اجتماعی و فرهنگسازی در عرصه عمومی باشد که انشاءالله در فرصتهای دیگر، کارشناسان به آن بپردازند.