میگوید ما اسپرمهای برندهایم. از کلمات انگلیسی به شدت در یک برنامهی فارسی استفاده میکند طوری که واقعا کلافه کننده است. مخاطبش گیر داده که بابا جان چه خبره حالا دو روزه رفتی خارج. با مخاطب لج کرده که اینهایی که این گیرها را میدهند نفهمند و اصلا بذارند بروند. مهندسهای عزیز. مهندسهایی که بعد از شاید دکترای مهندسی و انجام پروژه های متعدد فنی مهندسی و تدریس توی دانشگاه و بالا و پایین کردن دنیا، تازه به فکرشان میرسد-بارقههایی – از یافتههای کودکانهی خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند. دو رشتهای های دانشگاه که مکانیک و برق و بعدش MBA خواندهاند. بهشان تلقین کردهاند شما آدمهای باهوشی هستید.
البته میکسر دستی خانگی ما هم ممکن است سریعتر یک چیزی را میکس کند ولی این اسمش هوش نیست. آدم باهوش باید و ناگزیر ابعاد دارد. نمیتواند مثل ملوان زبل ساعدهای قوی داشته باشد ولی در بقیهی بخشها ضعیف و عملی باشد. دودی باشد و به قهقرا رفته باشد. یکبار به مدیر عامل فناپ گفتم من اصلا این مهندسها را قبول ندارم. قائم مقامش که حالا مدیر صنف نرم افزار است درگوش ایشان توضیح داد: به گیرندهی خود دست نزن. این بنده خدا را فلانی معرفی کرده است. مدیر عامل برخورد پختهای نشان داد. آن پروژه هم خوب پیش رفت و خاطرهای خوب شد. ولی از همان موقع درهی بزرگی در ذهنم شکل گرفت. مثل یک دعوا که یکهو صدایت بالا میرود و این بالارفتن صدا را باید دفاع کنی. اشکال از نظام آموزشی ماست که گلادیاتورهای محاسبه جو و محاسبه گر را دعوت میکند تا بدون اینکه به حد کافی صیقل بخورند و توی اسید انسان ساز علوم انسانی، نه مدیریت و MBA و غیره زنگار زدایی بشوند. مهندسهای عزیز در این مملکت به مدارج بالای مدیریتی میرسند و صد افسوس که در برهوت زنگارهای ذهنی فن سالارانه گرفتار آمده اند.
#پادکست
#فنی_مهندسی
#نرم_افزار
#علوم_انسانی