milad asckary
milad asckary
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

تأثیر ناآرامی کشورهای عربی بر امنیت رژیم صهیونیستی (قسمت اول)


با توجه به ناآرامی‌های أخیر در دو کشور مهم و استراتژیک منطقه غرب آسیا یعنی عراق و لبنان، قصد داریم تأثیر این وضعیت بر امنیت رژیم صهیونیستی را بررسی کنیم. اسرائیل با توجه به موقعیت متزلزل خود در منطقه نسبت به این ناآرامی‌ها دو رویکرد متفاوت دارد.

رویکرد اول

برخی از نظریه پردازان صهیونیستی بر این باورند که با توجه شرایط حاکمیتی منطقه که اکثراً دارای نظامی پادشاهی و دیکتاتوری است، تشکیل یک دولت دمکراتیک می‌تواند به نفع رژیم اسرائیل باشد. چرا که این رژیم تا بیش از سه دهه به دنبال رفع مشکلات امنیتی خود از جانب کشورهای عربی بود. بنابراین بروز این نا آرامی‌ها و تشکیل یک دولت دمکراتیک جدای از ایجاد فضای نفوذ در بدنه حاکمیت، باعث می‌شد تا توجه مردم و احزاب مختلف از مسائل منطقه به مشکلات داخلی معطوف شود.

از طرف دیگر در صورت تشکیل دولت تازه تأسیس، او یقیناً برای پیدا کردن مقبولیت در منطقه و جامعه بین الملل به دنبال شریک خواهد گشت و در این حالت اسرائیل می‌تواند خود را به عنوان شریک صلح معرفی کند. جدای از این درگیری‌های سیاسی، و مشکلات داخلی به آنان اجازه نخواهد داد تا وقت دشمنی و مقابله با اسرائیل و آمریکا را داشته باشند. به همین دلایل برخی از جریان بهار عربی در 2011م، داعش، ناآرامی های کردستان عراق، انقلاب یمن، مصر و شورش اخوان المسلمین در سوریه در 1980م و... استقبال کردند.

رویکرد دوم

در این بین برخی از نظریه پردازان اسرائیلی معتقدند تشکیل یک دولت دمکراتیک در کشورهای عربی نوعی تهدید برای اسرائیل محسوب می‌شود. چرا که از طرفی ممکن است جایگاه مزدوران آن‌ها در منطقه به خطر بیافتد همچون فروپاشی حکومت «قذافی» در لیبی و یا «حسنی مبارک» در مصر. همچنین ممکن است دولتی اسلامگرا بر سر کار بیاید و موقعیت رژیم صهیونیستی را با خطر مواجه کند مثل چیزی که در مصر برای مدت کوتاهی اتفاق افتاد.

نکته حائز اهمیت دیگری که می‌توان دراین دو رویکرد به آن اشاره کرد تغییر تعریف تهدیدات امنیتی اسرائیل است. چرا که بعد از شکست متوالی کشورهای عربی در مقابله با اسرائیل، ضعف آن‌ها به دلیل فشارهای آمریکا، درگیری‌های داخلی و فرایند صلح اعراب و اسرائیل در ضمن قرار داد کمپ دیوید و صلح با مصر و اردن، عملاً نقش دولت‌ها با توجه به دو دیدگاهی که مطرح شد می‌تواند برای رژیم صهیونیستی خطرناک و یا سودمند باشد.

البته اسرائیل توانست در طول هفتاد سال اشغالگری خود اکثر کشورهای عربی را با خود همراه کند ولی این پایان تهدیدات امنیتی برای این رژیم نبود. چرا که با توجه به دلایل بیان شده ناآرامی این حکومت ها به معنی امنیت بیشتر نبوده و نیست. به طور مثال در جریان انقلاب مصر؛ سفارت اسرائیل در قاهره تصرف شد و عملیات‌های نظامی در مرز اسرائیل و مصر شکل گرفت و حتی در لیبی نیز تسلیحات زرادخانه‌ای به دست گروه‌های جهادی افتاد.

گروه‌های شبه نظامی

بعد از حل شدن تهدید اسرائیل از جانب دولت‌های عربی، مشکل جدید دیگری دامنگیر این رژیم شد. گروه‌های شبه نظامی مخالف اسرائیل که به جای تأکید بر حس ناسیونالیستی عربی از اسلام گرایی سیاسی حرف می‌زدند و ا زجانب کشور ایران حمایت می‌شدند. در حال حاضر بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین تهدید رژیم صهیونیستی فعالیت همین گروه‌های شبه نظامی است.

گروه‌های شبه نظامی مشکلاتی به مراتب گسترده‌تر نسبت به دولت‌های عرب ایجاد می‌کنند. چرا که این گروه‌ها هیچ تعهدی برای حضور در دولت یا شبه دولت ندارند و با انجام جنگ‌های نامنظم در صورت شکست هم با هزینه کم، خواهند توانست اثر روانی قابل ملاحظه‌ای بر اسرائیل وارد کنند. مثل چیزی که در انتفاضه‌های مردم فلسطین روی می‌دهد.

علاوه بر این برای اسرائیل هیچ مخاطب و طرف حسابی برای مرزگذاری، بازدارندگی و یا عملایت تلافی جویانه باقی نمی‌ماند. به همین دلیل اگر یکی از کشورهای عربی دچار آشوب و یا ناآمنی شود، این احتمال وجود دارد که این گروه‌های شبه نظامی و مردم فلسطین که از وطن خود به کشورهای همسایه مهاجرت کرده‌اند مسلح شده و برای این رژیم ایجاد خطر کنند.1

پی‌نوشت:

1 - فصلنامه مطالعات راهبردی، تأثیر انقلاب و نا آرامی در کشورهای عربی بر امنیت اسرائل: نظرگاه درونی، امین پرتو، مصطفی کریمی، بهار 1391، شماره 55، ص186-169.

امنیت اسرائیلاغتشاشاتعراقلبنانتهدیدات امنیتی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید