ویرگول
ورودثبت نام
زنان قدرتمند
زنان قدرتمند
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

ماسکولیسم یا مردسالاری چیست؟

ماسکولیسم یا مردسالاری به معنای افزایش بیش از حد قدرت و مسئولیت‌های مردان در جامعه می‌باشد.

ماسکولیسم یا مرد سالاری یعنی اعتقاد به برتر بودن جنس مرد نسبت به زنان و قرار گرفتن زنان در درجه دوم اهمیت؛ جوامع و خانواده های مرد سالار، اکثر توجه و امکانات خود را در اختیار جنس مذکر قرار می‌دهند.

تفکر مرد سالاری مرد را قدرت اصلی خانواده، مسئول تمام تصمیم گیری‌ها و مسئول تامین نیازهای دیگر اعضا می‌داند. در این نوع سیستم اجتماعی، پدر یا بزرگترین جنس مذکر سرپرست خانواده است. نژاد و روابط فامیلی براساس جنس مذکر نوشته می‌شوند.

همچنین مردسالاری یا ماسکولیسم در سیستم اجتماعی یا حکومتی اساس مدیریت و رهبری را کاری مردانه قلمداد می کند. در این نوع سیستم حکومتی یک مرد یا جمعی از مردان حکومت می‌کنند.

در جوامع مرد سالار مردان همه تصمیمات را در جامعه می گیرند. آنها همچنین تمام (یا اکثریت قریب به اتفاق) مواضع قدرت و اقتدار را در اختیار دارند و برتر به حساب می آیند.

مرد سالاری خوب است یا بد؟

این تفکر که مرد سالاری همیشه به نفع مردان است، تفکری اشتباه می‌باشد. ممکن است خیلی از مردان در جامعه مرد سالار، نخواهند که این جایگاه را داشته باشند. مردسالاری از نظر ارائه امکانات و قدرت تصمیم گیری شاید از نظر زنان به عنوان برتری ناعادلانه حساب شود، اما همین تفکر مردسالارانه باعث شده تا بسیاری از مسئولیت‌ها و فشارهای ناشی از سختی های زندگی مشترک بر دوش مرد قرار بگیرد و حتی زنانی که تفکر مردسالاری را می‌پذیرند هم باعث افزایش این فشارها می‌شوند. استرس مالی و فشارهای اقتصادی برای تامین مسکن، خودرو، ازدواج، هزینه‌های جاری زندگی، پیشرفت و رفاه روز افزون خانواده و فشارهای ناعادلانه تفکر مردسالار به روی مردان است.تفکر مردسالاری در وهله اول، باعث می‌شود تصویر مردان شبیه یک دیو زورگو و همیشه عصبانی برای زنان و یک سوپرمن و همه کاره برای خود مردان تداعی شود.

نشانه های مرد سالاری چیست؟

در وهله اول، باید بدانید که تفاوت‌ زن و مرد یک واقعیت علمی و اثبات شده است. مردان نیاز دارند که قدرتمند باشند، از آن‌ها تعریف شده و مردانگی‌شان پذیرفته شود. اما در صورتی که این نیاز عادی افراطی ‌شود، به مرد سالاری تبدیل می‌گردد. نشانه‌هایی که می‌توان به عنوان حاکمیت مردسالاری برداشت کرد به شرح زیر است:

ممانعت از ارتباط زنان با جامعه و محدود و محصور کردن آن‌ها در منزل

عدم اجازه به داشتن استقلال مالی زنان توسط مردان خانواده (شغل، درآمد، دوستان و ...)

عدم پذیرش نظر زن در اداره امور

بی توجهی مرد به زن و حقوق مادی و معنوی او

اصرار مرد برای به دوش کشیدن تمام مسئولیت‌ها و تحمل فشار غیرمنطقی

استفاده از انواع خشونت خانگی علیه زنان

علل مردسالاری چیست؟

گسترده شدن تفکر مرد سالارانه، دلایل مختلفی دارد، اما عمده‌ترین آن حمایت زنان جامعه از این تفکر است. شاید این تفکر برای زنان محدودیت‌های عمده‌ای به بار بیاورد اما باعث عدم نیاز زنان به فعالیت‌های بیرون از منزل و درگیری در استرس‌ها و فشارها می‌شود. همین دلایل برای بسیاری از زنان، عامل حمایت مستقیم و غیر مستقیم از مرد سالاری است. برخی از علل دیگر شکل گیری مردسالاری عبارتند از:

1. تربیت خانوادگی

با توجه به اهمیت خانواده در سوگیری گرایش های ذهنی افراد، ممکن است مرد در خانواده و فرهنگ مرد سالاری بزرگ شده باشد و جز این، راه دیگری برای زندگی بلد نباشد. هم پدر مردسالار هم مادر زن سالار می‌تواند به شکل الگوگیری از پدر یا انتقام از مادر، در زندگی فرد نمود پیدا کند.

