از بین بیش از 3.5 میلیارد نیروی کار در سراسر جهان، حدود 1.1 میلیارد آن ها فریلنسر ها هستند! و در سال 2019 بیش از 57 میلیون نفر از این فریلنسر ها در خانه مشغول به کار بودند.
این آمار ها نشان از اهمیت بی چون و چرای سبک کاری فریلنسری و افزایش روز افزون آن می دهند. سبک کاری که شاید در کشور ما مدتی کوتاه اما در دنیا مدت ها است که وجود دارد اما در سال های اخیر روی آوردن به آن رشد چشمگیری داشته و به محبوبیتی فراتر از حد انتظار رسیده است.
در مقاله قبل یعنی " فریلنسر یا آزادکار کیست؟ " به تعریف این لغت، بیان ریشه و تاریخچه آن، تعدادی از مزایا و در انتها نیز به طور خلاصه به چند چالش آن پرداختم.
در این مقاله اما می خواهم به طور عمیق و مفصل تر به سوالات، ابهامات، چالش ها و مشکلات پیرامون فریلنسینگ یا آزاد کاری بپردازم و همچنین به این سوال پاسخ دهم که "فریلنسر ها چگونه پروژه می گیرند؟" و در این میان از روش هایی و راهکار هایی برای شروع و ورود به دنیای فریلنسینگ و آغاز به کار نیز خواهم گفت.
پس با من در این مقاله همراه باشید.
بیایید ابتدا با یکی از بزرگترین و پایه ای ترین چالش ها شروع کنیم:
برای یک فریلنسر و پس از شروع به کارش، از اولین چالش هایی که با آن مواجه می شود بازاریابی و یافتن پروژه است.
در واقع بعد از مدتی می فهمید که پروژه ها به خودی به خود به سمت شما نمی آیند و بال ندارند!
طبق یک نظر سنجی، حدود شصت و سه درصد از فریلنسر ها با مشکل بازاریابی روبرو هستند و این مورد با اضافه شدن روز به روز تعداد فریلنسر ها، حتی بیشتر هم می شود.
شاید شما با خودتان بگویید که :
اینطوری ها هم که می گویید نیست و کاری ندارد که!
یک صفحه در اینستاگرام میسازم ، در یکی از وب سایت های فریلنسری ثبت نام می کنم و تعدادی هم کارت ویزیت چاپ می کنم تا مشتریان حضوری را نیز از دست نداده و در مهمانی ها و مراسم ها یا هر جایی دیگر وقتی فردی را دیدم که پروژه ای در حوزه تخصصی من داشت و به مهارت من نیاز داشت، کارت ویزیتم را به او می دهم، خودم را معرفی کنم و پس از توافق، شروع به همکاری و انجام دادن پروژه اش می کنم، از آن طرف مشتری های غیر حضوری و مجازی خودم را نیز دارم، به همین سادگی و راحتی!
اما متاسفانه ماجرا به همین سادگی ها هم نیست!
مواردی وجود دارند که مانع می شوند این داستان ذهنی شما به واقعیت بپیوندد یا به همین سادگی ها به پیش برود!
پس بگذارید تا بیشتر موضوع را باز کنم و واضح تر برایتان توضیح دهم.
شاید عجیب به نظر برسد، اما این مشکلی است که خیلی از فریلنسر ها، خصوصا در ایران با آن دست و پنجه نرم می کنند.
عدم اطمینان یا ناآگاهی کارفرما ها یکی از دلایل شکست فریلنسر ها در بازاریابی است.
البته این مورد جنبه ی دیگری هم دارد و گاهی واقعا فریلنسر مهارت کافی برای انجام پروژه ای که کارفرما برون سپاری کرده است را ندارد، با این حال درخواست و پیشنهاد انجام آن را می دهد، نتیجه آن می شود که در پایان، کارفرما با محصول و خروجی روبرو می شود که هیچ کدام از نیاز ها و انتظاراتش را برآورده نمی کند و همین یکبار رخ دادن چنین اتفاقی باعث می شود که کارفرما نسبت به همه فریلنسر ها و کسانی که به این صورت کار می کنند بدبین شده، اعتمادش را از دست داده و ترجیح دهد که حتی با هزینه بیشتر پروژه هایش را به جای فریلنسر ها، به شرکت ها و تیم های موجود بسپارد.
برندینگ، خصوصا برای آزادکار هایی که حوزه کاریشان به این مورد مربوط نمی شود، به تنهایی معضل و چالش بزرگی است و به نوعی پاشنه آشیل، نقطه ضعف و دلیل موفق نبودن بسیاری از فریلنسر ها در شغل و کار خود است.
برندینگ فرآیند وقت گیر، خسته کننده و با افزایش قیمت های این روز ها، هزینه بر است.
اگه بخواهید به صورت حرفه ای به برندینگ بپردازید و برند شخصی خودتان را ایجاد کنید، شاید حتی دیگر وقتی برای انجام پروژه ها نداشته باشید یا مجبور شوید که از زمان های استراحت خود بیشتر بزنید و کارهای کمتری را قبول کنید، که این خود باعث کاهش جریان درآمدی شما که هدف اصلی و نهایی شما است می شود.
برای برندینگ حرفه ای، نیاز است که به وبلاگ نویسی و تولید محتوای جدید و خاص مشغول شوید، حضور فعال و پر رنگی در اغلب شبکه های اجتماعی، متناسب با نوعشان، داشته باشید، با پیج های همکار تبادل کنید و خودتان را تبلیغ کنید، به کامنت ها، سوال ها و دایرکت هایی که برایتان فرستاده می شود پاسخ دهید، در رویداد ها، مراسم و نمایشگاه هایی که به حوزه کاری شما مربوط می شود حضور پیدا کنید و به شبکه سازی مشغول شوید (که البته این مورد با توجه به شرایط فعلی و شیوع کرونا خیلی کم رنگ تر و شاید تا حد زیادی به خودی خود حذف شده است که البته امیدوارم در زمانی که این مقاله را می خوانید دیگر کشور عزیزمان و دنیا درگیر این همه گیری و پیامد های ناگوار آن نباشد) و به این کار ها به طور مستمر ادامه دهید و کیفیت و حضورتان را نیز در هر کدام از این موارد بیشتر و پر رنگ تر کنید!
فکر می کنم با همین میزان از توضیحات به خوبی درک کرده باشید که برند سازی و شناخت خودتان به مخاطبان و کارفرمایان، به تنهایی و با وجود تعداد زیادی از رقیبان، خصوصا تیم ها و شرکت های بزرگ دیگر، اصلا کار ساده، زود بازده و مختص یک زمان کوتاه نخواهد بود و حتی با وجود امکانات فراوانی که امروزه فراهم است و دنیای دیجیتال برایمان به ارمغان آورده هم، برندینگ و بازاریابی همچنان هم کاری فوق العاده سخت و زمان گیر و نیازمند صبوری و حوصله و توانمندی های خاص خودش است.
البته این موردی است که اغلب گریبان افراد تازه کار را می گیرد ولی ممکن است گاهی فریلنسر های با سابقه هم با جمله:
"میشه نمونه کارهایی بیشتری برام بفرستی؟!"
مواجه شوند.
مشکلی که در این بین وجود دارد این است که:
برای افراد تازه کار یا آنهایی که نمونه کار زیادی ندارند امکان ارائه این مورد در صورت درخواست کارفرما وجود ندارد و اکثر کارفرما ها هم بدون دیدن نمونه کار به یک فریلنسر اعتماد نکرده و پروژه را به اون نمی دهند، از آن طرف، اگر پروژه ای هم نباشد، نمونه کاری نیست!
و به این ترتیب آزادکار وارد یک چرخه و دور باطل شده که برای خروج از آن باید به انجام پروژه ها با قیمتی بسیار نازل و مبلغی که بسیار کمتر از آنچه که دستمزد واقعی انجام آن کار است، تن دهد، حتی گاهی مجبور به انجام کار و پروژه ی رایگان برای شرکت ها می شود تا بتواند رزومه ای برای خود دست و پا کند.
اکثر فریلنسر های قدیمی و با سابقه حداقل یک بار با این مورد مواجه شده اند (خصوصا در گذشته که امکاناتی مانند پرداخت امن و مواردی مشابه وجود نداشت) که بعد از اتمام پروژه یا حتی در حین انجام پروژه و بعد از مدتی که از آن می گذرد، کارفرما غیبش می زند!
بله اتفاقی بسیار عجیب ولی کاملا واقعی است!
گاهی و به دلایل متفاوت، نامعلوم و ناشناخته! کارفرما بعد از شروع کار نظرش عوض شده و بدون آن که چیزی بگوید و پیام و خبری دهد، می رود و شما و پروژه خودش را را ترک می کند!
و حتی ممکن است اکانت، شماره و تمام نشانی ها و راه های دسترسی به خود را نیز پاک کرده و عوض کند!
حال فریلنسر بیچاره می ماند و پروژه ای که شاید روز ها زمان صرف آن کرده و برای تمام کردنش بی خوابی ها کشیده است.
علاوه بر زمان و انرژی هدر رفته، در بسیاری از موارد آن پروژه به درد فرد دیگری نیز نمی خورد و نمی توان از آن در جای دیگری هم استفاده کرد و حتی شاید به دلیل درخواست ها، نظرات و سلیقه خاص و عجیب کارفرمایش، به عنوان نمونه کار هم نشود از آن استفاده کرد و برای رزومه بیشتر اثر منفی داشته باشد تا مثبت!
شاید بگویید اگر فریلنسر بخشی از پول را قبل از انجام کار بگیرد، دیگر چنین مشکلی پیش نمی آید، ولی دو نکته وجود دارد که دوست دارم در اینجا برایتان بگویم:
1- در کمال تعجب حتی گرفتن بخشی از پول قبل از شروع کار هم الزما و حتما موثر نخواهد بود و نمی شود به آن تکیه حتمی کرد و به شخصه مواردی را دیده ام و تجربه کرده ام که کارفرما با وجود آنکه مبلغی را در ابتدای کار واریز کرده بود (که مبلغ آن چنان کمی هم نبوده!) در اواخر پروژه ناپدید شده و دیگر جواب پیام ها و تماس ها را نداده است!!
2- بعضی (شاید بیشتر از بعضی!) از کارفرمایان با شنیدن کلمه پیش پرداخت و اینکه باید درصدی از مبلغ کل را در ابتدا و برای شروع کار واریز کنند، در لحظه منصرف شده و همان ابتدای کار متواری می شوند!! و متاسفانه ممکن است تعدادی از پروژه ها را به خاطر همین مورد از دست دهید.
به همین دلیل خیلی از آزادکار ها برای اینکه بتوانند پروژه را بگیرند دیگر اسمی از پیش پرداخت و واریز اولیه نمی آورند.
با افزایش روز به روز تعداد فریلنسر ها در دنیا و با یک حساب سر انگشتی متوجه می شوید که رقابت برای گرفتن پروژه ها نیز خود به خود افزایش یافته و پروژه گرفتن، هر چه که می گذرد به کار سخت تری تبدیل می شود.
حال شرایط اقتصادی کشورمان و همه گیری کرونا و وضعیت کسب و کار های داخلی را نیز به این آش شله قلمکار! اضافه کنید تا به یک نتیجه واحد برسید.
بله درست است، سرعت رشد تعداد فریلنسر ها بسیار بیشتر از تعداد پروژه های موجود است و از آن تعداد پروژه ها هم تعداد کمتری از کارفرما ها هستند که حاضر اند به جای شرکت ها و تیم های بزرگ و معروف با فریلنسر ها کار کنند و از آن موارد هم، باز تعداد کمتر و بخش کوچک تری وجود دارند که شامل پروژه های متوسط و بزرگ که پول خوبی داخل شان باشد، می شوند و همین پروژه ها هم تعداد بسیار زیادی تقاضا برای انجام شان وجود دارد که ممکن است (مانند بقیه بخش ها و حوزه های دیگر در کشور عزیزمان) افراد سودجو، دلال و فرصت طلب که حتی شاید نیاز و وابستگی خاصی هم به آن درآمد و مبلغ آن پروژه ندارند و از راه ها و چندین منبع دیگر درآمد جداگانه دارند، صرفا برای اینکه آن پروژه را بگیرند با ارائه پیشنهاد های وسوسه کننده و بسیار کمتر از واقعیت و ارزش کار، وارد میدان شوند و کار را برای بقیه فریلنسر ها و افراد حرفه ای که واقعا می خواهند کار را به بهترین نحو انجام دهند و زندگی شان هم تنها از این راه می گذرد سخت و سد کنند.
تمام این موارد و شرایط در کنار یکدیگر باعث می شوند که درآمد فریلنسر ها کم و با کاهش نقدینگی مواجه شوند و این مورد به یکی از دغدغه های بزرگ آن ها تبدیل شود.
هر چند همان طور که در مقاله قبل نیز گفته شد، فریلنسری علاوه بر مزایا و آزادی های فراوانی که دارد، برای افراد حرفه ای و توانا، درآمد های به مراتب بیشتری از کارمندی و استخدام و هر گونه روش های کاری دیگری می تواند داشته باشد.
احتمالا این موردی است که همه هم همین را انتظار دارند، یک فریلنسر که به تنهایی کار می کند و همه چیز کاملا عادی است.
اما فکر می کنم که لازم است کمی بیشتر در این مورد صحبت کنیم.
تنهایی کار کردن به خودی خود، شاید مشکل و ایراد خاص و بزرگی نداشته باشد، خصوصا اگر با چالش های کار تیمی، آن هم در ایران (و به عنوان افرادی که اکثرا تا دوران دانشگاه، در مدارس و دوره های مختلف تحصیلی، توسط آموزش و پرورش که این مورد یکی از وظیفه های اصلی آن است- همانطور که بخش زیادی از آموزش، تربیت و تعلیم دانش آموزان و بچه ها در کشور های برتر خارجی به این مورد اختصاص دارد و از سنین اولیه ورود به مدرسه، به کار تیمی و کار گروهی توجه و پرداخته می شود- تجربه های زیاد و خاصی درباره کار تیمی، اصول و استاندارد ها، چالش ها و راهکار های آن نداشتیم) آشنا باشید، ممکن است که تنهایی کار کردن را ترجیح دهید ولی بیایید کمی به آن طرف قضیه هم نگاه کنیم:
شما خودتان اگر پروژه ای بزرگ و سنگین که هزینه زیادی هم در بر دارد را داشته باشید ترجیح می دهید آن را به یک نفر بسپارید یا یک تیم؟
حتی اگر اینطور فرض کنیم که آن یک فرد بسیار متخصص و در چندین زمینه متفاوت نیز حرفه ای و با سابقه و تجربه است، قطعا این مورد را قبول دارید که چون فقط یک نفر است و به تنهایی کار می کند (حتی در صورت انجام دادن همه کار ها به نحو احسن) زمان انجام کار ها و اتمام پروژه طولانی تر خواهد شد چون مشخصا آن فرد در یک لحظه توانایی انجام و رسیدگی به فقط یک کار را دارد.
و این مورد احتمالا برای بسیاری از کارفرما ها خوشایند نیست و خصوصا در پروژه هایی که فوری و دارای زمان بندی فشرده و محدودی هستند عیب به حساب می آید.
مورد دیگری که در ادامه صحبت قبلی می خواهم اضافه کنم این است که:
اگر به پروفایل های فریلنسر ها در شبکه های اجتماعی و خصوصا سایت های مربوطه و اختصاصی در این حوزه نگاه کنید، در خیلی از موارد ممکن است با دیدن لیست بلند بالای مهارت های یک فرد، که اکثرا هم سن زیادی ندارند، تعجب کنید.
قضاوتی در کار نیست و قصد ندارم در مورد درست یا غلط بودن و امکان نداشتن چنین اتفاقی صحبت کنم، صرفا می خواهم این مورد را متذکر شوم که برای کارفرمایی که با فریلنسر آشنایی ندارد، او را حتی یک بار ندیده و صحبتی هم با وی نکرده است، همچنین تجربه قبلی کار با او را هم ندارد، باور کردن و اعتماد به آن فریلنسر و اینکه تمامی آن موارد صحت داشته باشد کمی سخت و سوال برانگیز است.
در نتیجه بهتر است هنگام نوشتن مهارت ها و توانایی های خود، بیشتر فکر و بررسی کنید و از اغراق کردن بپرهیزد و صرفا حوزه و مواردی را که سطح تسلط و آشنایی و تجربه کافی از آن ها دارید را ذکر و بیان کنید.
شاید اکنون با خود می پرسید که این همه موارد مختلفی که تا به اینجا بیان و از آن ها صحبت شد برای چیست و چرا از اول به سراغ پاسخ سوال نرفتم و مستقیم به آن جواب ندادم؟
شاید هم متوجه شده باشید، همان طور که در ابتدای مقاله گفته شد، بخشی از پاسخ سوال داخل همان مواردی که ذکر شد و درباره آن ها با هم صحبت کردیم، بوده و در این بین، به صورت غیر مستقیم، به بخش هایی از سوالی که در اول مقاله مطرح شد نیز پاسخ دادیم.
در واقع در این بین به تعدادی از موضوعات، شرایط، موارد و کارهایی که نباید در حین فریلنسری و زمان گرفتن پروژه انجام دهیم یا اتفاق بیافتند که باعث از دست دادن پروژه ها یا عدم اطمینان کارفرما و عدم همکاری او با شما می شود، پرداختیم.
در اینجا بار دیگر، به صورت خلاصه و تیتر وار، کار هایی که برای گرفتن پروژه باید انجام دهید را دوباره بیان، مرور و همچنین موارد تازه ای را نیز به آن ها می افزاییم.
قبل از هر چیز لازم است که روی تخصص، حرفه و مهارت خود تمرکز و سرمایه گذاری کنید و مطمئن شوید که در آن حوزه، علاوه بر برآورده کردن حداقل انتظارات و داشتن توانایی های پایه، در بخش یا بخش هایی، برتر و بالا تر از تعداد زیادی از همکاران تان هستید.
برای اینکه بتوانید پروژه بگیرید، باید متفاوت باشید و به چشم بیایید و کارفرما برای انتخاب شما و ترجیح شما به دیگری، دلیل (بخوانید دلایل!) قانع کننده ای داشته باشد.
پس دارای مزیت های رقابتی، ارزشمند و خاص باشید و به این روند نیز ادامه دهید و پیشرفت کنید و در این شرایط باقی بمانید.
همانطور که قبلا گفته شد، رزومه و نمونه کار های شما برای کارفرما ها از اهمیت بالایی برخوردار هستند و به نوعی ویترین و دکور فروشگاه و مغازه شما به حساب می آیند و از اولین مواردی هستند که توجه هر مشتری (کارفرما) را به خود جلب می کنند.
پس در انتخاب مواردی که در آن قرار می دهید دقت و حساسیت به خرج دهید.
اگر تازه شروع به کار کرده اید و رزومه و نمونه کاری ندارید، می توانید تعدادی پروژه برای خود تعریف کنید و به بهترین شکلی که می توانید آن ها را به پایان برسانید و از آنها به عنوان نمونه کار هایتان استفاده کنید.
همچنین می توانید مدتی در شرکت ها و تیم هایی که در حوزه کاری شما فعالیت دارند یا به هر دلیل به تخصص شما نیاز دارند به عنوان کارآموز فعالیت کنید و از پروژه هایی که در آن جا انجام دادید و فعالیت های خود در آن جا رزومه سازی کنید.
این مورد قطعا یکی از تاثیر گذار ترین موارد در موفقیت شما برای گرفتن پروژه ها و انتخاب شما توسط کارفرما است و مشخص است که اگر کسی شما را نشناسد و از وجود شما مطلع نباشد، از انجام دادن پروژه و درخواست و پیشنهاد کار نیز خبری نخواهد بود. و با وجود تمام سختی ها و وقت گیر بودن و مواردی که برای این مبحث در طول این مقاله بیان کردیم، شما خواه نا خواه برای شناخته شدن و دیده شدن ملزم به بازاریابی و کار بر روی برند شخصی و معرفی کردن خود هستید.
فقط، در این بین و همین طور که مشغول برنامه ریزی برای بازاریابی و تولید محتوا و برند سازی برای خود هستید، حواستان به این نکته باشد که برندینگ، تبلیغات و بازاریابی یک تیغ دو لبه است و همان طور که می توانند باعث موفقیت شما، دیده شدن بین رقبا، سرازیر شدن پروژه ها و درخواست های همکاری به سمت شما شود، با یک اشتباه و انتخاب استراتژی غلط و نامناسب می تواند شما را از عرش به فرش برساند و همه زحمات و وقت و انرژی شما را هدر دهد. پس حتما برای موفقیت در این مورد، خصوصا اگر حوزه کاری شما به آن مربوط نمی شود و سر رشته و آشنایی با این دنیا، اصطلاحات و قوانین بازی اش ندارید، مطالعه کنید و آگاهی خود را در این زمینه افزایش دهید و از تجربه های دوستان، آشنایان و بزرگان این حوزه استفاده کنید و از افراد متخصص و با سابقه مشاوره و مشورت بگیرید.
چیزی که در این بخش می خواهم عنوان کنم، ممکن است از فرد به فرد، زمان و شرایطی تا زمان و شرایطی دیگر متفاوت باشد و استثنا ها و موارد خاص زیادی هم، حتی خودتان دیده باشید و بشناسید. پس با توجه به شناختی که از خودتان، شخصیت تان و توانایی ها و شرایطی که دارید، انتخاب کنید و تشخیص دهید که شما جزو کدام دسته از افراد هستید و به کدام گروه تعطلق دارید.
اکثر آدم ها و در طول زندگی خود می توانند به یک کار مشغول باشند و در یک چیز متخصص شوند و به تبحر و مهارت دست یابند و آن ها را برای توانایی شان در یک کار خاص می شناسند و تحسین می کنند.
می خواهید اسمش را استعداد و موهبت الهی بگذارید، تلاش و ممارست و تمرین های دائمی و بی وقفه، ژن و ارث خانوادگی یا هر چیز دیگری ولی اکثر انسان ها با وجود و داشتن هر کدام از موارد قبلی تنها در یکی دو مورد خاص و محدود و مرتبط به هم می توانند موفق شده، به درجات عالی برسند و اسم و رسمی برای خود بهم بزنند و ما معمولا در اطرافمان و در طول تاریخ و خصوصا سده ی اخیر که علم ودانش و تخصص ها بسیار بسیار گسترده و در عین حال جزیی تر و به بخش های کوچکتر و خاص تر تقسیم شده اند، افرادی را نمی بینیم و نمی شناسیم که در ده ها مورد خاص و متفاوت و بی ارتباط با هم، توانایی، مهارت و تخصص خارق العاده و مثال زدنی داشته باشند و نام آن ها را در رتبه های اول و تاثیر گذار ترین افراد چندین حوزه متفاوت و مختلف و جدا از هم ببینیم.
پس اگر شما هم اینگونه هستید، به جای گشت زنی در حوزه و کار های مختلف و از این کار به آن پریدن، حوزه و زمینه کاری عوض کردن و امتحان هر چیزی و هدر دادن وقت و انرژی و هزینه خود، متمرکز شوید و یک حوزه و تخصص خاص را که به آن علاقه دارید، عاشقش هستید، به شما حس خوبی می دهد و فکر می کنید که می توانید برای سال های سال به آن مشغول شوید و هرگز از آن خسته نمی شوید را انتخاب کنید و شروع به یادگیری و افزایش مهارت و اطلاعات خود در آن حوزه کنید و به پیشرفت ادامه دهید.
از شکست ها هم نترسید و خسته و تسلیم نشوید، تا به افسانه ای در حوزه کاری خود تبدیل شوید! و این گونه است که هر کارفرمایی می خواهد با شما کار کند و حاضر می شود حتی چند برابر مبلغ عادی پروژه را هم بدهد تا شما آن کار را انجام دهید و دیگر این کارفرما و پروژه هایشان هستند که به دنبال شما می گردند، نه شما!
علاوه بر این مورد سعی کنید از انجام چندین کار به صورت همزمان با یکدیگر بپرهیزد زیرا این روش عموما باعث کاهش بازده و عملکرد شما می شود و همچنین شما بسیار خسته تر کرده و انرژی و توان شما را می گیرد.
در ادامه موضوع بازاریابی و برندینگ و به دلیل اهمیت بسیار زیادِ داشتنِ ارتباطات و شناخته شدن، تصمیم گرفتم این مورد را نیز به صورت جداگانه بیاورم و باز هم روی برند سازی و دیده شدن در حوزه کاری تاکید کنم.
هر چه ارتباطات بیشتری داشته باشید و با افراد بیشتری در تماس باشید، احتمال اینکه پروژه های بیشتری پیدا و در آن ها شروع به کار کنید هم افزایش می یابد.
البته در این جا بیشتر منظورم ارتباطات کاری و با همکاران و افرادی که در زمینه کاری شما فعالیت می کنند، بود. هر چند ممکن است پیشنهاداتی از دوستان و افراد دیگر نیز دریافت کنید.
اگر تاکنون صرفا از طریق اینستاگرام یا ارتباطات قدیمی خود پروژه می گرفتید، خود را محدود نکنید و روش های جدید و تازه را امتحان کنید و با افراد جدیدی ارتباط برقرار کنید و آشنا شوید و به محیط های جدیدی وارد شوید (نه الزاما مکان و محیط های فیزیکی و حضوری)، در سایت های فریلنسری ثبت نام کنید و پروفایل و روزمه خود را کامل کنید و به اشتراک بگذارید.
در حوزه کاری خود محتوا تولید کنید، مشاوره دهید، به سوالات دیگران پاسخ دهید و مشکلات آن ها را برطرف کنید و مطمئن باشید این روش ها و راه های دیگر، کمک به دیگران و آشنایی با افراد و تیم های جدید، دیر یا زود برای شما پروژه ها و فرصت های شغلی خوبی را به همراه خواهد آورد.
شما به عنوان یک فریلنسر و فردی که در حوزه کاری اش تبحر و تخصص دارد باید همواره از قیمت و هزینه های انجام پروژه های مرتبط در زمینه کاری تان اطلاع داشته باشید و بتواند به درستی هزینه ارائه خدمات درخواستی مشتریان و کارفرما ها را
برآورد کنید.
همچنین باید از میزانی تجربه و آگاهی برخوردار باشید که بتوانید زمان حدودی پروژه و اتمام آن را تخمین بزنید و در هنگام ارائه پیشنهاد خود به کارفرما، علاوه بر ارائه قیمت مناسب و منطقی، زمان بندی و تاریخ تحویل مناسبی را نیز محاسبه و ذکر کنید. چون علاوه بر توانایی ها، رزومه و نمونه کار های یک آزادکار، توضیحات، قیمت و زمان تحویل کاری که در هنگام پیشنهاد و درخواست برای انجام یک پروژه خاص، ارائه می دهد، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار خواهند بود و می توانند پروژه را برای شما به ارمغان یا از دست شما در بیاورند.
در این بخش صرفا به ذکر این نکته بسنده می کنم که هر فریلنسر، در هر زمینه و حوزه ای که کار می کند، برای موفقیت، باید از مهارت های ارتباطی مناسب، رفتار و برخورد خوب، حوصله و انرژی برای صحبت و توضیح دادن و جواب دادن به سوال ها، خوش قول، وقت شناس و مسئولیت پذیر بودن و مواردی این چنینی برخوردار باشد و این ها به نوعی پیش نیاز شروع هر کاری و خصوصا فریلنسری هستند.
در این مقاله سعی کردم به مواردی که هنگام شروع کار نیاز است بدانید و چالش هایی که ممکن است حین کار با آن ها مواجه شوید و همین طور پاسخ به این سوال که: "فریلنسر ها چگونه پروژه می گیرند؟" و همچنین پیش نیاز های شروع به کار، بپردازم و در کنار هم، بیشتر وارد دنیای فریلنسینگ و با آن آشنا شویم تا به بخش بیشتری از سوالات و ابهامات شما در این مورد پاسخ داده شود و شرایط را برایتان بازتر و روشن تر کنم.
امیدوارم که از مطالب این مقاله بهره لازم را برده باشید و در شروع و حین کار تان به عنوان یک فریلنسر از توضیحات و پیشنهاداتی که ارائه دادم استفاده کنید و این مقاله را با دوستان و همکاران تان و افرادی که تازه با این مفهوم آشنا شده اند یا به عنوان آزادکار شروع به فعالیت کرده اند، به اشتراک و همچنین نظرات، پیشنهادات و تجربیات خود را با من و سایر خواننده ها در میان بگذارید.
روز و روزگار تون خوش و بی غم
مراقب خودتون و عزیزان تون باشید
تابستان 1399
(ویرایش شده در بهار 1400)