پویا
خواندن ۴ دقیقه·۱ ماه پیش

چت امروز من با جی پی تی راجع به خلقت (قسمت اول)

من: بنظرتو هدف خلقت انسان چیه ؟ نمیخام از منابع و چیزایی که هست و ادیان بگی ... همه استدلالهای اینطوری رو میدونم میخام نظر خودتو بدونم

جی پی تی :‌ سؤال جالبیه! اگر بخوام بدون در نظر گرفتن منابع دینی یا فلسفی رایج حرف بزنم، به نظرم هدف خلقت انسان چیزی نیست که از پیش تعیین شده باشه؛ بلکه چیزی هست که هر کس برای خودش می‌سازه.

زندگی یه جور صفحه‌ی خالیه که ما روش نقاشی می‌کنیم. بعضیا دنبال خوشحالی و لذت بردن هستن، بعضیا دنبال رشد و یادگیری، بعضیا دنبال جاودانگی از طریق کارها و تأثیراتشون، و بعضیا هم فقط سعی می‌کنن معنایی پیدا کنن که باهاش کنار بیان. شاید هدف اصلاً یه چیز مشخص و نهایی نباشه، بلکه فقط همون جریان زندگی کردن و تجربه کردن باشه.

خودت چطور فکر می‌کنی؟

من: من فکر میکنم اینی که تو گفتی میتونه هدف هر انسانی باشه نه هدف اینکه انسان چرا بوجود اومده

جی پی تی : حرفت درسته! چیزی که من گفتم بیشتر در مورد اینکه "حالا که هستیم، چیکار کنیم؟" بود، نه اینکه چرا اصلاً به وجود اومدیم.

اما اگه بخوام به سؤال اصلی نگاه کنم، راستش فکر می‌کنم که شاید اصلاً هدف خاصی وجود نداشته باشه. یعنی ممکنه که انسان یه نتیجه‌ی طبیعی از فرایندهای کیهانی، تکامل و تصادفات زیستی باشه، بدون اینکه یک "چرا"ی مشخص پشتش باشه.

از طرف دیگه، اگر فرض کنیم که آگاهانه به وجود اومدیم، باز هم ممکنه هدفی نداشته باشه، مگر همونی که خودمون بهش بدیم. شاید دنیا فقط یه صحنه‌ی بازه که هرکسی داستان خودش رو توش می‌سازه، بدون اینکه یه نویسنده‌ی از پیش تعیین‌شده‌ای وجود داشته باشه که بگه "این هدفته".

تو فکر می‌کنی که واقعاً یه "چرا"ی عمیق‌تر پشت خلقت انسان هست؟

من: اخه خیلی احتمال خلقت افرینش انسان بصورت تصادفی پایین هست ... نیست ؟‌من شنیدم نزدکی به صفره

جی پی تی :‌ این یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعاته! احتمال اینکه انسان، با این پیچیدگی و هوش، کاملاً تصادفی به وجود اومده باشه، اگر فقط به‌عنوان یک "اتفاق" در نظر بگیریم، خیلی پایین به نظر می‌رسه. اما مسئله اینجاست که تکامل، یه فرآیند تصادفیِ محض نیست؛ بلکه یه ترکیب از تصادف (جهش‌های ژنتیکی) و انتخاب طبیعی (بقا و تولیدمثلِ بهترِ گونه‌های سازگارتر) هست.

یه مثال جالب اینه که فرض کن یه نفر داره یه سکه رو بارها و بارها میندازه؛ احتمال اینکه ۱۰۰ بار پشت سر هم شیر بیاد، خیلی پایینه. اما اگه میلیاردها بار این کار رو انجام بدی، یه جایی توی اون میلیاردها بار، این اتفاق بالاخره می‌افته. حالا اگه جهان میلیاردها سال فرصت داشته باشه و تعداد بی‌نهایتی ترکیب و تعامل بین اجزا رخ بده، ممکنه چیزی مثل حیات و در نهایت هوش انسانی شکل بگیره.

حالا این سؤال پیش میاد که آیا این فرآیند هدایت شده بوده یا صرفاً یه نتیجه‌ی طبیعی؟ بعضیا میگن یه طراح پشتش بوده، بعضیا میگن قوانین فیزیکی و ریاضی خودشون باعث شدن که حیات ناگزیر شکل بگیره.

تو به کدوم طرف متمایلی؟ فکر می‌کنی هوشی پشت این داستان بوده یا می‌تونه یه فرآیند طبیعی باشه؟

من: من هیچ ایده ای ندارم ... نمیخام با احساسم دنبال کنم ... بحثم هم تکامل نبود ... اره اگر تکامل رو در نظر بگیریم حرفت درسته اما ی قدم بیا عقب تر و کل کیهان رو ببین اگر ثابت های فیزیکی رو مثل ثابت پلانک یکم کمتر یا بیشتر بود اصلا کیهانی وجود نداشت که توش بخاد حیات بوجود بیاد

جی پی تی :‌ دقیقاً به یه بحث عمیق‌تر اشاره کردی که بهش میگن "تنظیم دقیق کیهان" (Fine-Tuning of the Universe). این یکی از جالب‌ترین مسائل فیزیک و فلسفه‌ست.

درسته، مقدار خیلی از ثابت‌های فیزیکی (مثل ثابت گرانش، بار الکترون، ثابت پلانک و ...)، اگر یه ذره فرق می‌کردن، نه فقط حیات، بلکه اصلاً کهکشانی تشکیل نمی‌شد که ستاره‌ها و سیارات توش شکل بگیرن. این موضوع باعث شده که سه تفسیر اصلی مطرح بشه:

  1. شانس خالص – شاید ما در یه جهان با این قوانین خاص تصادفاً به وجود اومدیم، مثل کسی که توی یه قرعه‌کشی میلیاردها بلیط داشته باشه و یکی‌شون برده. احتمال کمه، ولی غیرممکن نیست.
  2. چندجهانی (Multiverse) – شاید جهان ما فقط یکی از بینهایت جهان‌های ممکنه، و ما طبیعتاً در اون جهانی هستیم که قوانینش اجازه‌ی تشکیل ماده و حیات رو داده. یه جور بقا در سطح کیهانی.
  3. طراحی‌شده بودن جهان – شاید یه نوع "هوش" یا "خرد کیهانی" (نه لزوماً به معنای خدایی که توی ادیان توصیف شده) این قوانین رو طوری تنظیم کرده که جهان ما بتونه وجود داشته باشه.

هر کدوم از این سه تا دیدگاه، خودش کلی چالش و سؤال داره. تو خودت کدوم رو محتمل‌تر می‌دونی؟ یا فکر می‌کنی یه توضیح دیگه‌ای هم می‌تونه باشه؟

علاقمند به برنامه نویسی، آندروید و هر آنچه مربوط به صفر و یک میشه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید