مجتبی پورعابد
مجتبی پورعابد
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

این جملات آنقدر هم عجیب و غریب نیست !

سلام

احتمالا در حیاط خونه شما هم هر روز تعداد زیادی تراکت تبلیغاتی می اندازند که توش نوشته شته

جنس ما بهترین جنس باز را است .. با اولین خرید مشتری خواهید شد ... کافی است امتحان کنید

حتما شما هم بارها این روش بازاریابی را مشاهده یا تجربه کردید و در خوشبینانه ترین حالت آنرا به سطل زباله انداخته اید

در خانه شما اینطوری هست که وقتی تلویزیون پیام بازرگانی پخش کنه باباتون بگه بزن شبکه دیگه این تبلیغات همش دروغه!

شماهم دیده اید که در اتوبان ها تبلیغ کتاب کمک درسی انجام میدن در حالی که در سال شاید زیر 1000 نفر دانش آموز از آنجا رد میشه و زیر 10 نفر چشمش به تبلیغ می افته ؟!

یا جلو مدرسه تابلو تبلیغات تخت و سرویس خواب نصب می کنند

نقطه مشترک تمام این کسب و کار ها این است که میگن بازار خراب شد و دست زیاده ..

خیلی از صاحبان این مشاغل مستقیم هزینه این تبلیغات را روی کالا می کشند چون توجیهی ندارد که چند صد میلیون هزنیه تبلیغات از جیب تولید کننده بره و منطقی است که مصرف کننده ها این هزینه را روی کالا تقبل کنند

خیلی ها معتقداند که این هزنیه برند شدن و دیده شدن است اینطوری مشتری با خیال راحت تری خرید می کند و یک کالا گمنام را نمی خرد! پس بهتر است خیلی و شیک و بی دردسر این هزینه را مثل مالیات بر ارزش افزوده باشیب ملایم پرداخت کند و از برند ما لذت ببرد

خیلی از مشتریان نمی تواند در یک جمله تفاوت کالاهای برند و غیر برند را به زبان بیاورند و فقط می گویند.. خوب توی تلویزیون نشون داده

این سبک بازاریابی و تبلیغات یه در قرن جدید به شکست نزدیک شده

اونجایی که تولید کنند به جای ایجاد شعار نمی تواند رسالت و هدف از تولید خودش را بیان کند و ارزش افزوده ای برای مخاطب ایجاد کند

حالا مخاطبین در فضای مجازی با مقایسه کالا ها و مزیت های رقابتی از یک سو و از سوی دیگر توضیحات بلاگر ها کالاهای گمنامی را که تلویزیون و بیلبرد ها تبلیغ نمی کنند را خریداری

می کنند چون تبلیغ کننده آن دقیق و کاربردی به نیاز های خریدار اشاره می کند توضیح میدهد و مزیت های رقابتی کالا ها را از دید یک مصرف کنند تشریح می کند


در اقتصاد پسا کرونا جایی برای هزنیه های سرسام آور تبلیغات برای شرکت ها نیست و اگر شرکتی بخواهد به روش قدیم تبیلغاتی را انجام دهد که نرخ بازگشت سرمایه کمی را دارد احتمالا سریع تر از رقبایش زمین گیر می شود

حالا در این آشفته بازار اقتصادی که همه تلاش می کنند عقب ماندگی های خود را با افزایش فروش جبران کنند اقیانوس قرمزی برای مخاطبین ایجاد شده که درآن همه در آن تلاش

می کنند اندک پول باقی مانده در ته جیب مشتری را به خود اختصاص دهند و به اصطلاح سهم خود را از بازار افزایش دهند

در آن سوی کارزار مخاطبین هم حساب شده تر دست به جیب می شوند و میداندد اگر مثل قبل بخواند در دام تبلیغات بیفتند قدرت خریدشان هرروز کمتر و کمتر می شوند

این جملات آنقدر هم عجیب و غریب نیست !

شما هم در بخشی از روز مرگی ها خود در نقش مشتری وارد یک فروشگاه شده اید و برای خرید کردن مکث های طولانی کرده اید و از خود پرسیده اید بلاخره کدام رب گوجه راست می گوید !

حق به جانب کدام روغن است ؟

کدام پنیر حال من را خوب میکند

کدام کیف فقط به فکر خودش نبوده و من و نیاز های من را هم درک کرده

کدام برند لباس شرایط من را در طراحی رنگ و قیمت گذاری محصولش لحاظ کرده

کدام تولید کننده واقعا خودش را جای من گذاشته و از منظر من جنس را طراحی کرده

شما به عنوان خریدار بار ها قبل از وارد کردن رمز در پوز فروشگاه این سئوال را از خود پرسیده گه من دیگر فرصت و پول اشتباه ندارم آیا این یک خردی منطقی است؟ این کالا نیاز من را مرتفع می کنه؟

حلقه مفقوده بازار و مشریان اقتصاد پسا کرونا بازار یابی بر اساس سرمایه اجتماعی است

دوران بفروش در رو تمام شده !

یک برند یا پیش از این خودش را در دل مشتری جا کرده و خدمتی بیشتر از خواسته مشتری ارائه داده وفاداری خریده ...

یا الان برای کسب این جایگاه باید چندین برابر هزنیه کند بذر بکارد و درآینده درو کند ..و این از توان کسی که تا الان به این روش تبلیغات نکرده معمولا خارج است ..

از شما دعوت می کنیم تا در وبینار آموزشی چطور تبلیغات متفاوت کنیم مهمان ما باشید

https://eseminar.tv/wb26583

همچنین می توانید از طریق لینک زیر از مطالب مرتبط با این موضوع در صفحه اینستاگرام ما بهرمند شوید

https://www.instagram.com/behtar_az_emroz/

با بیشتر آشنا شوید ..

https://zil.ink/porabed.ir



مجتبی پورعابدتبلیغاتخلاقیت در تبلیغاتسرمایه اجتماعی در فروشفروش
مدیر و مدرس مجموعه آموزشی بهتر از امروز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید