ویرگول
ورودثبت نام
مجتبی پورعابد
مجتبی پورعابد
خواندن ۸ دقیقه·۳ سال پیش

فراتر از کتاب خوانی


ما نباید کتابخوانی را مثل مدرک گرایی و تحصیل کنیم !

وقتی همه را به گرفتن مدرک دعوت کردیم ولی هنوز کتاب خوان کم داریم و اوضاع فرهنگی و اجتماعی به نقطه مطلوب نرسیده باید به عدم وجود یه چیزی هایی شک کنیم

وقتی به بچه ها همه چیز می دهیم و لی ضعف دارند از کمبود ویتامین رنج می برند، یا به غذاها باید شک کنیم یا به کودک.

دقت کردید که با این همه بودجه و تبلیغات برای توسعه کتابخوانی باز آمار مصرف سیگار برای حل مشکلات بیشتر از کتاب است !!؟ یعنی وقتی کسی به مشکل بر می خورد سیگار روشن می کند و به سراغ کتابی برای حل مشکلش نمی رود؟!

حالا اینکه اعتقادی به کتاب ندارد یا نمی داند که کتابی برای حل مشکلش هست یا نه؟ بحث دیگری است.

ما در قرن 21 نمی توانیم انسان را به خوردن مستقیم نمک،کلسیم ، گلوکز،گندم و.. دعوت کنیم ! انسان در قرن 21 این مواد را از خوراکی هایی که می خورد دریافت میکند.

یه پیراشکی ! یه املت ! یه نوشابه انرژی زا..

صحیح یا غلط باید کارشناس تغذیه بحث کند ولی این در روزمره اکثر آدم ها اتفاق می افتد.

وقتی کودک شما می پرسد: چرا باید کتاب بخوانیم هنوز همان پاسخ پدرِ پدر بزرگمان را در آستین داریم و می گویم: بخاطر اینکه دانا و باهوش باشیم!!

و احتمالا کودک جواب می دهد من بدجور باهوشم! جوری که تو داری از هوش، فهم و درک من خسته می شوی و در پاسخ دادن به من عاجز ماندی...

و اگر واقعا شما اهل مطالعه باشی می دانی که پاسخ نخ نمای قدیمی کتاب بخوان تا دانا باشی خیلی جواب هوشمندانه ای در قرن 21 نیست !

واقعا چرا کتاب بخوانیم ؟ و چرا فکر می کنیم موفق ها کتابخوان هستند؟

در تعریف تازه ای که از دانشمند شدن در کتاب "بی حدو مرز" اثر جیم کوییک مطرح می شود به این اشاره می کند که: دانشمند به رشته یا مدرک شخص گفته نمی شود ، به نوع نگاه و ذهن پرسشگر او به تحلیل و بررسی و مقایسه اطلاعات و وقایع می گویند.

یک دانشمند به سادگی نمی پذیرد و خود را ملزم به تحقیق بیشتر و آنالیز داده ها و پرسش های عمیق تر می کند. و این خواسته ها گاه در مصاحبه ها، گاه در آزمایشگاه ها و گاه در کتاب های پیدا خواهد شد.

این دقیقا چیزی است که انسان قرن 21 در بمباران اطلاعات به آن نیاز دارد.

ما شاید خیلی نیازمند اطلاعات نباشیم وقتی به گفته الوین تافلر: زیر بمباران اطلاعاتی قرار داریم حلقه مفقوده ما آنالیز و تجزیه و بکارگیر اطلاعات در زندگی است .


این بی اخلاقی های اجتماعی که همه را آزار می دهد میوه ندانستن ها نیست ! حاصل دانستن زیاد و عمل نکردن هاست و بوی بد توجیه کردن ها و دور زدن ها نشان واضحی از این دانستن است .

کسی که در آسانسور سیگار می کشد ممکن است خودش دکتر باشد! و حتی نویسنده کتاب ضرر سیگار برای سلامتی !

کسی که زباله ها در کنار سطل می گذارد، یا کسی که از چراغ قرمز عبور میکند شاید کارشناسی ارشد علوم اجتماعی داشته باشد

با محاسبه تعداد دانشگاه ها و فارغ التحصیلان در ایران این دور از انتظار نیست که خیلی از افراد کتابخوان هم بوده باشند.

ما نیازمند این هستیم که ابتدا ذهن مخاطب را پرسشگر، و بعد تحلیلگر بار بیاوریم .

ابزارهای الکترونیکی مثل موبایل و کامپوتر و فضای مجازی اطلاعات کافی در اختیار ذهن پرسشگر قرار خواهد داد.

البته بین خواستن و خواندن و، نخواستن و دیدن یک مطلب در فضای مجازی هزاران فرسنگ فاصله است .

هدف نهایی ما از ترغیب خود و دیگران به کتابخوانی این است که مخاطب بداند و بخواهد که مشکلاتش را با استفاده از دانش و تجربه دیگران حل کنند . از آن مهم تر مهارت تشخیص و تحلیل این دانسته ها را با توجه به شرایط و امکانات موجود داشته باشد و از همه اینها ضروری تر و لازم تر اقدام برای تغییر و بهبود است.

وقتی کسی نمی داند و اقدام می کند لااقل تجربه کسب می کند. ولی و قتی می داند و حرکت نمی کند در خوشبینانه ترین حالت به دانستن و خواستن بد بین می شود و دیگر نخواهد دانست .

این که با همه یارانه کاغذ و کتاب، آمار کتابخوانی از کشور های جهان سوم هم پائین تر است، به این خاطر است که افراد اعتقادی به حل مشکل به وسیله دانایی و تجربه ندارند .چون دانسته های قبلی که در نظام آموزشی آموخته اند هنوز مشکلی از آنها حل نکرده، لذا حاضر به آموختن بیشتر نیستند.

وقتی کتاب فلان نویسنده انگیزشی در کشور به شدت فروش می رود و کتاب بعدی او پیش خرید می شود نشان از این دارد که نویسنده یک اقدام کوچک از مخاطب خواسته ، مخاطب انجام داده ،تغییر را احساس کرده و حالا تشنه مطلب بعدی شده.

این بحث وقتی جدی می شود که خریدارن کتاب های غیر درسی و انگیزشی اغلب افرادی هستند که تحصیلات عالیه و تکمیلی را طی نکرده اند.

این امر نشان دهنده آن است که مخاطب دانشگاهی ذهنش از کتاب های غیر کاربردی پر شده و خودش را از دانایی و آموختنِ بیشتر بی نیاز می داند.

در مقابل قشری که دانشگاه نرفته می خواهد این خلاء مدرک و دانایی را با خواندن و آموختن کتاب هایی آسانتر و روانتر و کاربردی تر هستند جبران کنند.

و در عمل شاهد این هستیم که کمتر تحصیل کرده ها در زندگی کاری و حتی خانوادگی و حل مشکلات به مراتب موفق تر اند ،چون کم و کاربردی خوانده و اجرا کرده و نتیجه گرفته است .

آنها در تربیت کودک در بحث انگیزش در ارتباط موثر و موفقیت و.. یک طیف از کتاب های مرتبط را خوانده و اجرایی کرده و نتیجه گرفته.


از این سو ما در کنار دادن یارانه بیشتر، اهداء کتاب رایگان در اماکن ،و تاسیس کتابخانه های باید به ترویج فرهنگ حل مشکل و ترغیب به دانایی و تحلیل اخبار و سواد رسانه ای بیشتر بپردازیم .

انسان قرن 21 شاید کتاب دست نگیرید ولی هنوز مشکلات دارد و باید بیاموزد که چطور و کجا دنبال حل مشکل خود بگردد.

بردن لکه از فرش ،درمان پرخاشگری کودک، هنر تعامل با همسایه و کاهش تنش های آپارتمان نشینی همه مشکلات انسان قرن 21 است که در کمتر کتابی به آن پرداخته شده و کمتر کسی از افراد خواسته تا این مشکلات را با آموختن حل کند.

انسان فست فود خور قرن 21 خیلی حوصله گشتن در لابلای کتاب ها را برای سئوال خود ندارد.او اگر به این برسد که یک چیز را نمی داند یا باید بیشتر بداند سرچ میکند .

حالا مشکل دوتا شد ..

چه چیزی سرچ می کند؟ چه پاسخ می گیرید؟

و اینجا شاید از خواندن مهمتر هنر تحلیل و صحت سنجی است .چه کسی با چه روایی و پایایی و صحتی این اطلاعات را در اختیارش قرار داده ؟ غیر از پلیس فتا که مراقب اخلاقیات است ، کسی مراقب علمی بودن درج ها مطالب هست که مخاطب به بی راهه نرود.؟

چه کسی قرار است عاقل بودن خواننده و شنوده را به او یادآوری کند ؟کجا قرار است سواد رسانه بیاموزد تا درست عمل کند یا درست تصمیم بگیرد؟

وقتی دعوت از انسان قرن 21 به کتابخوانی برای بازگشت رونق به صنعت نشرو چاپ می شود کار به فاجعه کشیده می شود!

