یه اصطلاح هست که میگه:
یک عکس به اندازه 1000 کلمه می ارزد. سپس یک نمونه اولیه باید کل فرهنگ لغت باشد.
یعنی هیچ چیزی توی ترجمه گم نمیشه.
این داستان ادواردو سونینو (طراح ارشد تیم سرفیس مایکروسافت) است.
وقتی نمونه اولیه می سازید، هیچ چیز در ترجمه گم نمیشود.
حتی گاهی اوقات من ایده هایم را در حالی که هنوز در ذهنم هستند نمی فهمم. بیان و توضیح آنها لازم است تا بفهمم دقیقاً به چه چیزی فکر می کنم. اما یافتن کلمات مناسب برای تسخیر افکار، اگر نگوییم غیرممکن، همیشه دشوار است. بنابراین بزرگترین چالش طراحی، ایده پردازی نیست - بلکه ارتباطات داخلی است.
چالش طراحی یک مانع زبانی است نه ایده پردازی.
برای اینکه بخش من (سرفیس) در مایکروسافت محصولات و نوآوریهای بعدی را توسعه دهد، بر ایجاد بهترین تیم تمرکز میکنیم. ما به دنبال استراتژیست ها، طراحان، توسعه دهندگان هستیم، متفکرانی که در کاری که انجام می دهند بهترین باشند. و از بین تمام ویژگی هایی که در یک نامزد در نظر می گیریم، زبان مادری نباید یکی از آنها باشد.
پس چه کار کنیم؟
هیچکس نمیخواهد یک زبان جدید یاد بگیرد تا بتواند ایدههای طراحی خود را به تیم بیان کند.
به همین دلیل است که تیم من از ProtoPie برای نمونه سازی استفاده می کند. با ProtoPie، روشی را که فکر می کنید و نحوه صحبت خود را نمونه سازی می کنید. این شهودی و طبیعی است و به شما قدرت نمونهسازی مبتنی بر کد را بدون پرداختن به دردسرها و مزاحمتهای کد میدهد. تیم ما متشکل از سخنرانان پرتغالی، انگلیسی، ماندارین، ترکی، اسپانیایی، آلمانی و احتمالاً 12 زبان دیگر است، اما با ProtoPie، همه ما به یک زبان صحبت می کنیم.
پروتوپای به شما امکان می دهد نمونه های اولیه تعاملی ایجاد کنید و بلافاصله آنها را آزمایش کنید.
اکنون، انتقال ایده هایمان به یکدیگر مانعی برای بهتر کردن آنها نمی کند. و برای نمونه سازی، زمانی که بتوانید واقعاً همکاری کنید، ایده ها به طور طبیعی بهبود می یابند.
چرا تیم طراحی سرفیس مایکروسافت با ProtoPie نمونه اولیه را انجام می دهد؟
من همین چند سال پیش را به یاد میآورم که ارائههای 100 اسلایدی را برای توضیح یک طراحی ساده با تعاملات اساسی جمعآوری کردم. امروز، یک نمونه اولیه بهتر از من ارتباط برقرار می کند. من میتوانم یک نمونه اولیه را به یک تیم توسعه در هر کجای دنیا بسپارم و به محصولی که آنها ایجاد خواهند کرد بدون اینکه حتی یک کلمه با یکدیگر صحبت کنند، مطمئن باشم.
چیزی بسیار قدرتمند در مورد آن وجود دارد اینکه ProtoPie تقریباً یک زبان جهانی تعامل ایجاد کرده است که همه ما قبلاً به آن صحبت می کنیم. زبان جدیدی که مجبور نبودیم آن را یاد بگیریم زیرا از قبل برای همه ما غریزی است.
زمانی که با یک طراح تعاملی کار می کنید که هنوز نمونه سازی را یاد نگرفته است، وقتی تنها چیزی که دارند کلمات و طرح های ثابت است،واقعا نمی توانند خود را بیان کنند. اما با ProtoPie، حتی آن هم چندان نگران کننده نیست. از آنجایی که استفاده از آن بسیار طبیعی است، پیوستهای جدید تیم من معمولاً در عرض یک هفته با ProtoPie راهاندازی میشوند، حتی اگر هرگز نرمافزار را لمس نکرده باشند. آنقدر شهودی است که فقط تماشای یک همکار در حال ساخت نمونه اولیه عملاً یک آموزش است.
با ProtoPie، ما دائماً ایده ها را به اشتراک می گذاریم و از یکدیگر یاد می گیریم. توانایی اظهار نظر، اشتراکگذاری نمونههای اولیه، انجام سریع کاری در اینجا و اینکه شخص دیگری چند ثانیه بعد فایل را در دستگاه خود دریافت کند. اکنون که دیدیم این ویژگیها چقدر در روند کاری ما تفاوت ایجاد میکنند، نمیتوانم باور کنم که چگونه بدون آنها زندگی کردهایم.
باور نکردنیتر این است که ایده بزرگ بعدی هنوز در سر ماست، همین الان. حتی پیچیدهتر، توضیح دادن سختتر، بیان دشوارتر، توصیف غیرممکن خواهد بود، اما ما مجبور نخواهیم بود کلمات کاملی را پیدا کنیم.
ما فقط نمونه اولیه کامل را خواهیم ساخت.
تیم ما به عنوان سفیر پروتوپای فعالیت رسمی خود را آغاز کرده وآموزش های این نرم افزار کاربری رو توی پیج اینستاگرام به طور رایگان به اشتراک میزاره.
مزایای استفاده از پروتوپای: