پروژه جریان شناسی بهائیت و صهیونیسم
جریان فرقه بهائیت اگرچه از ابتدای ظهور خود با یهودیان جدید الاسلام پیوند خورده بود ولی شکل جدی این همزیستی، بعد از جدا شدن این فرقه از روسیه تزاری و پیوستن به استعمار انگلیس و سکونت در فلسطین آغاز شد. تشکیل رژیم صهیونیستی در 1948م حاصل تلاشهای بیدریق دولت استعمارگر انگلستان و کمکهای فرقه ضاله بهائیت در آن سرزمین بود. در این نوشتار قصد داریم بخشی از همکاری بهائیت و صهیونیسم در جهت تشکیل رژیم صهیونستی را بررسی کنیم.
جالب است بدانید که میرزا حسین علی نوری یا همان بهاء الله پیش از تشکیل این رژیم، به پیروان خود این بشارت و وعده را داه بود که دولت یهود و تجمع و عزت دوباره بنیاسرائیل در سرزمین موعود یعنی فلسطین محقق خواهد شد. این ادعا به قدری روشن بود که حتی روزنامههای ایتالیایی در آن زمان به آن اشاره نمودند.
جانشین او عباس افندی نیز همچون پدر با برخی از سران یهودی صهیونیست مثل «اسحاق بن زوی»[1] بین سالهای 1909-1910م، 40 سال قبل از تأسیس اسرائیل، ملاقات داشته و فعالیتهای خود را با آنان هماهنگ مینموده. عباس افندی همچون پدر تشکیل دولت یهود را به ظاهر پیش بینی نموده بود. او تشکیل این رژیم را برای یکی از پیروان خود به نام «حبیب مؤید»[2] این گون پیش گویی میکند:
«اینجا فلسطین است، اراضی مقدسه است. عن قریب قوم یهود به این اراضی بازگشت خواهند نمود، سلطنت داوودی و حشمت سلیمانی خواهند یافت. این از مواعید صریحه الهیه است و شک و تردید ندارد. قوم یهود عزیز میشود و تمام پراکندگان یهود جمع میشوند و این اراضی مرکز صنایع و بدایع خواهد شد، آباد و پر جعیت میشود و تردیدی در آن نیست.»
عباس افندی حتی با برخی از خاندان روچیلد ملاقات مینمود. به طور مثال او در خطابی دیگر به «حبیب مؤید» میگوید:« مستر روچیلد آلمانی نقاش ماهری است. تمثال مبارک را با قلم نقاش درآورده و به حضور مبارک آورد و استدعا نمود چند کلمه در زیر این عکس، محض تذکر مرقوم فرمایند تا به آلمانی ترجمه و نوشته شود...».
همچنین «روحیه ماکسول» همسر شوقی افندی در کتاب «گوهر یکتا» خود که زندگی شوهرش را در آن شرح میدهد از ارتباط میان عباس افندی و صهیونستی دیگری به نام «موشه شارت»[3] پرده بر میدارد.
عباس افندی نه تنها با صهیونیستها رابطه داشت بلکه حتی در غیاب آنان از آنها و برنامه هایشان حمایت مینمود. به طور مثال بهاءالله درباره ملاقات خود با یک روزنامه نگار مسیحی چنین میگوید:
چند روز قبل یک نفر نصاری، صاحب روزنامه کرمل آمد پیش من. گفتم بس است، دست از این تعصبات دین و مذهبی بردار. گفت: حضرات یهودیها از همه جا میآیند و در اینجا زمین میخرند، بانک بازکردند، کمپانیهای متعدد دارند، میخواهند فلسطین را بگیرند و سلطنت کنند. گفتم: اینها در کتاب خود، مدعیاند که در این اراضی سلطنت خواهند کرد. این اراده حق است، هیچ کسی را یارای مقاومت با اینها نیست. ببین سلطان حمید با آن همه اقتدار بود، آیا توانست مانع شود».
با تجه به مطالب بیان شده باید اذعان داشت که ارتباط بهائیت با کانونهای مقتدر یهودی غرب از زمان انتقال میرزا حسین علی به عکا شروع شد، اما جدی شدن این پیوند در زمان زعامت عباس افندی آغاز شد. دوره عباس افندی زمانی است که یهودیان صهیونیست به جد دنبال تشکیل دولت یهودی برای خود در فلسطین هستند.
منبع: فصلنامه تاریخ معاصر ایران، بهائیت و اسرائیل: پیوند دیرین و فزاینده، شکیبا، پویا، بهار 1388، شماره 49، ص 640-513.
[1] . دومین رئیس جمهور اسرائیل، تاریخنگار و نویسنده اهل اسرائیل بود که در پولتاوا در امپراتوری روسیه (امروز در اوکراین) متولد شدهبود.
[2] . یکی از خاندان یهودی که بهائی شدند.
[3] . دومین نخستوزیر کشور اسرائیل بود. او یک دیپلمات با تجربه با یک سیاست لیبرالی آشتی جویانه و رویکرد و نگرش مدرن به غرب بود.