این یعنی خود دعوت کننده به کتابخوانی ،کتابی در خصوص نیاز سنجی مشتری نخوانده

انسان قرن 21، آماده خور است !همه چیز را جیبی و کپسولی می خواهد. وقتی سی دی انگیلسی در خواب چند میلیون فروش می کند یعنی مخاطب آماده و آسان خور است .

وقتی برنامه کتاب باز در صدا سیما پُرمخاطب می شود یعنی مخاطب دوست دارد کسی برایش کتاب را خلاصه کند و اگر خیلی کتاب جذاب بود می رود و خودش می خواند.

وقتی نرم افزار های کتاب صوتی ،پادکست ،و کتاب الکترونیکی بیشتر از یک انتشارات فروش می کند و عضو می گیرید، یعنی انسان قرن21 برای دانایی خود راه دیگری را برگزیده است همانطوری که دیگر دوست نداشت روی پوست آهو بنویسد و با کاغذ حال می کرد ،حالا کتاب الکترونیکی و کتاب صوتی مقصد بعدی خواسته های اوست.

حتی اگر خودش نخواهد ، در لابلای ازدحام مترو، ترافیک، کارهای خانه و بچه داری ،این ابزار های الکترونیکی هستند که می توانند کپسولی به او اطلاعات برسانند و گره از کارش باز کنند.

وقتی یک صفحه در اینستا گرام که فقط عکس یک مطلب در کتاب را درج می کند ،چندین هزار بار بازدید می شود، یعنی مخاطب آماده و پخته سئوالش را می خواهد.

وقتی آمار سرچ های یک مشکل در یک منطقه قابل توجه می شود یعنی مخاطب فهمیده مشکل دارد و دنبال راهکار آسان و جواب سریع می گردد ولی ما به او کتاب چند صد صفحه ای گران معرفی می کنیم که در لابلای فشار مترو و ایستادگی های در اتوبوس هیج وقت رنگ خواندن به خود نخواهد گرفت.

کاش دعوت کنندگان به کتابخوانی از دید مخاطب به مشکل نگاه کنند و بجای یارانه کاغذ و چاپ، آنچه را که او می خواهد، به می دادند.

تجربه پخش کتاب رایگان و خرید تضمینی چند جلد کتاب از ناشران برای روشن نگه داشتن چراغ این کسب و کار ها تا اندک زمان بیشتر دوام نمی آورد.


این روز ها پادکست های کتاب و کتاب های صوتی و حتی خلاصه کتاب ها، از کتاب فروشی های مطرح بیشتر فروش می کنند .و این همان اتفاقی است که می خواهیم با ترغیبت مردم در هفته کتابخوانی و نمایشگاه کتاب به خرید از ناشران این صورت مسئله و نیاز را به روش عرضه کنندگان و دولتی ها حل کنیم .

در دهه اخیر خیلی از کسب کار ها با وجود تمام حمایت هایی دولتی که شدند، از بین رفتند و کمرنگ شدند.

حالا صنعت چاپ و نشر به عنوان داعیه دار فرهنگ و تغییر و پیشرفت، باید برای جلو گیری از انقراض به دانسته ها مطالعات و کتاب های که دیگران را به آن دعوت می کند باز گردد.و راهکار را از دل آن استخراج و اجرا کند .

البته هیچ کس منکر لذت و تاثیر کتابخوانی در کنار کرسی و سماور و جایگزینی آن با جعبه جادو و سریال های تکراری نمی شود .

و بجاست تا از کودکی این شیرینی را در کام فرزندانمان بچشانیم و این عادت را با کتابخوانی های شبانه و قصه گویی ها نهادینه کنیم .

ما فقط برای دانایی کتاب نمی خوانیم!

بعضی اوقات فرار از هیاهو زندگی ،خلوت باخود ،سفر به اعماق تاریخ ،همزاد پنداری با شخصیت داستان ها و درک اتفاقات به کتاب پناه می بریم و انسان قرن 21 برای ادامه حیات به شدت به این خلوت ها و آرامش ها نیاز دارد

البته این روز ها همین نیاز هم در فضای مجازی شناسایی و برای آن راهکار های متفاوتی از کتابخوانی اندیشه اند.

ما تلاش کردیم برای انسان آماده خوره قرن 21 خلاصه کتاب ها را در قالب دورهمی های آموزشی و جلسات دانش افزایی در وبینار ها با زبان ساده و بومی شده قرار دهیم

از شما هم دعوت می کنیم مهمان محفل دانایی ما در این جلسات باشید.

https://zil.ink/behtar_az_emroz



مجتبی پورعابدفراتر از کتابخوانیبهتر از امروزکتابمطالعه
مدیر و مدرس مجموعه آموزشی بهتر از امروز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید