در برخی از مواقع از بعضی از پدرها وقتی سؤال می شود که صاحب چند فرزند هستید ؟ در پاسخ فقط فرزندان پسر خود را نام میبرند و به همین خاطر باید از آنها پرسید که چند اولاد پسر و دختر دارید؟
از شوهر خانمی که برای دومین بار، باردار شده بود و فرزند اولش هم پسر بود پرسیدند که دوست دارید فرزند دومتان دختر باشد یا نه؟ در پاسخ گفتند که نه و باز هم دلم میخواهد فرزند دومم هم پسر باشد، چرا که پسر بهتر میتواند در شرایط جامعه ی امروز ما از حقش دفاع کند .
تفاوتی بین فرزند دختر و پسر نیست
از نظر کارشناسان، فرقی بین دختر و پسر نیست و هر دو جنس فرزند و یادگار پدر و مادر هستند. چه دختر و چه پسر هر دو قابل ترقی و تکامل و از همه مهمتر هر دو انسان هستند. دختر اگر با تعلیم و تربیت درست و صحیح پرورش یابد، می تواند یک فرد برجسته در جامعه شود و خدمات ارزنده ای در اجتماع انجام دهد و باعث سر افرازی پدر و مادرش شود .
خیلی ها معتقدند:دختر ها مهربان تر و دلسوز تر هستند و نسبت به پدر و مادر خود توجه بیشتری میکند ولی و پسرها وقتی بزرگ میشوند و استقلال پیدا میکنند اگر موجبات آزار و اذیتشان را فراهم نکند توجهه چندانی هم به پدر و مادر خود نخواهد داشت .
از نظر یکی از طرفداران فرزند دختر، دختر از نظر اقتصادی نسبت به پسر کم خرج تر است، چرا که میزان توقفش در خانه ی پدری کمتر است و بعد از اینکه ازدواج کرد واز خانه پدری رفت ، پدر و مادر خود دیگر کاری ندارد .
ولی در مورد فرزند پسر ناچارند تمام مخارج تحصیلش را بپردازند،برایش شغل مناسبی پیدا کنند، هزینه های دو سال خدمتش را بدهند، برایش عروسی بگیرند، و یا شاید تا آخر عمر سربار پدر و مادرشان باشند .
فرق گذاشتن بین فرزند دختر و پسر یادگار افکار دوران جاهلیت
فرق گذاشتن در میان دختر و پسر از دوران جاهلیت به یادگار مانده است؛ از همان زمانی که مردمانشان در انسان شناختن زن، تردید داشتند و بابت دختردار شدنشان احساس تاسف و شرم ساری میکردند و دخترانشان را پس از به دنیا آمدن زنده به گور می کردند.
اگر نگاهی به زندگی مادران و مادر بزرگ هایمان بینداریم خواهیم دید که آنها هم جزو کسانی بودند که آرزو داشتند فرزندشان پسر شود و اگر صاحب فرزنددختر می شدند، انگار مصیبتی بر آنها وارد میشد و همه برایشان دلسوزی می کردند و گاهن پیام تسلیت هم می شنیدند .
در آن زمانها خیلی ها اسم زن و دخترانشان را حتی صدا نمی زدند و آنها را با عناوین ضعیفه و یا منزل خطاب میکردند و حتی اجازه تنهایی از خانه بیرون رفتن را هم به آنها نمیدادند . و اگر بر حسب اتفاق دختری مورد محبت پدرش قرار میگرفت و در کنار دخترش به جایی میرفت همه او را مسخره میکردند .
1. علت فرق گذاشتن دختران و پسران در گذشته ، نوع فعالیت و مسئولیت هایی بود که به گردن پسران بوده ، در زمان گذشته مسئولیت پسران خیلی گسترده تر بوده و در واقعه پسرها عصای دست پدرانشان بودند و به همراه پدر به شغل کشاورزی، کارگری، تجارت و غیره ... مشغول بودند و همین دلیل باعث میشد پسرها از جایگاه بیشتری نسبت به دختر ها برخوردار باشند .
2. یکی دیگر از دلایل برتری پسرها نسبت به دخترها ، عدم خودباوری دختران و زنان در جامعه و این باور که مردها از قابلیت بیشتری برخوردارند ، می باشد .
3. علت تمایل داشتن فرزند پسر در بین پدرها گاهی به این دلیل است که فکر می کنند دختر در معرض آسیب بیشتری است و به مراقبت ویژه ای نیازمند است . و از اینکه ممکن است به خطر بیفتتد و باعث بی آبروی خانواده شود وحشت دارند. که البته میتوان گفت این باور های غلط گاهی هم می توانند منطقی و هوشمندانه باشند .
نکته :
رغبت به داشتن فرزند پسر فقط مخصوص ایرانی ها نیست و این تمایل در بین جوامع دیگر نیز به ویژه در شرق آسیا و در کشورهایی که سنت ها بر فرهنگ تسلط دارد نیز دیده می شود .
عدم توجه والدین به رفتار و سبک تربیتی که اتخاذ کردهاند میتواند منجر به پیامدهایی شود که برطرف کردن آنها را گاه سخت و غیر ممکن بکند
1- کینه و انتقام مهمترین پیامد فرق گذاشتن بین فرزندان
وقتی که والدین نسبت به یکی از فرزندان توجه بیشتری نشان بدهند، فرزندان نسبت به والدین و فرزند مورد توجه احساس کینه و نفرت پیدا میکنند و درصدد انتقام جویی دست به اعمالی میزنند. بنابراین این تبعیض والدین از فرد یک شخصیت خشمگین و عصبانی میسازد که همیشه در پی بهانههایی برای ایجاد درگیری میباشد. چنین فردی به دلیل رفتارهای ناپسند و خودخواهانه در خارج از خانواده و جامعۀ دوستان نیز مورد بی توجهی قرار میگیرد و در نهایت به فردی گوشه گیر و منزوی تبدیل میشود. چنین کودکانی معمولا در آیندهای نه چندان دور لازم است با یک مشاور برای حل مشکلات روحی و روانی ایجاد شده، صحبت کنند.
2- ترس و اضطراب
ریشه بسیاری از ترسها و اضطرابها در کودکی افراد یافت میشود. این افراد پس از جلسات متعدد و صحبتها و ریشه یابیهایی که با روانشناس خود دارند؛ متوجه میشوند ترسها و اضطرابهای آنها به دلیل نوعی احساس تنهایی و نداشتن تکیه گاه مطمئن در دوران کودکی بوده است. بیشتر این افراد در خانوادههایی بزرگ شدهاند که نوعی تبعیض میان فرزندان وجود داشته است.
3- تخریب اعتماد به نفس از پیامدهای فرق گذاشتن بین فرزندان
زمانی که در خانواده برای فرزند خود ارزش قائل نمیشوید؛ در واقع او را "جنس درجه دوم" و یا "کسی که ارزش کمتری دارد" در نظر میگیرید. در چنین وضعی نباید انتظار داشته باشید که فرزندتان از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد. اعتماد به نفس یکی از مهمترین حالات عاطفی است که در محیط خانواده پایه ریزی میشود. در خانواده ای که تبعیض وجود دارد، فرد دچار حس خود کم بینی و سرخوردگی میگردد.
4- کمبود محبت
تبعیض در خانواده باعث میشود تا فرزند مورد تبعیض، کمتر در دسترس خانواده و کنار آنها باشد. او تنهایی را به بودن در کنار خانواده ترجیح میدهد و در نتیجه محبتی نیز دریافت نمیکند. فرزندی که در خانواده مورد تبعیض والدین قرار میگیرد به شدت احساس تنهایی و بی تکیه گاهی میکند. چنین فردی در نهایت به عنوان یک تشنه محبت، به اجتماع وارد میشود و به راحتی در دام دوستیهای کاذب خیابانی و سوء استفادههای عاطفی قرار خواهد گرفت.