ملیگرایی یا ناسیونالیسم از عشق و علاقه و تعلق خاطر داشتن یک ملت به سرزمین، زبان، فرهنگ، تاریخ و نژادش سخن میگوید. و همین وابستگیها باعث میشود آن ملت از این خصایص دفاع کرده و آنها را حفظ کنند. واژۀ ملت و ملیگرایی در طول تاریخ دست خوش تغییراتی شده و تا حدودی تغییر کرده است.
اگر ملیگرایی را همین همبستگی و وابستگی به سرزمین و وطن دوستی بدانیم، میبینیم که از گذشته و دوران یونان باستان نیز این علاقه در انسانها وجود داشته است، ولی هر چه جلوتر میآییم متوجه میشویم که پدید آمدن حاکمیت ملی و همچین نهضتهای ملی، که به گونهای مشارکت افراد را نشان میدهد، به رشد واژه ملت آن هم در برابر دولت اشاره میکند و ملی گرایی را به مانند یک ایدئولوژی سیاسی مطرح میکند.
به همین دلیل مفهومی مانند اسلام گرایی نیز، نه در ظاهر ولی به گونهای به سیاسی شدن اسلام و یا مطرح شدن اسلام سیاسی اشاره دارد و در طول زمان، نوع رابطه ملی گرایی و اسلام گرایی منجر به تغییر این مفاهیم شده به شکلی که آن دو به مثابه ایدئولوژی سیاسی به نوعی با هم تضاد و تقابل پیدا میکنند.
ولی اگر از نظر یک دین و مذهب تنها به اسلام نگاه کنیم، میبینیم که ملی گرایی و ارزشهای آن در کنار عقیده به اسلام تضادی نمییابد، اما تقابل از آنجایی شروع میشود که اسلام رسالت خود را به مانند دینی جهان شمول، بر پایی گفتمان وحدت میداند و ملیگرایی را به عنوان عاملی که تفرقه و جدایی بین الملل مسلمانان را ایجاد میکند نمیپذیرد.
همان گونه شهید مطهری نیز میگوید که ناسیونالیسم اگر تنها جنبۀ مثبت داشته باشد یعنی موجب همبستگی بیشتر و روابط حسنه شود ضد عقل و منطق نیست، ولی آنگاه که جنبه منفی به خود میگیرد و ملیتهای مختلف را از هم جدا میکند، مذموم است.
بنابراین ناسیونالیسم به خودی خود و در جوامعی که در آن متولد شده است ناپسند نیست بلکه کشوری مثل آلمان هنوز هم به اعتقادات ناسیونالیستی خود پایبند هستند، ولی جمع شدن این اعتقاد با عقاید اسلامی به نظر میآید که به آسانی ممکن نمیباشد. چرا که ملیگرایی بر قوانین که توسط افراد وضع شده و دنیوی هستند اشاره دارد در حالی که اسلام گرایان آموزهها و قوانین اسلامی که منشاء آنها الهی است را الگو قرار میدهند.
به گفته شهید مطهری فکر تهیج احساسات ملی احیایناً ممکن است آثار مفید و مثبتی از لحاظ استقلال پارهای از ملتها به وجود آورد، ولی در کشورهای اسلامی بیشتر از آنکه آثار خوبی به بار آورد سبب تفرقه و جدایی شده است.
پس اسلام به دنبال وحدتی است که بر اساس عقیده باشد تا همه بشریت را در بر بگیرد. تا عدهای به بهانه نژاد، رنگ پوست، فقر و ملیت مورد ظلم و تبعیض قرار نگیرند. تا همه انسان ها با یکدیگر برادر و خیر خواه هم باشند.