milad asckary
milad asckary
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

پست صهیونیسم: گسست یا راه حل(بخش سوم)

امروزه جنبش پست صهیونیسم پای خود را از محافل دانشگاهی و علمی فراتر نهاده و به عرصه اجتماع و سیاست نیز ورود پیدا کرده است. همچنین با توجه به تغییرات اخیر سیاسی و ژئوپلوتیکی منطقه، زمینه فعالیت هرچه بیشتر این جریان در درون اسرائیل محیاء شده و از این نظر بررسی این جریان لازم و قابل توجه است. چرا که شناخت این پدیده نو ظهور که دیر یا زود فراگیر خواهد شد، می‌تواند در نوع مواجه ما با این جریان موثر باشد.

اهداف پست صهیونیسم

جریان پست صهیوینسم به طور کلی با همه تفاوت‌های فکری موجود درون خود به دنبال دست یابی به موارد زیر است:

1- عادی شدن روابط میان ملت یهود و سایر کشورهای منطقه

2- بالا بردن سطح زندگی همه اقشار و طبقات اجتماعی

3- رفاه اجتماعی

4- برابری و از بین رفتن تبعیض نژادی

5- خروج ازانزوا

تقسیم پست صهیونیسم

در پست صهیونیسم سه دیدگاه عمده وجود دارد؛ در دیدگاه نخست جنبش «صهیونیسم» مأموریت خود که تشکیل دولت یهود و حفظ امنیت آن را به خوبی انجام داده و اکنون باید نگاه بازتری نسبت به سرزمین خود داشته باشیم. یعنی نگاه نژاد پرستانه را کنار نهاده و همه را به عنوان شهروندان اسرائیلی بپذیریم. نگاهی سکولار که قطعاً به مزاق مذهبیون و ملی گراهای افراطی خوش نخواهد آمد. در واقعه این این بخش از پست صهیونیسم معتقد است که صهیونیسم دیگر برای ادامه اداره رژیم صهیونستی کارآمد نیست. چرا که ادامه این روند منجر به تحمل هزینه‌های غیر قابل جبران برای رژیم خواهد بود.

گروه دوم معتقدند که صهیونیسم جنبشی است که کاملاً مشروع و قانونی است ولی نوع رفتاری که با غیر یهودیان و اعراب فلسطینی می‌شود ظالمانه بوده و باید در آن تجدیدنظر شود.

در نهایت گروه سوم بر این اعتقاد است که «صهیونیسم» کلاً اشتباه بوده، چرا که نگاهی کاملاً استعماری دارد.

بر همین اساس پست صهیونیسم را به سه دسته کلی تقسیم می‌کنند:

1- پست صهیونیسم تجدیدنظر طلب1

این جریان تحت تأثیر پست مدرنیسم بوده و مخالف ناسیونالیسم یهودی است. در واقع آنان با تأکید بر اکثر گرایی و فرا روایت‌ها، تاریخ نگاری صهیونیستی را زیر سوال می‌برند. افرادی نظیر «بنی موریس»، «ایلان پاپه»، «تام سیگو»، «باروچ کمبریونگ» و «آوی شالیم» از مروجان این تفکر هستند.

2- پست صهیونیسم معتقد به پالایش مذهبی(پست یهودیت)2

این جریان با تأکید بر اندیشه مذهبی ارتدوکس یهود، بنیادهای دینی ایدئولوژی صهیونیسم و دولت اسرائیل را زیر سوال برده و مخالف با یهودیت می‌دانند. چرا که آنان معتقدند یهودیت یک دین باستانی و قدیمی است، نه یک دین نژاد پرستانه. افرادی مثل «زیو هرزوگ»، مورخ و باستان شناس و «موشه منوهین» و «جنبش ناتورا کارتا» از افراد شاخص این جریان شمرده می‌شوند. «زیو هرزوگ» با زیر سوال بردن بنیان‌های تاریخی و مذهبی یهود مثل «وجود یهودیان در مصر» و .... مبانی صهیونیسم را دچار مشکل کرده است.

3- پست صهیونیسم‌های اصلاح طلب3

هدف آنان انجام اصلاحات و تغییر نوع عملکرد رژیم صهیونیستی و در عین حال حفظ موجودیت و هویت رژیم اسرائیل است. اینان همان‌هایی هستند که معتقدند صهیونیسم به پایان راه رسیده و دیگر نیازی به آن نیست. آنان بنیان‌های مذهبی صهیونیسم و یهودیت را تأیید می‌کنند ولی معتقدند بدون دمکراسی و پلورالیزم نمی‌توان به این مسیر ادامه داد. آنان به معنای واقعی کلمه طرفدار دولت شهروندی به جای دولت مذهبی هستند.4

مشکلات پست صهیونیسم

پست صهیونیسم به عنوان یک پدیده نو ظهور برای کارآمد بودن از مشکلات فراوانی رنج می‌برد. یک از مشکلات این جریان اختلاف در گرایش‌ها و نظر گاه‌ها است که باعث شده تا آنان به دو قشر رادیکال و میانه رو تقسیم شوند. مشکل دیگر آنان در نوع اهدف خود برای تغییر جامعه یهودی است.

به شکلی که در برخی از مواقع حتی معلوم نیست بزرگان این جریان چه موضع و هدفی را از نقد صهیونیسم دنبال می‌کنند. رفتاری کاملاً دو پهلو. به طور مثال «آوی شلایم» از یک طرف سیاستمداران را به دلیل عدم استفاده از فرصت‌های صلح مقصر می‌داند و از طرف دیگر حرف بن گورین مبنی بر تمایل اسرائیل برای صلح با همسایگان عرب را اهانت آمیز می‌داند.

همچنین «بنی موریس» از منتقدان سرسخت تاریخ نویسی سنتی صهیونیستی، می‌گوید: «من نمی‌خواهم خود را «پست صهیونیسم» بدانم. من از این نظر که معتقد به این هستم که مردم یهود باید یک دولت داشته باشند، صهیونیسم هستم. مردم یهود حق دارند همانند دیگر ملت‌ها برای تصمیم گیری درباره سرنوشت خود دولتی داشته باشند... اما نمی‌خواهم بگویم که من یک صهیونیست دو آتیشه هستم زیرا من به دلایل متعدد علاقه ای به دولت –ملت ندارم و دولت –ملت اسرائیل در مقایسه با دولت ملت‌های دیگر در مواقع بحرانی به بدترین شکل عمکرده است. در عین حال نمی‌خواهم بگویم که یک پست صهیونیسم هستم زیرا من فکر می‌کنم که اهداف عمده ایدئولوژی صهیونیسم در تأسیس و حفظ دولت اسرائیل در شرایطی که در آن قرار داشتیم، درست بوده است.»

یکی از اهدافی که پست صهیونیسم دنبال می کند از بین بردن نژاد پرستی، برقرار یک دولت دمکراتیک برای همه ساکنان رژیم اسرائیل و ایجاد صلح با همسایگان است. همین عقیده و نوع عملکرد باعث شده تا ملگرایان افراطی و ارتدوکس ها بزرگترین دشمن آنان باشند. از نظر این گروه صهیونیسم به آرمان‌های خود نرسیده چرا که بر تمام فلسطین مسلط نشده و از طرف دیگر سازش با همسایگان منجر به عقب نشینی خواهد شد.5 جدای از همه این مطالب، این عده بر برتری نژادی یهود بر تمام انسان‌ها سرسختانه عقیده و باور دارند.

همین امر منجر می‌شود تا این عده خاص که بر دستگاه‌های حاکمیتی و سیاسی تسلط دارند، هر چند وقت یکبار با طرف فلسطینی و یا کشورهای عرب همسایه ایجاد جنگ، اختلاف و درگیری کند. تا از این طریق هم گفتمان پسا صهیونیسم مبنی بر امکان سازش را نقض کنند و هم به مردم خود بفهمانند که امکان همزیستی با اعراب وجود ندارد.

پی‌نوشت:

1 – revisionist post-zionism

2- religius Refinement Post-Zionism

3 – Reformist Post-Zionism

4 – مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، فرایندهای سیاسی-اجتماعی و ظهورگفتمان پست صهیوسنم در اسرائیل، احمدی، حمید، بهار 1385، شماره 71، ص 28-1.

5 – فصلنامه مطالعات فلسطین، اندیشه پسا صهیوینسم: ابهامی از یک گذار یا یک گسست، ملک معتمدی، حمیدرضا، پاییز 78، شماره 1، ص 23-8.

پست صهیونیسماسرائیلمخالفت با نژاد پرستیآوی شالیمبنی موریس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید