روز دهم چالش 40 روزه زندگی نو
تمام امروز به این نکته فکر میکردم که یک مربی خوب ترید و معامله گری بازارهای مالی چه صفت هایی داره و از چه طریقی میشه اون رو ارزیابی کرد یا اصولا به چه شکلی میشه به یک مربی خوب و درجه یک دسترسی پیدا کرد.
کار خیلی سختیه چون تقریبا بیشتر آدمهایی که در فضای مجازی تبلیغات گذاشته اند، معلم نما و غیر حرفه ای اند(البته به گواه نوشته های صاحبان تجربه ) در نتیجه در ذهنم کلی شک، تردید و سوال هست. به این فکر میکنم که نه تنها در موضوع ترید که متاسفانه در بیشتر موضوعات، ما دچار بحران شدید تخصص و تخصص نماها هستیم؛ همه اینجا متخصص اند و در عین حال هیچ کس صاحب تخصص حرفه ای نیست. بیشتر ماها هم پزشکیم، هم روانشناسیم و هم دانشمند حوزه های فنی، مهندسی و علوم غریبه(طلسم، فال، جادو و پیشبینی همه وقایع سرنوشت پیش رو) واقعا به شکل پیش پا افتاده ای شبیه ویکی پدیا شدیم(البته ویکی پدیایی که فقط یه نویسنده و ناظر داره که شخص خودمونیم تازه بر اساس قوانین مصوب خودمون) و همین موضوع چقدر جامعه ما رو آسیب پذیرتر میکنه.
در حقیقت احساس میکنم که به دو تا مربی شدیدا احتیاج دارم، اول یک مربی زندگی(Life Coach) که کمک کنه تا دوباره سرپا بشم و دوم یک مربی حرفه ای ترید که به پیشرفتم در بازارهای مالی (منظورم قطعا فارکسه) کمک کنه. کاش واقعا فرهنگ مربی شخصی در ایران ما جا بیافته و همه ما بتونیم از نعمت یه متخصص آموزش دیده و با مهارت های حرفه ای بهره مند بشیم(به نظرم این موضوع حتی میتونه مثل خدمات بیمه درمانی یه حق اجتماعی باشه)
دهمین روز چالش هم گذشت و من هنوز موفق نشدم که به برنامه روزانه ای برسم که نزد قاضی سختگیر درونم نمره خیلی خوب بگیره، هنوز جسته و گریخته برنامه ها رو به عشق تیک زدن گزارش روزانه چالش بدون ترتیب یا برنامه ریزی خاصی انجام میدم و در آخر هم میشینم پای نوشتن این متن هایی که هر شب در ویرگول منتشر میکنم. جا داره به خودم یادآوری کنم که روح این چالش دقیقا نظم دادن به زندگی روزمره منه، نه تیک زدن تفننی گزارش روزانه که اون هم در جای خودش کار خوبیه اما همه کار نیست!
باید فکری کرد و گامی برداشت.