ویرگول
ورودثبت نام
milad asckary
milad asckary
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

مشارکت و نظارت مردم؛ در اندیشه شهید آیت الله بهشتی


شهید بهشتی در مبانی سیاسی و رفتار سیاسی یک شخصیت مردم دوست و مردم گرا بود؛ شهید بهشتی نمی‌خواهد فقط در تحلیل انقلاب اسلامی بگوید «مردم نقش داشتند»، بلکه وقتی قدرت و اقتدار نیز به دست آمد باز هم از مردم می گوید. یکی از مهم ترین ویژگی‌های اندیشه سیاسی شهید بهشتی، تأکید بر نقش دائمی مردم در تأسیس مؤسسه‌های مدنی، به خصوص عالی ترین سازمان سیاسی یعنی حکومت است. اصولاً روشنفکران و عالمانی که به مسائل عصر و مقتضیات زمان توجه می‌کنند و دیدگاه پویا و در عین حال مطابق با اصول اساسی و لایتغیر الهی را دارند، به پیشرفت‌های عقلانی بشر و دستاوردهای مثبت آن توجه ویژه‌ای می‌کنند. نقش مردم در حکومت و جایگاه خواسته‌ها و نیازهای آنان در پاره‌ای از تاریخ مورد بی‌توجهی حاکمان و قدرتمندان انحصارطلب قرار گرفته است. شهید بهشتی یکی از عالمانی است که به تاریخ سیاسی آشنایی داشت. ایشان یکی از کسانی است که عمیقاً و مبنایی به نقش مردم در حکومت و سیاست اعتقاد دارد. به این دیدگاه وی توجه کنید: «من معتقدم که هیچ چیز به جز حضور فعال و آگاه مردم نمی‌تواند سالم سازی کند موقعیت مردم را. پیغمبر خدا هم اگر در مرتبه مدیریت باشد و آن طرف‌تر مردم نباشد، درست نمی‌شود.» (روزنامه اطلاعات، اول تیر 1359)

شهید بهشتی به «صداقت و صراحت» و دوری از «فریب و دوری» به عنوان یک اصل سیاسی و اخلاقی در عرصه حکومت اعتقاد کامل داشت. مطلب مورد اشاره بالا در همین جهت از زبان بهشتی جاری شد. وی به صراحت و شفافیت می‌گوید: حتی مدیریت پیامبر (ص) نیز محتاج حضور و نقش مردم است. بنیاد تفکر شهید بهشتی این است که مردم صاحب حق و حکومتند. بدون حضور مردم نه هویت دینی جامعه تضمین می‌شود و نه اقتدار حکومت تأمین می‌گردد. از نظر ایشان این «دولت است که بازوی ملت است» نه ملت بازوی دولت: «ما باید تنها به نیروی لایزال ملت و امکانات فراوان خداداد و گنجینه‌های پرارزش سرزمینمان تکیه بکنیم» (روزنامه اطلاعات، 21 آذر 1358).

او همواره در پی آن بود که نقش مردم و اثرات کارساز و تضمین کننده حضور آزادانه مردم به هیچ وجه زایل نشود. به همین خاطر خیلی از منتقدان حکومت اسلامی ایران نیز این انصاف را رعایت می‌کنند و اعتراف دارند که نقش شهید بهشتی در تأسیسات مدنی جامعه ایران و دفاع از حقوق و آزادی‌های سیاسی مردم در دو سال اول انقلاب بسیار اساسی و مؤثر بوده است. به عبارت زیر توجه کنید: «یا برخلاف افکار عمومی کاری نشود یا تلاش کنیم مردم را در جریان کارها قرار دهیم و تحریک عواطف نکنیم. باید مردم ملتهب نباشند، هرچند که اعتراض ننمایند» (آقاجانی، 1377: 14).

بنابراین، از نظر وی این ملت باید مواظب انقلاب باشد، باید مسئولان را خود برگزینند و باید بر اعمال و عملکرد آنان نظارت بکند: «ملت قهرمان ما یک وظیفه دارد و آن اینکه با وجدان بیدار و آگاه مراقبت کند هر یک از نهادهای رهبری، رئیس جمهوری، نخست وزیر و وزرا، مجلس و شورای عالی قضایی در چارچوب همان وظایفی عمل کنند که در قانون اساسی آمده است... شما ملت قهرمان باید از مسئولان بخواهید برطبق قانون اساسی عمل کنند و این پنج نهاد پشت و پناه یکدیگر باشند» (روزنامه اطلاعات، 29 آبان 1359).

اوج سخن بهشتی در مورد جایگاه مردم بیان زیر است: «من تعجب می‌کنم چه طور عده‌ای این طرف و آن طرف می‌گویند از این قانون اساسی بوی دیکتاتوری می‌آید، آن هم دیکتاتوری آخوندها! صدای پای فاشیسم نعلین می‌آید! این یک توهین دو جانبه است. هم توهین به روحانیت و هم توهین به ملت... انصافاً مردم ما در مجموع در این زمینه‌ها آگاهانه و هوشیارانه عمل کردند. مگر با چنین مردمی ممکن است صدای پای فاشیسم – می‌خواهد فاشیسم نعلین باشد، می‌خواهد فاشیسم سرنیزه، می‌خواهد فاشیسم تاج، می‌خواهد فاشیسم عمامه، می‌خواهد فاشیسم هر چیزی دیگر - بیاید؟... مگر می‌شود مردمی که این همه تلاش کردن، این همه خون دادند و این همه زجر کشیدند اجازه بدهند فاشیسم و دیکتاتوری در هر شکلی که می‌خواهد باشد، به این جامعه باز گردد؟ به نظر من این هم یک نوع تحقیر و کم شمردن وجدان سیاسی و اجتماعی مترقی جامعه ما و هم توهین به روحانیت است.» (بهشتی، 1380: 23)

نتیجه سخن و بیان بهشتی این است که با صداقت و اعتقاد خطاب به مردم می‌گوید: «روح این نظام این است که شما ملت مبارز قیام کرده قهرمان، حضورتان را برای همیشه در صحنه حفظ کنید» و «ما روی ادامه پر اثر نقش تحصیل کرده‌ها و نیروهای روشنفکر متعهد مسلمان اصیل تأکید می‌کنیم و آن را گرامی می‌داریم‌. معتقدیم که حضور فعال این نیروها تأثیر ارزنده‌ای در تقویت و پیشرفت انقلاب خواهد داشت‌» (بهشتی‌، 1380 : 24)

در اندیشه بهشتی، همان‌گونه‌ که‌ تـاسیس حـکومت‌ بـاید‌ با‌ رای عامه مردم صورت‌ گـیرد، دوام آن نـیز بـدون خواست مردم ممکن نیست. به دیگر سخن، گرچه حکومت باید‌ مکتبی‌ باشد؛ اما باید مردمی به‌وجود آید‌ و مردمی‌ نیز‌ باقی‌ بـماند‌. بـرای آنـ‌که یک‌ حکومت‌ مردمی (جمهوری)، مردمی باقی بماند، لازم اسـت مـردم بر اعمال دولتمردان نظارت کنند.

شهید بهشتیمردمدمکراسیسیاستشفافیت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید