ویرگول
ورودثبت نام
Daryoush Maleki
Daryoush Maleki
خواندن ۲ دقیقه·۱۰ ماه پیش

به طریق فنی !!


‌اولین خودرویی  که  در ایام جوانی -سال ۶۰- خریدم  جیپ وانت ( آهو)بود  .

این آهوی بیابان و عروس خیابان !! قبل از من صاحبان بسیاری را تجربه کرده و قصد داشت دوران بازنشستگی اش را با جوان ناپخته وکم مابه ای  سر کند که به زور چند تا هزاری  جمع  کرده بود .

چند لحظه پس از  تنظیم سند  برای خرید روزنامه از کیوسک مطبوعاتی توقف کرده و محوتیترروزنامه ها و مجلات شدم و همین غفلت کافی بود تا دزد فرصت طلب و خام شناس !!، اتومبیل و اسناد داخل ان   را در چشم زدنی  برباید  .

.با گردنی کج  به اداره آگاهی رفته و عرض حال  سرقت اتومبیلی  را دادم که  اسنادش ربع ساعت پیش  تنظیم شده بود. .

‌اداره که چه عرض کنم ، در هر اتاق یکی دو نفر را وارونه آویزان کرده و به شیوه کاملا فنی !! اعتراف  می گرفتند .

‌.افسر مربوطه پس از خواندن عریضه    سری تکان داد و گفت :کار سیا  اوراقی ! است ،شغلش خرید و فروش ماشینهای مسروقه با دستکاری  اسناد اصلی است . برو هر از گاهی  به اداره سر  بزن شاید سارق پیدا شود.

‌سپس کمربند عریض و زمختش را باز کرد و به اتاق دیگر رفت تا مراسم فنی اخذ اعتراف را ادامه دهد.

‌سه سال آزگار  چندین بار  به انجا رفتم ولی  هیچ‌خبری نشد  .بالاخره  افسر گواهی  سرقت  و عدم کشف خودرو‌ را صادر کرد تا مسئولیت بعدی متوجه من نباشد .

‌ از حق نگذریم ،  همیشه برخوردش  با نهایت ادب و فروتنی همراه بود.

‌شخصی  ‌گفت:افسر پرونده تو آدم بسیار خشن و ترسناکی است ،چطور  هر بار با لب های  خندان اداره را ترک میکنی:؟

گفتم : شاید چهره  من نه شبیه  مالخر است  و نه  مال بر  ...

نه  به سان جیب پر نه جیب بر..

.نه شبیه قاتل هستم نه شبیه مقتول

‌ خندید و گفت،:بله بیشتر شبیه غافل ها هستی نه قاتل ها ... غفلت از نگهداری اموال و اشیا  و ... اینجا دیگر آهنگ منوچهر یادم افتاد:عجب غافل بودم من .. اسیر  دل بودم من ..

اسیردل نبودم اگه عاقل بودم من‌

کاش ان موقع ازکی بود تا

#بسپرش به ازکی

نموده و در لحظه اول خودرو را  بیمه بدنه  می کردم با پوشش سرقت درجا .....


تنظیم سندبسپرش_به_ازکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید