Anne Shirley
Anne Shirley
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

خورشید، فروغت از چیست؟!

🍄🍂🌤️
🍄🍂🌤️

چتری‌های خرمایی‌اش نیمی از صورتش را پوشانده بود. دامن‌کشان بر روی زمین پر می‌کشید و به سمت اسبی سیمگون می‌رفت. با نزدیک‌تر شدنِ دخترک، اسب وحشت کرد و گریخت. او مبهوت به تاختن اسب زل زد؛ ناگهان مزرعه مملو از فروغ خورشید جهان‌افروز شد. دخترک رو به خورشید کرد و آهسته گفت:
- فروغت از چیست؟
خورشید تبسمی کرد و از امواجِ لبخندش گرمای دلکشی بر مزرعه کشیده شد. سپس پاسخ داد:
- قسم به آن‌روز که تابیدم و خشکاندم گلی را که به شوق دیدار من سر به آسمان نهاده بود و سوگند به آن طفلی که با پرتوی سوزان من، رخت از این دنیا بست، فروغم از درد بی‌درمانی‌‌ست که می‌تابد و می‌خشکاند و می‌میراند!


🌿F.R



Dearm me I know you're scared , but u can handle it
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید