ترسها چگونه در ذهن پدید می آیند؟
قسمتی از مغز همیشه برای حفاظت از ما فعال است و آماده تا نکات منفی را پیدا کرده و هشدار میدهد و وظیفه اش نگهداشتن انسان در حالتی پایدار است و هر زمان شخص بخواهد از مرزهای امن عبور کند با ترشح هورمونها که انعکاس آن همان ترس است هشدار میدهد
هر زمانی که خلاقیت انسان بخواهد قدمی فراتر در جهت پیشرفت بردارد با آن ترسها به او هشدار میدهد که این حرکت سکون و امنیت او را خدشه دار میکند و اینجاست که ترسها باز دارنده میشوند.
سه واکنشی که هر فرد ممکن است به ترسها نشان دهد عبارتند از
۱_فرار:
۲_میخکوب شدن :
۳_مبارزه :
این واکنشها بستگی به شناخت انسان از خود و ترسهایش دارد
اون بخش از وجودت که دچار ترسه باید نوعی تصلیب رو تجربه کنه تا اون بخش از وجودت که شایستگی افتخار و مدارج بالا رو داره نوعی تناسخ رو تجربه کنه
کتاب :پنج صبحی ها
نویسنده:رابین شارما
برای ریشه کن کردن ترسها باید آنها را به چالش کشید
به نظر من
رابین شارما از دو منظر تشبیه تصلیب را برای کشتن ترسها مطرح میکنه چرا که ترسها احساساتی هستند که حقیقت ندارند با درد همراه باشه (همچنان که مرگ با تصلیب درد ناک است)
با ریشه کن کردن ترسها قابلیت اصیل انسان که خلاقیت و رشد و تعالی از جمله آنهاست قدرت میگیره
در تناسخ رو قالب پوسیده خود را رها میکنه و قالب جدید میپذیرد پس در گذر از ترسهای دروغین روح همان روح باقی میماند و قالب جدیدی به خود میگیرد