روز سی و نهم چالش چهل روزه "زندگی نو"
فقط یه روز مونده که این چالش تموم بشه. روز یکی مونه به آخر خوبی بود. آماده هستم که فردا عصر بشینم و یه گزارش مفصل از این چهل روز بنویسم و در اختیارتون بزارم. احساس میکنم که نباید این روز شمار رو ترک کنم. یا باید کاری کنم که ثمره این جهل روز نپره و بر باد نره.
به نظرم منی که مبتلا و آلوده به اهمال کاری بوده و هستم باید مثل معتادان و الکلی های گمنام، هر روز خودم رو یه اهمال کار معرفی کنم و روزشمار ترک بیماری پلید اهمال کاری رو ثبت و ضبط کنم. من 39 روزه که با وجود همه گرایشم به تعلل در کارها سعی کردم که دستکم یه کار مفید ممتد رو انجام بدم و از زیر بار مسئولیتم در نرم(یا کمتر در برم)
نمیدونم اصلا چنین جمعی وجود داره یا نه اما واقعا جاش خالیه اگر که وجود نداره(از همین تریبون رسما اعلام درخواست میکنم که اگر چنین جمعی وجود داره به من اطلاع بدید و اگر وجود نداره هم کمک کنیم تا اصولا چنین جمعی پدید بیاد) به نظرم برای ترک این بیماری رفتاری که تمام زندگی آدم رو به نابودی میکشه باید تشکلی شبیه به انجمن معتادان گمنام(NA) یا انجمن الکلی های گمنام(AA) وجود داشته باشه مثلا به نام انجمن اهمال کاران گمنام که از روشی مشابه روش NA یا AA استفاده کنه.
امروز به انجام کارهای مفید ولی نه چندان ضروری گذشت. تنها چیزی که در این جالش موفق نشدم یه تغییر قابل قبول درش ایجاد کنم، موکول کردن کار امروز به فرداست البته باید بگم که قبلا همه کارهام رو به بعدا موکول میکردم اما الان یه بخشی رو انجام میدم ویه بخشی رو موکول میکنم.
باید به مبارزه با اهمال کاری ادامه بدم.