milad asckary
milad asckary
خواندن ۱۰ دقیقه·۳ سال پیش

سینمای راهبردی غرب (بخش سوم)



عامل نجات

تقریباً در تمام فیلم‌هایی که دارای موضوع اپیدمی هستند حتی در برخی از فیلم‌های زامبی مثل «ردکان 1» یا «گذرگاه» همیشه یک استثنای انسانی وجود دارد که ویروس بر روی آن تأثیر ندارد. در فیلم «شیوع» 2011م همسر زن تاجری که ناقل ویروس است نسب به ویروس مقاوم است. با این که زن و فرزند او در کمتر از سه روز می‌میرند ولی او حتی بیمار هم نمی‌شود. در فیلم «آنفولانزای» کره جنوبی، ناقل ویروس آنفولانزای خوکی، خودش نسبت به ویروس ایمن است و حتی پزشکان از طریق او واکسن را کشف می‌کنند. در فیلم «outbreak» ناقل بیماری یک میمون است که خودش نسبت به بیماری مقاوم است و واکسن از طریق همین میمون کشف شد. در فیلم زامبی «جنگ جهانی Z» انسان‌هایی که به بیماری‌های مضمن مبتلاء هستند نسبت به این ویروس و افراد مبتلاء مصونیت دارند و همین امر عامل نجات بشریت می‌شود.

البته در برخی موارد هم آنتی ویروس توسط پزشکان و با کمک ارتش یا بهتر بگوییم آمریکایی‌ها کشف و ساخته می‌شود.

مهار کنندگان ویروس‌ها

در اکثر فیلم‌هایی با موضوع اپیدمی‌های خطرناک ما شاهد نقش آفرینی سه گروه هستیم؛ ارتش، (WHO) یا «سازمان پهداشت جهان» و (CDC) یا «مراکز مدیریت و پیشگیری بیماری ایالات متحده آمریکا». قبل از پرداختن به این سه مورد در فیلم‌های اپیدمی، باید به این نکته توجه نمود که تقریباً در همه آن‌ها آخرالزمان و یا پسا آخرالزمان وقتی محقق می‌شود که آمریکا و یا ارتش آن سقوط نماید. تلقین این مفهوم که مرز بین فروپاشی جامعه بشری و بدویت و یا مرز بین تمدن و غیره آن آمریکا است. یعنی زمانی که آمریکا سقوط نماید، دنیا به آخر خود می‌رسد.

اما درباره نقش ارتش در این فیلم‌ها باید گفت که در بیماری‌های اپیدمی یک از گزینه‌هایی که برای مقابله با شیوع ویروس از سوی ارتش پیشنهاد می‌شود، گزینه بمب اتم و یا منفجر کردن محیط آلوده است. نقش دیگر ارتش عبارت است از کمک کردن برای قرنطینه نمودن مبتلایان، جلوگیری از حرج و مرج، همکاری با متخصصان برای کشف و یا پیدا کردن واکسن مورد نظر یا اگر بخواهیم به طور کلی بگوییم آنان نقش منجی را دارند. حتی در فیلم‌هایی که نقش منفی داستان یک فرد نظامی است، مقابل آن یک نظامی خوب و فداکار قرار می‌دهند.

نکته بعدی همکاری دو نهاد «سازمان بهداشت جهانی» با « مرکز مدریت و پیشگیری بیماری های آمریکا» است. اینکه افراد این دو نهاد در فیلم چقدر صادقانه و فداکارانه برای نجات مردم جهان و جلوگیر از شیوع ویروس تلاش می‌کنند. نمونه کامل این همکاری را می‌توان در فیلم «شیوع» سودربرگ مشاهده نمود. به عبارت دقیق‌تر در این گونه فیلم‌ها جامعه پزشکی جهان برجسته سازی شده است تا در مواقع شیوع ویروسی خاص که وحشت ناشی از آن سریع‌تر از خود ویروس انتشار می‌یابد، این نهادها به عنوان یک مرجع و راهنمای هدایت‌گر معتبر، نقش ایفا نمایند تا از این طریق بتوانند فضای ایجاد شده بعد از ویروس را مدریت نمایند.

کشورهای میزبان

درباره عوامل طبیعی بیماری‌های اپیدمی هالیوود باید گفت که اکثر این بیماری‌ها از قاره آفریقا آغاز شده و باز هم مثل همیشه ارتش آمریکا و (CDC) هستند که برای نجات مردم جهان دست به کار می‌شوند. البته در برخی از این فیلم‌ها مردمان شرق و خصوص مردمان چشم بادامی عامل شیوع بیماری‌های خطرناک هستند. مثل فیلم «شیوع» یا «Contagion» ساخته «استیون سودربرگ» و فیلم «آنفلانزا» یا «Flu» ساخته « کیم سانگ سو» که منشاء بیماری چین و کره جنوبی است.

در فیلم «OUTBREAK» ساخته 1995م که به فارسی «شیوع» ترجمه شده، درباره یک ویروس عفونی مرموز به نام «موتابا» است که در شهر «زئیر» آفریقا پیدا شده و توسط یک میمون مبتلاء انتشار می‌یابد. در فیلم «تأثیر جهانی» ویروسی به نام «مانگیا» با انتشار سریع خود کل قاره آفریقا را با خطر مواجه می‌سازد و بلاخره در سریال « The Hot Zone » که در 2019م توسط استودیوهای تلویزیونی «فاکس بیست و یکم» و «اسکات فیری پروداکشن» مشترکاً ساخته شد، در بخش پایانی سریال عامل همه بیماری‌های عفونی و اپیدمی مثل ایدز و ابولا را قاره آفریقا معرفی می‌کند.

در بخش پایانی وقتی «نانسی» شخص اول فیلم، از جلسه سران ارتش و (CDC) خارج می‌شود با استادش «دکتر کارتر» برخورد می‌کند که در حال سیگار کشیدن است. کارتر در بخشی از سخنان خود به نانسی می‌گوید «این میمون‌ها از فیلیپین اومدن. ابولا از اونجا نمیاد. حتماً منشاء آفریقایی دارد.» بعد چنین ادامه می‌دهد که «ایدز، ابولا و تمام عوامل پرخطر به دلیل دست درازی بشر به محیط‌های طبیعی است که قبلاً دست نخورده بوده». کارتر می‌گوید: «ویروس‌های در حال پیدایش، به جهش و نجات یافتن ادامه می‌دهند. حتی با نابودی محیط زیست طبیعی‌شان و وقتی بر می‌گردن از قبل قوی‌تر شدن» بعد از این صحنه نمایش بر روی آفریقا می‌رود که دکتر کارتر در دخل یک قایق به سمت یک جزیره در حال حرکت است. در این لحظه میان دکتر کارتر و قایق ران این گفتگو شکل می‌گیرد: «این تاجرها میمون‌های مریض را همینطور در داخل این جزیره می‌اندازند؟ بله، «ماربرگ، (HIV)، ابولا و...دارن با هم ترکیب میشن، جهنم زمین همینه، فقط منتظر آزاد شدنه.اینجا اسمش چیه؟ جزیره شیطان»

بعد از این تصویر روی خانم «نانسی» می‌رود که در حال سخنرانی است. فیلم و سخنرانی با این جملات به پایان می‌رسد؛ «در حالی که خانه این ویروس‌ها را نابود می‌کنیم، میزبان شون را ازبین می‌بریم، این را باور کنید که این هیولا دوباره باز می‌گردد. باید برایش آماده شویم».

این جملات جدای از طبیعی جلوه دادن شیوع این ویروس ها، آفریقا را مرکز بیماری معرفی نمود و دخالت نظامی و خدماتی آمریکا را در این قاره موجه جلوه داد. همچنین ترس از ابولا و ویروس‌ها را همیشگی و دائمی ساخت.

اما سوال اینجاست که چرا آفریقا غالباً به عنوان منشاء بسیاری از ویروس‌های فیلم‌های اپیدمیک معرفی می‌شود؟

آفریقا سرزمین استعماری جدید

قاره آفریقا و کشوهای آن اگر چه به ظاهر فقیرند ولی منطقه‌ای غنی از منابع طبیعی و معدنی هستند. جدای از آن از جهت موقعیت ژئوپلیتیکی نیز بعضی از کشورهای آن مثل: مصر، جیبوتی، لیبی، تونس، گینه و... دارای جایگاه ویژه‌ای برای قدرت‌های جهانی هستند. البته از این نکته هم نباید غافل ماند که کشورهای آفریقایی 54 رأی در سازمان ملل دارند که این خود باعث جلب توجه قدرت‌های جهانی شده است.

«سانوشا نایدو» کارشناس ارشد مؤسسه گفت و گوهای جهانی «کیپ تاوون» به روزنامه روسی «نیزاو یسیمایا گازینا» در این باره می‌گوید: «آفریقا به فضای راهبردی و دیپلماتیکی برای نقش آفرینان جهانی به منظور دست یابی آن‌ها به اهداف جهانی خود تبدیل شده است. در این بین روسیه و آمریکا بخشی از باشگاه کشورهایی هستند که آفریقا را راهی برای تقویت منطق بین المللی و دست یابی به منابع جدید می‌بینند. آفریقا قاره‌ای است که منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی روسیه و امریکا را به یکدیگر بسیار نزدیک کرده است.»[1]

حضور کشورهای مختلف در قاره آفریقا

با توجه به ویژگی‌های منحصر به فرد این قاره چیزی حدود یک دهه است که کشورهای صنعتی جهان به آن روی آورده‌اند. به طور مثال آمریکا در کشورهایی چون چاد، جمهوری دمکراتیک کنگو، سومالی، اتیوپی، اوگاندا، سودان، کنیا و نیجریه، حضور پر رنگی دارد. البته تعاملات تجاری و اقتصادی آمریکا با این قاره از 200 میلیارد دلار در 2000م به 39 میلیارد دلار در 2017م کاهش یافته است.

آمریکا

درباره حضور آمریکا در قاره آفریقا باید به چند نکته دقت نمود. اول این که حضور این ابر قدرت در آفریقا به بهانه‌های مختلفی مثل حضور تروریسم، بیماری‌های اپیدمیک، فعالیت اقتصادی و... محقق می‌گردد. دوم این که بخشی از کاهش حجم تعاملات اقتصادی آمریکا، مربوط به خودکفایی این کشور در زمینه انرژی بوده و بخش دیگر آن هم به حضور رقبای تجاری آمریکا مثل روسیه و چین و قرار دادهای تجاری اتحادیه اروپا با 41 کشور آفریقایی باز می‌گردد. نکته سوم آن است که در حال حاضر آمریکا بیشتر به دنبال حضور نظامی در کشورهای آفریقایی به بهانه بیماری‌های اپیدمیک، تروریست و آموزش نظامی است تا از این طریق بتواند با نفوذ روز افزون رقبای خود مقابله نماید.[2]

به همین دلیل نیویورک تایمز در مقاله‌ای به این مطلب اشاره نموده و می‌نویسد: «دولت آمریکا تهدید‌های تروریستی قاره سیاه علیه منافع و اهداف آمریکا در این قاره را انگیزه اصلی برای تقویت بنیان‌های نظامی‌اش در آنجا معرفی کرده است.»

با این حال مخاطبان از این امر نباید غافل شوند که حضور نظامی مستقیم در یک کشور باعث واکنش افکار عمومی خواهد شد بنابراین آمریکا گام‌های اولیه خود را به بهانه‌هایی چون انسان دوستی و کمک‌های بشر دوستانه بر می‌دارد. به طور مثال این کشور کمپ «لومونیه» را در 2002م در کشور استراتژیک و فقیر «جیبوتی» با اهداف غیر نظامی و بشر دوستانه بنا می‌کند. اما بعد از استقرار نیروهای نظامی در سال 2013م مبلغ 200 میلیون دلار برای بازسازی و تجهیزات نظامی آن و هواپیماهای بدون سر نشین هزینه نمود.[3]

روسیه

روسیه دومین تأمین کننده اسلحه و تسلیحات قاره آفریقا است. این کشور از همین طریق قدرت آن را دارد که رأی کشورهای آفریقایی در سازمان ملل را تغییر دهد. صادرات اسلحه در مقابل رأی. البته این گونه تصوّر نشود که تنها روسیه دست به چنین کاری می‌زند بلکه آمریکا و سایر کشورهای اروپایی نیز از این قاعده مستثناء نیستند. این کشور همچنین در بخش انرژی و معادن کشور «زیمبابوه»که بزرگ‌ترین ذخایر فلزات پلاتین جهان است، فعالیت دارد. به عبارتی این بخش‌ها در اختیار شرکت های روسی هستند.

چین و هند و اتحادیه اروپا

معاملات تجاری آفریقا و هند در 2018م 63 میلیارد دلار و تعاملات اقتصادی اتحادیه اروپا و این قاره چیزی حدود 280 میلیارد دلار است. اما چین به عنوان بزرگ‌ترین رقیب اقتصادی آمریکا، سهم قابل توجه‌ای از این تجارت را در اختیار دارد. به شکلی که کشورهای آفریقایی حاضر به قطع این تجارت به بهانه همکاری با آمریکا نیستند.

چین با توجه بدهکاری خارجی کشورهای آفریقایی، تلاش می‌کند تا وام‌های کم بهره برای آنان جور نماید. چین همچنین بیش از 86 میلیارد دلار وام‌های تجاری برای این کشورها فراهم نموده تا از این طریق بتوانند از زیر فشار مؤسسات مالی جهانی خارج شده و با او همراه شوند.

اگر چه تجارت مستقیم چین و آفریقا در 2015م پنج در صد بود ولی میزان تجارت دو طرفه آنان از 10میلیارد در سال 2000م طی 20 سال به چیزی حدود 200 میلیارد دلار رسیده است. حضور چین در آفریقا به قدری پر رنگ است که موسسه «مکنزی» در ژوئن 2017م طی گزارشی اعلام نمود که بیش از ده هزار شرکت چینی در آفریقا فعالیت می‌کنند. علاوه بر این چین کمک‌های بشر دوستانه‌ای نظیر ایجاد زیر ساخت‌های حمل و نقل، آموزش، بهداشت و ارتباط را برای آفریقا انجام داده و حتی مثل آمریکا در قالب آموزش و تأمین سلاح، در کشورهایی مثل سودان جنوبی، جیبوتی، کنگو و مالی حضور دارد.[4]

آفریقای فقیر قربانی استعمار

همانطور که گفته شد کشورهای فقیر مسلمان آفریقا در حقیقت غنی هستند ولی فرهنگ غلط، جنگ‌های داخلی، نژاد پرستی، اختلاف و تفرقه و رفتار قبیله‌ای ناشی از سیاست‌های استعماری، سال‌هاست که آنان را عقب نگاه داشته. مردمان آن ضعیف و دولت‌های آنان بدهکاران بانک‌های جهانی هستند. همین امور منجر می‌شود تا این کشورها نتوانند به پیشنهادهای به ظاهر بشر دوستانه کشورهای سرمایه دار و بعضاً استعماری جواب رد دهند.

فقر آنان را وادار می‌کند تا در مقابل خدمات آنان سرمایه‌های طبیعی و ملی کشورهای خود را به قیمتی ناچیز بفروشند و به جای تولید، خام فروشی کنند. به همین دلیل چیزی حدود یک دهه است که این قاره صحنه رقابت ابر قدرت‌ها برای تصرف و تصاحب ثروت این مردم فقیر شده است.[5]

ویروس ابولا و منافع آمریکا در آفریقا

اپیدمی ابولا در 1976م شناسایی شده و تا کنون 26 دوره شیوع داشته که اخرین بار آن در 2013م و در غرب آفریقا بود. آخرین دوره شیوع ویژگی‌هایی داشت که باعث شد محققان و افکار عمومی این گمانی زنی را نمایند که انتشار ابولا با برنامه ریزی صورت گرفته است.

ویژگی هایی چون «طولانی شدن مهار آن»، «انتشار در کشور «گینه» و چند کشور دیگر به طور همزمان و سرعت بی‌سابقه انتقال آن به سایر کشورهای آفریقایی»، «به تعویق انداختن تأمین بودجه و تأخیر در کمک رسانی» و «ورود نیروهای نظامی به بهانه حفظ صلح در منطقه غرب آسیا و جلوگیری از انتشار». نکته قابل توجه دیگر این دوره، میزان مبتلایان آن بود که تقریباً چهار برابر تمام شیوع‌های قبلی بود. سازمان خیریه پزشکان بدون مرز در این باره می‌گوید؛ عدم پاسخ گویی دولت‌های محلی و سازمان بهداشت جهانی به درخواست‌های آنان باعث بروز چنین فاجعه‌ای شده است. به طور دقیق‌تر با یک برنامه از پیش طراحی شده این کار صورت گرفت.

پی‌نوشت:

[1]. https://tn.ai/1673777

[2] . http://www.eurica.ir/?p=25245

[3] . https://afghanistan.shafaqna.com/general/item/18351 و https://iranpress.com/fa/africai102892

[4] . https://economic.mfa.ir/portal/newsview/539930

[5] . https://iranpress.com/fa/africa-i155647

هالیوودآفریقااستعمارابولاویروس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید