روز بیست و سوم چالش چهل روزه "زندگی نو"
احساس میکنم که یواش یواش معجزه استمرار داره خودش رو نشون میده. بر عکس تمام چند سال گذشته این بیست و سه روز با همه بالا و پایین هاش به شکل افتخارآمیزی روشن و بهروز بودند، حتی ضعیف ترین روز این چالش با بهترین روزهای چند ساله من قابل مقایسه است. به شکل واقعا اعجاب انگیزی هر روز بیشتر از روز قبل احساس میکنم که می توانم ریشه مشکلات را پیدا کنم و برای حل یا پذیریش این مشکلات و خصیصه ها، اندیشه و رویایی به کار ببندم. در خیلی از منابع خوندم که اختلال خلق ادواری قابل درمان کامل و حذف از روان و سیستم مغزی افراد نیست اما یک اختلال قابل کنترل و رام شونده است. در حقیقت ما انسان ها اراده و توان بسیاری برای مقابله با بحران ها و تاب آوری در برابر بزرگترین چالش ها را داریم، حتی اگر این چالش ها یک پدیده درونی خود ما باشه.
امروز مثل دیروز تقریبا تمام زوایای برنامه رو انجام دادم و موفق شدم که یه سالنامه (هدف گذاری سالانه) برای خودم بنویسم که نشون میده تا پایان سال قصد دارم به 10 چیز مهمی که در دسترس و توانم هست برسم؛ ده چیزی که باید انجام بشن تا پرونده این دهه (20 تا 29)بسته بشه و به شکل پیروزمندانه ای وارد 30 سالگی بشم. تا پیش از این دچار بحران سی سالگی هم بودم که الان متوجه شدم چیزی جز یه حس احمقانه بیش نبوده که از حس اضطراب بنیادین درونی ام نسبت به مرگ تغذیه میشده.