2. اعتماد به نفس پایین

بسیاری از مردان، به دلیل ضربه‌های روحی در طول زندگی، وقتی در جایگاه قدرت قرار می‌گیرند، از آن سواستفاده می‌کنند. لازم است در چنین شرایطی، توانایی‌های آن‌ها را برایشان شرح داده و سعی کنید اعتماد به نفس همسر و عزت نفس از دست رفته‌شان را برگردانید.

3. اثبات مرد بودن

برخی از مردان برای اثبات مردانگی خود، به خشونت و ابراز قدرت بیش از حد روی می‌آورند. مردان باید بدانند مــرد بودن، اساسا ملاکی برای برتری نیست و راه‌های دیگری برای اثبات خود وجود دارد.


با مرد سالاری چگونه مقابله کنیم؟

اگر مقابله با مرد سالاری، به وسیله رفتارهای قهری و خشونت آمیز انجام شود، تفاوتی با تفکر متعصبانه حاضر ندارد؛ بنابراین لازم است که زن و مرد قبل از شروع زندگی مشترک، این مسائل را باهم مطرح کرده و بعد از ازدواج نیز به طور مسالمت آمیز برای سلامت خانواده و داشتن یک خانواده سالم تلاش نمایند.

1. تعریف دقیق نقش ها

زن و مرد باید با کمک یک روانشناس، نقش‌های خود را در زندگی بشناسند. حضور زن در اجتماع از نظر روحی برای زندگی بهتر به آنان کمک می‌کند. داشتن درآمد توسط زنان و کمک به تامین مخارج زندگی و همچنین حضور مرد در کارهای خانه، همه می‌تواند وحدت خانوادگی و اتحاد و همراهی زن و مرد را در زندگی به بار بیاورد.

2. پایین آوردن توقعات دو طرف

هم زنان و هم مردان نباید از یکدیگر توقع بیجا داشته باشند. مرد در شرایط کنونی، فشار اقتصادی زیادی را تحمل می‌کند و نباید انتظار از مردان از طرف هر دو جنس بالا باشد. زمانی که توقع از مرد بالا باشد، تفکر مرد سالاری در او تقویت می‌شود. همیشه انتظارات غیر منطقی در زندگی زناشویی دردسر ساز می شود. تفاوتی ندارد که این انتظارات از جانب کدام یک از زوجین مطرح شود؛ در هر صورت آثار مخرب آن در فاصله زمانی کمی در زندگی زناشویی نمایان شده و مشکلات فراوانی را ایجاد می کند.

3. حمایت خانواده ها

مهمترین قسمت مقابله با تفکر مردسالارانه، تربیت درست خانواده هاست. تفکیک جنسیتی بین دختر و پسر در خانه، انجام کارهای سنگین برای پسر و کارهای خانه برای زن و توقع زیاد از پسران خانواده، باعث ایجاد تفکر تبعیض جنسیتی و مردسالاری می‌شود.

خانواده‌ها باید عدالت و برابری، محبت کردن، همیاری و همراهی را به فرزندان خود فارغ از جنسیت آن‌ها آموزش دهند. بدین صورت در دوران بزرگسالی هم این برابری را برای ازدواج فرزندان و در زندگی مشترک‌شان اعمال کنید.

در واقع واژه مقابل مرد سالاری، زن ذلــیلی است که بیانگر این است که مرد در موضع قدرت نبوده و مطیع زن می باشد. بکارگیری این واژه ها با بار منفی فراوان و مرزبندی های عامیانه در زندگی زناشویی، می تواند تبدیل به یک فاجعه شود. زوجین باید شرایط زندگی خود و توانمندی های خود را مستقل از نگاه تبعیض آمیز جامعه در نظر بگیرند و برنامه زندگی خود را بر مبنای آن مشخص نمایند.

سخن آخر

مردسالاری تفکری است که ریشه در باورهای عمیق افراد دارد و ممکن است فشارهای زیادی را هم به زنان و هم به مردان وارد کند. اگر مرد سالاری شکل افراطی به خود گیرد، در زندگی زناشویی مشکلات زیادی را ایجاد می‌کند.

سعی کنیم با خواندن مطالب امروزی و به روز این آفت بزرگ را کم رنگ تر کنیم و به نسل های بعدی انتقال ندهیم.

مردسالاریماسکولیسمزن سالاری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید