از من میپرسند، خدا را باور داری؟ میگویم نه. اما او را دوستش دارم. میپرسند چرا؟ میتوانم بگویم تنها چیزی که هرگز دلیل منطقی ندارد «دوست داشتن» است، اما لحظهای درنگ میکنم و بهجایش میگویم؛ مردم به ایمان نیاز دارند. آنها درست در لحظهای که تصور میکنند هیچ کس و هیچ چیز به کمکشان نمیآید، خدا را صدا میزنند. آدمها در اوج ناامیدی، پدیدهای را در اختیار دارند که به او پناه ببرند. چه اهمیتی دارد؟ که خدایمان واقعی باشد یا نه؟ وقتی او مظهر زیبایی و خوبیهاست. میپرسند، پس تو از جهنم نمیحراسی؟ میگویم جهنم ذهن آدمهاییست که پنداشتهاند در آن سوی مرزِ زندگی، شهوت حوریپسندشان هنوز هم پابرجاست. جهنم، تدبیر کسانی است که میپندارند، ابدیت بیانتهای برآوردن آرزوهایشان هرگز کسل کننده نمیشود. برای آدمهایی که بهشت و جهنم را میپذیرند، هیچ فرقی ندارد؛ آنها یا زندگیشان را به بهانه آخرتشان جهنم میکنند یا آخرتشان را به بهانه زندگی. چُنان که تصور میشود راه دیگری وجود ندارد. میپرسند پس سرنوشت چه میشود؟ میتوانم بگویم سرنوشت همه مرگ است، ولی میگویم چیزی به اسم «سرنوشت» وجود ندارد. اگر قرار بر تعیین تقدیر است، تقدیر در همین حالا رقم میخورد و نه در گذشته. از من میپرسند برای چه روزه میگیری؟ میگویم به لبخند روی لبهای مادرم میارزد. اگر چه هنر سیر کردن شکم گرسنگان است. نه گشنه نگه داشتن شکم سیرشدگان. اگر وعده بهشت را از روزهدارانمان بگیریم، آنها تا جا میشود شکمهایشان را پر میکنند. اگر وعده بهشت نباشد یا باوری به آن وجود نداشته باشد، آنها به سلفی گرفتن با چند وعده غذا افتخار هم میکنند! پروردگار من شوخ و مهربان است. بیشتر از آن که نیاز شود من به یاد او باشم، او به یاد من است. حتی اگر روزی چند وعده به درگاهش سجده نکرده باشم. او بخشنده است؛ خدای من شیطان را برای سجده نکردن به سمت آدم، میبخشد! اصلا به همین خاطر است که میگویم خدای بخشندهای دارم. من با او دوست شدهام. هر کجای این دنیا که باشم، صدایم را میشوند؛ دلیل نمیشود که با حرفها و خواستههایم موافق بوده باشد. او شنوای بینظیری برای من است. خدای من در تک تک مفاهیم عشق تعبیر میشود، نه در شعلههای آتش و بیم گریختن از جهنم. کسی را هم برای چند تار موی زنانه به ابدیتی از رنج و عذاب محکوم نمیکند. خدا همین است. هر که غیر از این را بگوید، بگذارید بگوید. حرف او را باور نمیکنم. او فقط میخواهد میانه من را با خدایم خراب کند. کور خوانده است.