پوریا پیرسلامی
پوریا پیرسلامی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

روز هشتم چالش 40 روزه "زندگی نو"

هر چند عدد هفت عدد مقدس و بسیار نمادینی است، اما عدد هشت هم از جایگاه بالایی در مشرق زمین مسلمان برخوردار است؛ چرا؟ چون بهشت هشت درواره دارد و راستش را هم اگر بخواهید بسیاری از شاعران خیلی مهم ما ایرانی ها (که مورد علاقه من هستند) هم متولد قرن هشتم هجری اند. پس با این حساب باید روز مبارکی برای من بوده باشه که خوشبختانه روز خوبی بود. در این روز فرخنده و مبارک برادر کوچیکه یا به قول ما اهالی شیراز کاکوی ته تغاریم از سفر برگشت و یه دل سیر به داداش بزرگترش که باز به قول شیرازی ها، داچی عزیزش ماچ و بغل داد و چه چیزی از این بهتر.

در ادامه روز هم کلی گپ و گفت داشتیم و یه دل سیر خاطره سفر و درد و دل؛ مسیر روز هشتم با تمیز کردن آشپزخونه و خوندن یه متن تخصصی ادامه پیدا کرد و در ایستگاه خوندن زبان انگلیسی کمی توقف داشت و بعد از اون هم به سمت انجام بقیه امور اساسی چالش پیشرفت تا در نهایت در خانه نوشتن ویرگول به کارش پایان بده. اگر بپرسید که برنامه کاریم چی شد که باید بگم به فردا موکول شد و امیدوارم که فردا چه بسا روز بهتری از امروز باشه.

برنامه فردا هم اینه که بتونم خودم رو به دفتری برسونم که امیدوارم محل کار جدیدم بشه، در ادامه هم قصد دارم که در همون حوالی به اداره انتقال خون سری بزنم و اگر مشکلی نبود(که تا الان سابقه نداشته) کمی خون پاک آریایی خودم رو به ملت بزرگ ایران و سایر ملل متمدنه تقدیم کنم. عصر فردا هم امیدوارم که بتونم قدم در راه یافتن یک مربی خوب و حرفه ای برای تردیدر شدنم بگذارم (البته با رعایت برنامه های روتین چالشم.)

کاکوشیرازیداچیچالش چهل روزهروز هشتم
جایی برای دلنوشته ها و آنچه می اندیشم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید