پایگاه صهیون پژوهی خیبر، وقتی زندگانی شاهان قاجار را مطالعه میکردم، برایم عجیب بود که چرا یهودیان متعددی در بین اطرافیان شاه بوده اند!؟ از پزشکان اطراف شاه گرفته تا مادر شاه که بسیار متأثر از آنان است. عدهای یهودی، مسیحی، بابی، فراماسون و… اطراف شاه چه می کردند؟ بله، دشمن این را خوب فهمیده است که تغییر در حاکمیت، یک شبه ممکن نیست؛ آرام آرام باید نفوذ کرد و نظام را تغییر داد…
با روی کار آمدن میرزاتقی خان امیرکبیر، به عنوان صدراعظم ناصرالدین شاه، در فاصلهای بسیار کوتاه، تحولات اصلاحی بسیار اساسی و عمده در حوزه امنیت سیاسی و اجتماعی ایران صورت پذیرفت.
این اصلاحات و تحولات در حوزه های نظامی، صنایع، چاپارخانه، آموزشی و … نیز بسیار جدی و چشمگیر بود که تأسیس مدرسه دارالفنون سرآمد آنها بود. برای نمونه تدابیر و اقدامات منحصر به فرد در زمینه بهداشت و مبارزه با بیماری های مسری از طریق آبله کوبی و … در دوران او، آنچنان قابل توجه بود که بعضی از اروپائیان را در همان زمان به اعتراف و تحسین واداشته بود.
متن کامل یادداشت را در پایگاه صهیون پژوهی خیبر بخوانید:
https://kheybar.net/?p=30755
امیر کبیر و خنثی کردن فتنه صهیونیستی بابیه
امیرکبیر توانسته بود فتنه ماسونی – صهیونی باب را خاموش سازد؛ فتنه و توطئهای که عوامل و محافل یهودی برای برهم زدن ثبات سیاسی، ساختار اجتماعی و هویت فرهنگی مردم ایران طراحی کرده و حتی بسیاری را تحت تأثیر قرار داده بودند. این تدابیر و اقدامات امیرکبیر در ایران، با برنامه ای که از طریق قدرتهای جهانی و تحت دسیسه همان کانونهای یهودی طراحی و پیاده میشد، کاملاً ناسازگار بود.
هوشمندی امیرکبیر در ساماندهی امور داخلی از یک سو و خنثی کردن توطئه های فتنه انگیز دشمنان از سوی دیگر او را بسیار برجسته و مغضوب غرب کرده بود؛ آن چنان که م. واتسون، تاریخ نگار معروف انگلیسی به صراحت اعتراف کرده که امیرکبیر در میان همه رجال مشرق زمین مقام بی نظیری داشت. همه اینها دلیل محکمی بود تا او از سر راه برداشته شود. این چنین بود که با برنامه ریزی و طراحی کانون های صهیونی و لژهای ماسونی و عوامل و ایادی داخلی آنها و به دستور ناصرالدین شاه قاجار امیرکبیر در حمام فین کاشان به قتل رسید.
حبیب لوی نویسنده یهودی تاریخ یهود ایران، درباره ارتباط میان یهود ایران و حرکت سیدعلی محمد باب، اعتراف می کند که شمار قابل توجهی از خواص یهود به او پیوستند.
با حذف امیرکبیر از صحنه قدرت و سیاست ایران، میرزاآقاخان نوری به جای او صدراعظم ایران شد. در دوران او نه فقط حضور و نفوذ بیگانگان در سیاستگذاری و برنامه ریزی کشور افزایش یافت، بلکه شیرازه امنیتی که امیرکبیر برپا و برقرار ساخته بود از هم گسست و اوضاع مملکت دچار بی نظمی و هرج و مرج گردید. عوامل یهودی و عوامل بیگانه و عناصر وابسته انگلیسی، ماسونی و صهیونی در این زمان برای تضعیف ایران، علاوه بر ایجاد فتنه و نا امنی در داخل و مناطق پیرامونی ایران، در داخل دربار و میان دولتمردان خصوصا شخص شاه تحرکات شدیدی را انجام دادند.
قتل میرزاتقی خان امیرکبیر توسط ناصرالدین شاه قاجار و تحت دسیسه برخی اشخاص ذی نفوذ از جمله مهدعلیا مادر شاه از جمله حوادث تلخ و تکان دهنده آن دوران است. این رویداد، آنگاه اهمیت بیشتری پیدا می کند که بدانیم هم ناصرالدین شاه تحت نفوذ اسرارآمیز پزشک یهودی خود یعقوب ادوارد پولاک و پس از او دکتر ژوزف دزیره تولوزان بود و هم مهدعلیا تحت تأثیر حکیم یحزقل معروف به حق نظر طبیب یهودی مخصوص و مورد علاقه خود قرار داشت.
حبیب لوی نویسنده یهودی در جلد سوم کتاب تاریخ یهود ایران، ص ۶۳۵، به علاقه مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه به یحزقل طبیب یهودی خود تصریح کرده است.
حضور و نفوذ حکیم یحزقل در دربار قاجار، چه زمان محمدشاه و چه ناصرالدین شاه آن چنان بود که محافل یهودی از او به عنوان «مُردخای دربار قاجار» یاد کرده و او را معادل مُردخای دردربارخشایارشا دانسته اند. به همین دلیل ازاو به بزرگی درمیان قوم یهود نام برده اند.
یاکوب ادوارد پولاک یهودی از سال ۱۸۵۵ تا ۱۸۶۰م/ ۱۲۳۴ تا ۱۲۳۹ش، به عنوان پزشک مخصوص ناصرالدین شاه قاجار از موقعیت و نفوذی شگرف در دربار شاه برخوردار بود
متن کامل یادداشت را در پایگاه صهیون پژوهی خیبر بخوانید:
https://kheybar.net/?p=30755