ویرگول
ورودثبت نام
غزل خلج هدایتی
غزل خلج هدایتیصدای حقوق زنان در ویرگول؛ دانشجوی حقوق و نویسنده‌ای که قانون را به زبان زندگی می‌نویسد، نه صرفاً به زبان کتاب‌ها.
غزل خلج هدایتی
غزل خلج هدایتی
خواندن ۱۱ دقیقه·۴ ماه پیش

حریم خصوصی در فضای مجازی و خشونت علیه زنان: مرزهای شکسته

در دنیای امروز، فضای مجازی دیگر فقط یک ابزار نیست؛ تبدیل به زیست‌جهان دوم ما شده. جایی که عاشق می‌شویم، کار می‌کنیم، درد دل می‌کنیم و حتی مورد خشونت واقع می‌شویم. زنان، به‌عنوان یکی از گروه‌هایی که همواره در معرض تبعیض و خشونت بوده‌اند، حالا در این بستر نوین، با شکلی متفاوت اما همچنان آزاردهنده از خشونت مواجه‌اند: نقض حریم خصوصی دیجیتال.

اما مگر فضای مجازی چه تفاوتی با خیابان‌های شهر دارد؟ چرا نقض حریم خصوصی در این فضا کمتر دیده می‌شود؟ و چرا باید درباره‌اش حرف بزنیم؟

نقض حریم خصوصی دیجیتال و خشونت دیجیتال علیه زنان

در عصر دیجیتال، فضای مجازی دیگر فقط یک بستر سرگرمی یا اطلاعات نیست؛ بلکه به بخشی جدی از زندگی فردی و اجتماعی ما تبدیل شده است. در این میان، زنان بیش از دیگران قربانی نقض حریم خصوصی و خشونت‌های سایبری هستند؛ خشونتی بی‌صدا، اما عمیق و پرهزینه.

بر اساس گزارشی مشترک میان دو نهاد بین‌المللی[1] نزدیک به ۷۳ درصد زنان تجربه نوعی از خشونت آنلاین را گزارش کرده‌اند.

این خشونت می‌تواند شامل دسترسی غیرمجاز به اطلاعات شخصی، انتشار تصاویر خصوصی بدون رضایت، تهدید، باج‌گیری جنسی، آزار کلامی آنلاین، ردیابی، یا جاسوسی دیجیتال باشد.

نقض حریم خصوصی گاهی در روابط عاطفی یا خانوادگی شروع می‌شود؛ جایی که طرف مقابل با اعتماد اولیه، به گوشی یا رمزهای شخصی دسترسی پیدا کرده، و پس از پایان رابطه، آن‌ها را به ابزاری برای کنترل یا انتقام تبدیل می‌کند.

واقعیت تلخ‌تر آن است که بسیاری از موارد نقض حریم خصوصی زنان، به شکل «پنهان» رخ می‌دهد.

به عنوان مثال؛ نرم‌افزارهای جاسوسی که بدون اطلاع در گوشی نصب می‌شوند، می‌توانند مکان فرد، تماس‌ها و حتی صداهای محیط را به فرد دیگری منتقل کنند.

یا در برخی موارد، مردان با دسترسی به حساب کاربری همسر یا شریک عاطفی، او را از فعالیت‌های آنلاینش کنترل کرده و به‌شکل مستمر تحت فشار روانی قرار می‌دهند.

این نقض حریم خصوصی نه‌تنها مرزهای دیجیتال، بلکه حریم روانی زنان را نیز تخریب می‌کند. بسیاری از قربانیان دچار اضطراب، افسردگی، بی‌خوابی، ترس از روابط اجتماعی و حتی افکار خودکشی می‌شوند.

از سوی دیگر، فرهنگ سکوت و قضاوت‌گر اجتماعی که قربانی را به‌جای متجاوز مقصر می‌داند، مانع جدی رسیدگی به این جرایم است. این شرایط، احساس تنهایی، بی‌پناهی و بی‌عدالتی را در زنان قربانی چند برابر می‌کند.

واقعیت‌های کمتر شناخته‌شده درباره خشونت سایبری علیه زنان

1.       خشونت سایبری، اغلب اولین گام خشونت فیزیکی است.

مطالعات نشان می‌دهند زنانی که در فضای مجازی کنترل یا تهدید می‌شوند، احتمال مواجهه‌شان با خشونت فیزیکی در زندگی واقعی تا سه برابر افزایش می‌یابد. این نشان می‌دهد خشونت دیجیتال اغلب پیش‌درآمد خشونت‌های جسمی است.[i]

2.      خشونت سایبری باعث افزایش خطر خودکشی در زنان جوان می‌شود.

مطالعه‌ای در مجله روانپزشکی لنسنت[2] در سال ۲۰۱۹ گزارش کرده است که قربانیان خشونت آنلاین احتمال بروز افسردگی، اضطراب و افکار خودکشی دو تا سه برابر بیشتر دارند. این یافته‌ها اهمیت توجه به سلامت روان قربانیان را نشان می‌دهد.[ii]

3.      باج‌گیری سایبری[3] یکی از رایج‌ترین و در عین حال پنهان‌ترین خشونت‌ها است.

براساس گزارش اداره تحقیقات فدرال[4] در سال ۲۰۲۰، درصد بالایی از قربانیان خشونت دیجیتال با باج‌گیری و انتشار تصاویر خصوصی بدون رضایت مواجه بوده‌اند، اما اغلب به دلیل ترس از انگ اجتماعی شکایت نمی‌کنند.[iii]

4.      نرم‌افزارهای جاسوسی مخفی[5] ابزار جدیدی برای خشونت دیجیتال هستند.

این نرم‌افزارها به‌طور مخفیانه روی گوشی نصب می‌شوند و می‌توانند تماس‌ها، پیام‌ها، و مکان کاربر را رصد کنند. گزارش یکی از شرکت‌های معتبر ضدویروس و امنیت[6] در در سال ۲۰۲۲ نشان می‌دهد بیش از ۳ میلیون نفر قربانی این نرم‌افزارها بوده‌اند، که اکثراً زنان بوده‌اند.[iv]

5.      زنان رنگین‌پوست و اقلیت‌های قومی بیشتر در معرض خشونت دیجیتال هستند.

مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۷ نشان داد زنان رنگین‌پوست و اقلیت‌ها به‌طور قابل توجهی بیشتر هدف خشونت آنلاین قرار می‌گیرند و دسترسی کمتری به حمایت قانونی دارند.[v]

6.      خشونت دیجیتال تأثیرات بلندمدت جسمانی نیز دارد.

مطالعات در برخی مجله‌ها[7] نشان داده‌اند که استرس ناشی از خشونت سایبری می‌تواند منجر به مشکلات جسمانی مزمن شود.

7.      شرکت‌های فناوری هنوز مسئولیت کامل در حمایت از قربانیان را نمی‌پذیرند.

علیرغم گزارش‌های مکرر قربانیان، پلتفرم‌های بزرگ شبکه‌های اجتماعی مکانیسم‌های کافی برای حمایت از قربانیان و حذف سریع محتوا ندارند.[vi]

8.      خشونت سایبری در محیط‌های کاری آنلاین در حال افزایش است.

گزارش‌هایی از برخی نهاد‌ها[8] نشان می‌دهند که خشونت دیجیتال در محیط‌های کاری آنلاین رو به افزایش است.

زنان، نخستین قربانیان خشونت دیجیتال

مطالعات متعددی از جمله تحقیقات عفو بین‌الملل نشان می‌دهند که زنان جوان در سراسر جهان بیش از مردان هدف خشونت‌های دیجیتال قرار می‌گیرند. برای نمونه، یک‌سوم آنان دست‌کم یک بار تجربه چنین خشونتی را داشته‌اند. در ایران، با افزایش استفاده از شبکه‌های اجتماعی، موارد گزارش‌شده‌ی آزار آنلاین نیز بیشتر شده‌اند، اگرچه بسیاری از زنان به دلایل فرهنگی، از ترس قضاوت شدن یا بی‌نتیجه بودن شکایت، از گزارش صرف‌نظر می‌کنند.

مرز ناپیدای «خصوصی»

در فرهنگ ما، حریم خصوصی بیشتر به حریم فیزیکی تقلیل یافته. اما حقیقت این است که مرزهای حریم خصوصی در دنیای دیجیتال بسیار شکننده‌ترند. یک پیام ساده، یک عکس معمولی، یا محتویات یک اکانت خصوصی، اگر بدون رضایت افشا شود، می‌تواند زندگی یک زن را زیر و رو کند؛ از فشار روانی گرفته تا تهدید به قتل یا خودکشی.

قوانین، چقدر در خدمت زنان‌اند؟

در ایران، قوانینی مثل ماده ۱۶ قانون جرایم رایانه‌ای وجود دارد که انتشار بدون رضایت تصاویر خصوصی دیگران را جرم‌انگاری کرده است. همچنین ماده ۱۷ همین قانون، انتشار اکاذیب در فضای مجازی برای آسیب به دیگران را جرم می‌داند. اما مشکل اینجاست که بسیاری از زنان از این مواد قانونی خبر ندارند، یا به نهادهای مسئول اعتماد کافی ندارند.

از طرف دیگر، گاهی برخوردهای سلیقه‌ای یا قضاوت‌های جنسیتی در فرآیند رسیدگی به شکایات، باعث می‌شود قربانی، دوباره قربانی شود؛ این‌بار در اتاق بازجویی یا پشت میز قاضی.

پلیس فتا؛ نهاد حمایتی یا عامل بازتولید خشونت؟

پلیس فتا در سال‌های اخیر، مواردی از مجرمان سایبری را شناسایی و دستگیر کرده. اما همیشه هم داستان به نفع زنان تمام نمی‌شود. گاهی زنانی که تصاویرشان بدون اجازه منتشر شده، خودشان متهم به «نشر محتوا خلاف عفت عمومی» شناخته می‌شوند. این‌جاست که مرز بین قربانی و متهم، محو می‌شود.

در واقع، یکی از معضلات جدی ما، عدم وجود نهادهای حمایتی بی‌طرف، امن و زن‌محور در رسیدگی به این نوع جرائم است. بسیاری از زنان، ترجیح می‌دهند سکوت کنند تا اینکه دوباره زخم بخورند.

عواقب پنهان خشونت دیجیتال علیه زنان

خشونت دیجیتال، تنها به آزارهای قابل شناسایی مانند تهدید، افشای تصاویر خصوصی یا پیام‌های توهین‌آمیز ختم نمی‌شود. در پشت‌پرده‌ این خشونت‌ها، عواقبی پنهان و در عین حال بسیار ویران‌گر وجود دارد که زندگی شخصی، اجتماعی، تحصیلی و حتی سلامت روان زنان را به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد.

یکی از نخستین پیامدهای این نوع خشونت، احساس شرم و تقصیر در قربانی است. در بسیاری از موارد، به جای سرزنش عامل خشونت، جامعه، اطرافیان یا حتی نهادهای رسمی، ناخودآگاه یا آشکار، انگشت اتهام را به سوی زن نشانه می‌گیرند. این شرمساری تحمیلی، نه‌تنها قربانی را به سکوت می‌کشاند، بلکه باعث انزوای اجتماعی و احساس بی‌پناهی او می‌شود.

از سوی دیگر، این خشونت می‌تواند منجر به اختلالات روانی بلندمدت مانند اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه[9]، کاهش عزت نفس و حتی افکار خودکشی شود. زنانی که قربانی خشونت آنلاین شده‌اند، گاه حتی از حضور در شبکه‌های اجتماعی، شرکت در فعالیت‌های عمومی یا ادامه مسیر شغلی و تحصیلی خود منصرف می‌شوند؛ چرا که ترس از تکرار آزار یا انگ‌خوردن، مانند سایه‌ای دائمی بر سر آن‌ها باقی می‌ماند. اعتماد زنان به فضای دیجیتال و جامعه آسیب می‌بیند. آن‌ها احساس می‌کنند که حریم خصوصی‌شان شکننده است و هیچ‌جایی برای امنیت و احترام باقی نمانده. این بی‌اعتمادی، گستره‌ای فراتر از فضای مجازی پیدا می‌کند و به روابط واقعی‌شان نیز سرایت می‌کند.

در مواردی، خشونت دیجیتال منجر به قطع روابط خانوادگی یا از دست دادن شغل و فرصت‌های شغلی می‌شود. کارفرمایان یا همکاران، درک درستی از موقعیت زن ندارند و در برخی موارد، افشای اطلاعات یا تصاویر شخصی، زن را از محیط‌های رسمی و حرفه‌ای حذف می‌کند.

نکته‌ی بسیار دردناک این است که این آسیب‌ها اغلب در آمارها و گزارش‌های رسمی جایی ندارند. چرا که خشونت دیجیتال هنوز به رسمیت شناخته نشده یا قوانین شفاف و موثری درباره‌ آن وجود ندارد.

همین خلأ قانونی، باعث شده است که بسیاری از زنان، مسیرهای پیگیری حقوقی را رها کنند و سکوت را انتخاب کنند؛ سکوتی که به سلامت روان و آینده‌ی آن‌ها لطمه می‌زند.

خشونت دیجیتال، جسم را زخمی نمی‌کند، اما روح را می‌خراشد. و شاید همین زخم‌های بی‌صدا، تلخ‌ترین شکل خشونت باشند. مبارزه با آن، فقط در گروِ قانون‌گذاری یا آموزش نیست، بلکه در گرو تغییر نگاه جامعه به زنان، به مفهوم «مقصر»، و به حق طبیعی انسان برای داشتن امنیت حتی در جهان نامرئیِ پشتِ صفحه‌های نمایشگر است.

چرا باید حرف بزنیم؟

وقتی زنی به‌خاطر انتشار عکس‌های خصوصی‌اش خانه‌نشین می‌شود، وقتی دختری از ترس اینکه پیام‌هایش افشا شود، دچار حمله‌ی اضطرابی می‌شود، یا وقتی زن جوانی به‌دلیل تهدید به انتشار عکس‌هایش، مجبور به ازدواج یا پرداخت باج می‌شود؛ باید بفهمیم که سکوت فقط خشونت را عادی می‌کند.

ما باید یاد بگیریم که حرف بزنیم. که حریم خصوصی‌مان را به‌رسمیت بشناسیم و اگر نقض شد، آن را پی‌گیری کنیم، نه پنهان.

راهکارها: چطور می‌توانیم زنان را در برابر خشونت دیجیتال حمایت کنیم؟

1.       آگاهی حقوقی؛ قدرت دانستن و شناختن حق‌ها

اولین قدم این است که هر زنی بداند حقوقش چیست. خیلی از ما نمی‌دانیم که انتشار عکس‌ها یا پیام‌های خصوصی بدون اجازه ما، یک جرم واقعی است و نباید سکوت کنیم. آموزش‌های ساده، روشن و قابل فهم در مدارس، دانشگاه‌ها، و حتی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند چراغ راه باشد. وقتی بفهمیم حقوق داریم، احساس قدرت و کنترل بیشتری پیدا می‌کنیم. همراهی رسانه‌ها، فعالان اجتماعی و کسانی که صدای زنان را بلند می‌کنند، برای رساندن این پیام به همه‌جا حیاتی است.

2.      یادگیری امنیت سایبری؛ زره محافظت از خودمان

زندگی دیجیتال‌مان پر از پیچیدگی‌ها و خطرات است، اما با یادگیری چند مهارت ساده، می‌توانیم خیلی از این تهدیدها را کم کنیم. فعال کردن تایید هویت دو مرحله‌ای، دقت در کلیک کردن روی لینک‌های مشکوک، و مراقبت از اطلاعات شخصی‌مان موثرند. این مهارت‌ها شاید کوچک به نظر برسند، اما وقتی آن‌ها را بلد باشیم، مثل داشتن یک زره محافظ در دنیای آنلاین می‌شود. حتی دانستن اینکه چگونه تنظیمات حریم خصوصی را طوری تنظیم کنیم که فقط کسانی که دوست داریم، بتوانند ما را ببینند، یک قدم بزرگ است.

3.      ایجاد فضاهای امن برای مشاوره و حمایت؛ جایی برای شنیده شدن

وقتی آسیب دیده‌ایم، نیاز داریم کسی باشد که بدون قضاوت، با ما حرف بزند و کمک‌مان کند. مراکز مشاوره تخصصی زن‌محور، جایی است که می‌توانیم در آن بدون ترس از سرزنش شدن، دردهای‌مان را بگوییم و راهنمایی بگیریم. این فضا باید گرم، امن و دلگرم‌کننده باشد؛ جایی که در کنار وکیل، روانشناس و مشاور حقوقی، گام‌های بعدی‌مان را برداریم. مخصوصاً برای زنانی که دور از شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، امکان مشاوره آنلاین می‌تواند زندگی‌شان را تغییر دهد.

4.      رسانه‌ها؛ صدایی برای شکستن سکوت

وقتی درباره خشونت دیجیتال حرف نمی‌زنیم، انگار آن را به رسمیت می‌شناسیم و ادامه‌اش می‌دهیم. رسانه‌ها نقش بزرگی دارند تا داستان‌های واقعی زنان را به گوش همه برسانند، باورها و قضاوت‌های غلط را بشکنند و جامعه را نسبت به این موضوع حساس کنند. ساخت مستندهای تأثیرگذار، پادکست‌های گفتگو محور، و روایت‌هایی که احساس همدلی را در دل شنونده زنده کند، همه می‌تواند گام‌های موثری باشد.

5.      قوانین؛ پشتوانه‌ای که باید قوی‌تر شود

داشتن قانون خوب، مثل داشتن پشتوانه‌ای قوی است که می‌توانیم روی آن حساب کنیم. اما قوانینی که هست، یا کافی نیستند یا به‌درستی اجرا نمی‌شوند. باید قوانینی داشته باشیم که انواع خشونت دیجیتال را به‌خوبی تعریف کنند، از جمله جاسوسی در روابط شخصی. قانون‌گذاران و مجریان قانون باید آموزش ببینند که چگونه با حساسیت و بدون قضاوت با پرونده‌های زنان برخورد کنند. باید راهی باشد که بدون ترس از قضاوت یا انتقام، بتوانیم شکایت کنیم و حق‌مان را بگیریم.

6.      نهادهای مستقل حمایتی؛ پناهگاهی واقعی و بدون ترس

مراکز حمایتی مستقل برای زنان، جایی هستند که می‌توانیم با خیال راحت به آن‌ها مراجعه کنیم؛ جایی که هیچ قضاوتی در کار نیست و فقط حمایت هست. این مراکز می‌توانند همراهی کامل در مراحل پیگیری حقوقی و روانی باشند و به ما کمک کنند تا زخم‌های روحی‌مان را التیام دهیم. وجود چنین فضایی، امید و اعتماد به آینده را برای بسیاری از زنان به ارمغان می‌آورد.

7.      آموزش همگانی؛ مسئولیت همه ما

برای اینکه خشونت دیجیتال ریشه‌کن شود، باید همه ما آموزش ببینیم. والدین باید بدانند چطور از فرزندان‌شان حمایت کنند و مردان باید درک کنند که مسئولیت‌شان در پیشگیری چقدر بزرگ است. در مدارس، دانشگاه‌ها و محل کار، باید فرهنگ احترام به حریم خصوصی و همدلی با قربانیان را پرورش دهیم. آموزش‌های جذاب و متنوع به کمک فیلم، انیمیشن و بازی‌های آموزشی، می‌تواند این پیام‌ها را به راحتی منتقل کند.

سخن پایانی

در دنیایی که یک کلیک می‌تواند زندگی یک زن را نابود کند، باید یاد بگیریم که «رضایت»، اصل اول ارتباط در فضای دیجیتال است. حریم خصوصی، حق بنیادین هر انسانی است؛ چه در خیابان، چه پشت صفحه‌ موبایل.

حریم خصوصی زنان، مسئله‌ای فردی نیست؛ مسئله‌ای اجتماعی است. سکوت ما، خشونت را مشروعیت می‌بخشد. دفاع از حریم خصوصی زنان، دفاع از انسانیت است.

پاورقی ها


[1] UN Women and Web Foundation

[2] Lancet Psychiatry

[3] Revenge Porn

[4] FBI

[5] Stalkerware

[6] Kaspersky

[7] Psychosomatic Medicine

[8] WiCyS

[9] PTSD

منابع


[i] National Coalition Against Domestic Violence (NCADV): 2018

[ii] Marchant et al., Lancet Psychiatry: 2019

[iii] FBI Internet Crime Report: 2020

[iv] Kaspersky Security Bulletin: 2022

[v] Pew Research Center: 2017

[vi] Amnesty International: 2021

حریم خصوصیفضای مجازیخشونتخشونت علیه زنانزنان
۴
۲
غزل خلج هدایتی
غزل خلج هدایتی
صدای حقوق زنان در ویرگول؛ دانشجوی حقوق و نویسنده‌ای که قانون را به زبان زندگی می‌نویسد، نه صرفاً به زبان کتاب‌ها.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید