با شروع درگیریها در یمن، عربستان ابتدا به حمایت از رژیم علی عبدالله الصالح پرداخت و در ادامه به دلیل عدم موفقیت، اقدام به حمله نظامی به یمن نمود. دخالت عربستان جدای از تحریک و حمایت آمریکا دلایل دیگری نیز دارد. یک از این دلایل رقابت استراتژیک با ایران در منطقه است. همچنین از آنجایی که مذهب عربستان وهابیت است دشمن شماره یک آنان شیعیان هستند. بنابراین تشکیل یک دولت شیعی جدید آن هم در همسایگی او یک خطر جدی خواهد بود و آسیب پذیری او از جانب ایران را بیشتر خواهد کرد.
مسأله بعدی گستردگی مرز مشترک میان این دو کشور است. چراکه هم منابع نفتی عربستان در داخل و خارج کشورش را تهدید میکند و هم ممکن است این انقلاب شیعی به عربستان کشیده شده و آن را دچار آشوب و هرج و مرج کند.1 بنابراین منافع سیاسی، اقتصادی و مذهبی دلایل دخالت عربستان در یمن هستند.
منافع آمریکا در یمن
آمریکا همچون عربستان برای دخالت در مسأله یمن دلایل بسیاری دارد. از جهت اقتصادی حاکمیت یک دولت شیعی در یمن که دارای موقعیتی استراتژیک و راهبردی است میتواند برای آمریکا و جبهه استکبار خطر آفرین باشد. چرا که خلیج عدن و تنگه باب المندب یک از مسیرهای مهم حمل و نقل نفت در جهان است. مسیری که دریای سرخ را به دریای عرب وصل میکند. مسیر حیاتی برای ارسال نفت خلیج فارس به اروپا، شرق دور و آمریکا که اهمیت آن کمتر از تنگه هرمز نیست. بنابراین کنترل مسیر حمل و نقل نفتی یک ضرورت راهبردی برای یک قدرت جهانی مثل آمریکا محسوب میشود. جدای از این، موقعیت یمن نسبت به عربستان از جهت اقتصادی، سیاسی و استراتژیک، برای آمریکا راهبردیتر است.
مسأله بعدی برای آمریکا قاره آفرقاست. آفریقا به دلیل تأمین منابع گاز و نفت و مواد معدنی اهمیت زیادی برای آمریکا دارد. در آینده نیز احتمال دارد سهم 15% واردات نفت آمریکا از آفریقا دو برابر شود. در نتیجه موقعیت یمن که مشرف به کشورهای آفریقایی از جهت استراتژیک است مهم خواهد بود. به عبارتی تشکیل یک حاکمیت شیعه در یمن و پیوند آن با ایران میتواند آمریکا و سایر دولتهای منطقه از جمله رژیم صهیونیستی را تحت فشار قرار دهد. مسأله یمن برای آمریکا بقدری حیاتی است که اوباما در سپتامبر 2009م درباره یمن میگوید: «امنیت در یمن برای امنیت ایالات متحده، عاملی حیاتی به شمار می رود».
موضوع بعدی خود این درگیری و جنگها میباشد. جنگ یعنی خرید و فروش اسلحه و برتری نظامی، یعنی سود بیشتر برای آمریکا و کارخانههای اسلحه سازی. همین امر سبب شد تا عربستان با آمریکا یک معامله تسلیحاتی به ارزش شصت میلیارد دلار ببندد.
هدف دیگر آمریکا به راه انداختن یک جنگ وکالتی میان ایران و عربستان است. از آنجایی که آمریکا قدرت رویارویی مستقیم با ایران را ندارد برای خلاص شدن از شر ایران و در امان نگه داشتن رژیم صهیونیستی، این جنگ به نفع او خواهد بود. بهانه این کار را هم خودشان جور نمودند. علی عبدالله الصالح در زمان حیات خود مدعی دخالت ایران در مسائل یمن شد. او مدعی شد که مشکل امروز یمن القاعده نیست بلکه حمایت ایران از شورشیان شیعه یمنی است. رسانههای صهیونیستی – آمریکایی مثل نیویورک تایمز نیز طی مقالهای، نزدیکی انقلابیهای یمنی از جهت مذهبی با ایران را تایید کردند. در مقابل یک استاد دانشگاه یمنی طی اظهاراتی اعلام نمود؛ این ادعای نیویورک تایمز اشتباه است چرا که مذهب شیعیان یمنی به اهل سنت نزدیکتر است تا شیعیان ایران. با این حال با توجه به قدرت نظامی ایران و موقعیت برتر سیاسی و نظامی و ژئوپلوتیکی او، این جنگ هیچگاه رخ نخواهد داد.
نکته پایانی که میتوان گفت آن است که جنگ قدرت در یمن توسط قدرتهای جهانی و منطقهای، حاصلی جز ریختن خون بیگناهان یمنی اعم از کودک، زن و سالخورده و.... ندارد. مردم مظلومی که بازیچه دست استکبار و رژیم صهیونیستی شدهاند. یک مقام ارشد سازمان ملل در اینباره میگوید: «ما با یک بحران انسان دوستانه روبرو نیستیم، این ماجرا در حال تبدیل شدن به یک تراژدی انسان دوستانه است». شیوع بیماری، کمبود منابع غذای و بهداشتی، سوء تغذیه، معلولیت و آورگی، همگی محصول زیادی خواهیهای آمریکا و شرکتهای صهیونیستی است که قربانیان آن، ما مردم مسلمان هستیم.2
پینوشت:
1 – https://www.yjc.ir/fa/news/5939538
2- فصلنامه سیاحت غرب، یمن: ساز و برگ نهانی امپراطوری آمریکا، اندرو گوین مارشال، آذر1389، شماره 88، ص 89-74.