اولین کلاس مجازی مان که تشکیل مربوط به درس مکانیک کوانتی۲بود.راستش آنقدر این قرنطیه طولانی شده استکه تاریخ دقیقش را به یاد نمی آورم ولی احتمالا به اواسط اسفند مربوط میشود.
همه مان درگیر نصب کردم Adobe connect بودیم،یک ارور لعنتی میداد ومیگف باید اینترنت اکسپلوررت را اپدیت کنی،کردیم.حتی به آخریننسخهی اینترنت اکسپلورر هم گیر میداد.
آنجا دوباره از تمام تکنولوژی ها و لپ تاپ ها این جور قرتی بازی ها متنفرشدم.
دوباره آن خاطره لعنتی ترم۲،وافتادن من در در برنامه نویسی برایم تداعی شد.منمیدانم ،این ننگ تااخر عمر بامن میماند.
تمام ادم های دنیا از انجام کاری که متنفراند سرباز میزنند.من هممثل آنها.
کاربا کامپیوتر ولپ تاپ چه نرافزاری چه سخت افزاری تاابد احتمالا در لیست منفورترین هایم باقی می ماند.
همان تمام ادم های دنیا در مواجه با نفرت هایشان دو دسته اند:یا به دل آن کار میزنند و با آن مواجه میشوند یا مثل من هی صورت مسئله را پاک میکنند وهی عذاب وجدان میگیرند وغصه میخورند.
داشتم میگفتم باتمام بالا وپایین ها اولین جلسه ی کلاس مجازی عمرمان رقم خورد.
اصلا هم باشکوه نبود؛واقعا غم انگیز بود.
من که فکرمیکردم حداقل ارتباط مان بااستاد جوری است که چهره ی او را میبینیم وکمی کلاس رسمی تر شود ولی عمارت تصوراتم تنها به صدای استاد معطوف شد.
اول کلاس با صدای استاد که میگفت صدایش را میشنویم و تصویر داریم یانه شروع شد.
فکر میکنم۱۵-۱۶نفر بودیم همه مان تند تند در آن کادرکوچک سمت چپ صفحه تایپ کردیم بله استاد،همه چیز اوکی است.
آن وسط ها هرچند دقیقه یک بار ،یکی میگفت یا صدا ندارد یا قطع و وصل میشود.
استاد بعد از هر اسلایدی که درس میداد میپرسد ایا سوالی داریم یانه؟
یک جا گفت بچه ها من چهره هایتان را نمیبینم و نمیدانم میفهمید یانه واین خیلی بد است.
اگر بگویم بغض نکردم دروغ گفته ام.
اصلا دلم گرفت.
یک ویروس نیم وجبی،اصلا خیلی کمتر از نیم وجب، یعنی چیزی حدود چند نانومتر بلایی به سرمان آورده بود که فکر نمیکردم دلم حتی برای آن همکلاسی های روی مغز و روانم تنگ شود.
وقتی استاد میپرسید: فهمیدیم یا نه ؛با گیجی بهم نگاه میکردیم تا همه مان مطعن شویم باهم نفهمیده ایم والکی سر تکان دهیم به استاد بگوییم بله فهمیدیم.الان حتی لذت این کار کوچک هم دریغ شده است،
مکانیک کوانتومی تنها درسی است که بانظم و ترتیب برگذار شده است وآدم میتواند از اموزش مجازی لذت مییرد.
من حتی تصمیم گرفته بقیه مقاطع تحصیلی راهم مجازی پشت سر بگذارم.
درهمین اموزش مجازی هم استادانی هستند که طوری برخورد میکنند، انگار ویروس دسته ساخته ماست.
اگرهمه ی درس هایم به کیفیت مکانیک کوانتوم وبه دقت استادش تدریس میشد واقعا میتوانسم بگو بهترین ترم تحصیلی ام است.ولی واقعیت ایناست که این درس تنها ۳واحد از۱۸واحد را تشکیل میدهد.
اگر تمامی افراد در جایگاهشان دلسوز و با حس مسئولیت پذیری باشند،حال همه چیز بهتر است.
برای بازماندگان وکسانی که این مرحله را پشت سر بگذارند از مسئولیت پذیری افراد در این روزها حرف میزنم.
(قرنطینه نامه نویسی از کیانا الهام گرفته شده،عذاب وجدانِ عدم ذکر منبع دست از سرم برنمیداشت)